ادای احترام به استاد دکتر مهدی محقق

دکتر احمد جلالی، 21 فروردین 92

21 فروردين 1392 ساعت 0:12


بهانۀ این عرض ادب به استاد دکتر مهدی محقق، بزرگداشتی است که اخیرا با عنوان شبِ دکتر محقق برگزار شد. بزرگداشتِ استادی برجسته و سخت کوش و جامع در قلمرو زبان و ادب فارسی و فرهنگ و معارف اسلامی؛ دانشمندی که تنها یکی از خدمات او اهتمامِ دراز مدت در بزرگ داشتنِ عالمان و احیای مآثر آنان و تقویم و تثبیت آبرومندانۀ این سنت و سیرۀ نیکو بوده است، با پشتکار و صبوری، به رغم همۀ مشکلات و آفت های گفتنی و نگفتنی.

در مناسبت های مربوط، همکاران و دوست داران و شاگردان بلافصل استاد از ابعاد فضائل و صلاحیت ها و زندگی نامۀ علمی و وجوه خدمات و زحمات ایشان گفته و نوشته اند، اما اگر بنای بر ادای دین باشد، این سلسلۀ پیچان و دراز، همچنان ادامه خواهد داشت. و چنین می شاید و می باید. زیرا چنانکه فرهیختۀ بزرگوار، بهاء الدین خرمشاهی روایت کرد، ارسال فقط یک نامه به استادان و دوستداران استاد محقق جهت ارسال مقاله برای «محقق نامه» کافی بود که بیش از هشتاد مقاله ارزنده و برجسته فراهم آید.

«محقق نامه» فقط یک عنوان نیست که مدخلی است برای بسیاری «نامه» های خواندنی در ستودن میراث میراث داران. محققانی هم که توفیق شاگردیِ مستقیم این عالم معلِم را نداشته اند، از رهگذر مطالعه آثار پرشمار او یا در سایۀ نهادها و طرح های فرهنگی و علمی فراوان که به همت بلند او بنیان گرفته یا سرپرستی شده مرهون ایشانند. مرتبه ای که به قول استاد علامه، احمد مهدوی دامغانی، دستاورد بیش از سی سال تلمذ در محضر بزرگان علم و ادب اعم از حوزوی و دانشگاهی و حاصل بیش از شصت سال تحصیل و تعلیم و تتبع و تحقیق ایشان در پدید آوردن آثار ارجمندی است که برخی از آن از مراجع معتبر معاصر در ادب به شمار می‎رود.

طیف پرتو افشانی های معرفتی و خدمات و آثار این معلِم ارجمند چندان وسیع و رنگارنگ و مواج است که وصف تخصصیِ دامنۀ صِرفِ موضوعات آن، نه تنها از ظرفیت این مجال که از حوزۀ ورودِ بنده نیز خارج است. استاد محقق علاوه بر آثار مکتوب یا تعالیمشان در حوزه های فلسفه و کلام و ادب و ادبیات و علوم و معارف اسلامی و ادوار تحول آن و شاگردانی که در این ابواب تربیت کرده اند، از نظر جامعیت، در شمار معدود شخصیتهای علمی معاصر هستند که می توانند دست علاقه مندان را بگیرند و پا به پا از بسیاری از کوچه ها و خیابان های تاریخ تکوین و تدوین و تقویم میراث علمی و فرهنگی و تمدنی مان بگذرانند. و چه بسا که بر گذر های این پهنۀ وسیع و توبرتو بایستند و از احوال خالقان این میراث و حاصلِ اوقاتشان بگویند و نشان دهند که این سلسله، با همۀ افت و خیزهایش، چگونه تا به امروز پیوسته مانده است. نفسِ حضورِ چنین نسلی از دانشمندان جامع الاطراف، که از سنت علمی و آموزشی این دیار برآمده اند و دلبستۀ دانش و فرهنگ این مرز و بوم اند، خود یکی از علل این ماندگاری و پیوستگی است.

