آیا احیا مجدد سازمان مدیریت مفید است؟

بخش تعاملی الف - سیدمهدی موسوی

4 اسفند 1392 ساعت 7:00

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


پس از سال ها دوباره زمزمه هایی برای احیا مجدد سازمان مدیریت و برنامه ریزی به گوش می رسد که این امر نیازمند توجه و بررسی دقیق پیشینه و عملکرد این سازمان مهم است که در این نوشته می خواهیم به آن بپردازیم.

عرصه عملکرد اقتصاد کلان، حاصل تعامل و کنش‌ و واکنش مجموعه‌های متعددی از متغیرهای داخلی و خارجی و تصمیمات نهادهای مختلفی است که در این عرصه تاثیرگذارند قطعا سازمان یا وزارتخانه‌ای خاص، صرفا مسئول رونق و رکود اقتصاد ایران نیست و به جز در شرایط بسیار خاص و استثنایی نمی‌توان اوج‌گیری اقتصاد یا افول آن را به مسئولیت سازمان‌ها و نهادهای خاص فروکاست. شرایط عمومی اقتصاد حاصل مجموعه رخدادهایی است که خارج از اراده یک فرد یا یک سازمان و یک وزارتخانه قرار می‌گیرد. اما آنچه در این میان اهمیت دارد و عملکرد هر سازمان را قابل‌دفاع یا نقد می‌سازد، تشخیص‌های درست و تجویزهای به‌جا، یعنی سیاست‌گذاری‌هایی مناسبی است که آن سازمان در هر شرایطی اتخاذ کرده است.

که این شیوه نیازمند مدیریت وسازماندهی سازمانی است که نام آن سازمان مدیریت و برنامه ریزی است بهتر از کمی به عقب برگردیم و نگاهی به تاریخچه ی این سازمان بیندازیم يکي از ارکان مدرنيزه نمودن ايران در عصر پهلوي، ايجاد دستگاه برنامه‌ريزي در دهه‌هاي نخست اين قرن شمسي بود؛ نهادي که تحت عنوان «برنامه يا نقشه‌ي اقتصاد»، «سازمان برنامه و بودجه» و «وزارت برنامه و بودجه» ايران معروف شد. اين سازمان نيز تقليدي ناشيانه بود، و در کنار دستگاهي چون بانک مرکزي که اقتباسي از آمريکا بود، به سامان‌دهي اقتصادي ليبراليستي اهتمام ورزيد. انحراف اساسي آن از ابتدا در اين بود که براي برنامه‌ريزي اقتصاد بنا شد نه براي برنامه‌ريزي جامع. از آنجا که در نظام‌هاي کاپيتاليستي، ثقل قدرت در اقتصاد است لذا برنامه‌ريزي کاملاً اقتصاد‌پايه است. اين رويکرد، نشان‌گر جهت‌گيري رژيم پهلوي در حرکت به سوي کاپيتاليسم بود که این روند غلط در بعد از انقلاب نیز ادامه پیدا کرد.

مروری گذرا بر عملکرد نظام برنامه ریزی کشور طی ۶ دهه فعالیت نشان می دهد که این نظام و به خصوص شاکله اصلی آن یعنی سازمان مدیریت و برنامه ریزی (سازمان برنامه و بودجه سابق)، در طی دوران، با فراز و نشیب های زیادی روبرو بوده و در طی این زمان، چندین ساختار متفاوت تشکیلاتی را تجربه کرده است ولی این ساختارها همیشه با انتقاداتی مواجه بوده اند. سازمان برنامه، سازمان برنامه و بودجه، وزارت برنامه و بودجه، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، و امروز معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی، عناوین مختلف این سازمان در طی این سال ها هستند. همچنین مدت ریاست مسئولین این سازمان نشان می دهد که میانگین عمر ریاست آنان به زحمت به دو سال می رسد. مجموعه نکات گفته شده نشان می دهد که برخی عوامل درونی و بیرونی موجبات بی ثباتی و ناپایداری تاریخی این سازمان را که در نوع خود کم نظیر است بوجود آورده اند.

با این چنین سوابقی بر ما نمایان می شود که این سازمان نتوانسه مسئولیت های محوله را به نحو احسنت انجام دهد پس حسن احیا دوباره این سازمان در چیست؟ آیا دوباره دولت تدبیر و امید می خواهد همان اشتباهات گذشته را تکرار کند؟ البته بر همگان واضح است که احیا مجدد این سازمان حتما با رفع بعضی از نواقص صورت می گیرد اما پرسش اصلی اینجاست آیا این سازمان می تواند در جهت بهبود اوضاع اقتصادی برآید اگر می توانست این عملکرد در آمریکا جواب می داد و این کشور بدهی هفده تریلیون دلاری نداشت و هر سال کسری بودجه دولت آمریکا بیشتر نمی شد پس مشکل اصلی در کجاست؟؟جواب به این پرسش ساده است در نظام غلط اقتصادیی که بر مبنای سرمایه داری است و تا وقتی که جمهوری اسلامی یک الگو اقتصادی مبتنی بر الگو اسلامی و ایرانی پیشرفت به وجود نیاورد هرگز نمی تواند به آینده اقتصادی خودش امیدوار باشد.

سخن آخر احیا شدن سازمان مدیریت دردی از آشفتگی وضع اقتصادی کنونی کشورمان دوا نمی کند بلکه باعث ایجاد مشکلاتی در سازمان های ذیربط می شود که می توان به محدود شدن اختیارات استانداران اشاره کرد. درخواست ما از تمامی مسئولین و نمایندگان ملت این است که به جای پرداختن به طرح هایی که در کشور هایی مثل آمریکا و انگلیس نتایج مطلوبی نداشته به فکر ایجاد یک اقتصاد اسلامی و خالی از ربا باشد.


کد مطلب: 216928

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcf0vd0cw6dy1a.igiw.html?216928

الف
  http://alef.ir