نعمت بزرگی است داشتن عالمانی که بشود در محضرشان نشست و به سند غالبا متصل بل معنعن، سلسلۀ اتصال شاخۀ های درختِ معرفت در تمدن مان را باز شناخت و اوتاد این خیمۀ مدنیت را ارج نهاد، از امروز تا اعماق قرون و اعصار و همراه با رد یابی سنتهای علمی که این زاد و ولدها در درون آن پدید آمده است. آشنائی به این زنجیرۀ علم و فرهنگ، ما را از بیراهه رفتن، از تازه به دوران رسیدگی و نبز لافِ گزاف در باب آنچه به فرهنگ و مدنیت ما مربوط می شود دور می کند. این اتصال، اطمینان آور و دلگرم کننده است.

بی جهت نیست که در بسیاری از موارد که قرار باشد کار به کاردان سپرده شود، وقتی می خواهیم جمعی فراهم آوریم تا در معرفی یا تجلیل از بزرگان تاریخ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام، یا احیای میراث آنان، یا پی ریزی ساز و کاری برای اقدامی سنجیده در این زمینه ها راهی و سامانی پیشنهاد کنند، یکی از اولین نامهائی که مطرح مشود دکتر مهدی محقق است. حضور و تایید امثال ایشان قوت قلبی است برای جمع و اطمینانی بر استحکام کار.

در این میدان، دکتر محقق نشان داده است که اهل امساکِ علمی نیست. پیش کسوتی و مرتبت والای علمی و فضل تقدم او را نه تنها به بی حوصلگی نکشانده بلکه از او سرمشقی ساخته است برای دانش پژوهان جوان، معلمی صبور و سرزنده و پا به رکاب، با گنجینه ای از امثال و حکم و خاطرات و نکته های نغز و حکمت های نظری و عملی که محضر او را پر حلاوت و طراوت می کند. و هم پر نشاط و بی تکلف. محضر او همواره کلاس درس است و کلاس درسش محضری شیرین.

به هر بهانه ای که در حضورشان باشیم گوئی در کلاس نشسته ایم. شبکۀ وسیع و متنوع دانشوران ایرانی و غیر ایرانی که دکتر محقق در سالهای عمر با آنان نشست و برخاست یا همکاری و مراودۀ علمی یا موانست اجتماعی داشته است خود نشانۀ گویائی است بر شیفتگی او به درس و بحث و تحقیق. حضور و سخن و نام ایشان در محافل علمی و فرهنگی در داخل و در خارج، همواره اسباب آبروی علمی و فرهنگی برای کشور ما بوده و هست.

کاردانی، اعتبار علمی و حسن سلوک این توفیق را به او داده است که، حتی با کمترین امکانات، به ایجاد نهادهای موثری در خدمت به علم و ادب و فرهنگ این مملکت اقدام کند. کم نبوده است مواقعی که درِ امکانات محدود هم بسته شده اما او باز هم با ایستادگی پنجره ای دیگر گشوده است. اگر از این راه نشد، از آن راه انجمن ترویج ادب و فرهنگ و زبان ساخته است.

اما در اهتمامِ همیشگی استاد به تدریس و دلبسنگی او به این آب و خاک و فرهنگ و مواریث معنوی آن، اشارۀ دوست فرزانه، دکتر معصومی همدانی، در نوشتۀ خود نمونۀ گویائی است که: استاد محقق حتی در روزهای جنگ تحميلي که هر كسي پناهگاهي در بيرون تهران مي‌جست، چگونه به خواست جويندگان دانش پاسخ داد، در اوضاع و احوالی که گاه صدای درس و بحث او در صداي هواپيماهاي عراقي گم مي‌شد. و چگونه او در اين سالهاي دراز از نا سپاسيهايي كه نتيجه گردش روزگار است نرنجید و از ناملايمات رو ترش نكرد، در حالی که اگر می خواست گوشۀ عافیتی بطلبد و حتی رخت به سرزميني آرامتر بكشد هم بهانه های معمول فراهم بود و هم اسباب مامول. مقتضی موجود و مانع مفقود.

شبِ محقق به همت ستودنی سردبیر محترم مجلۀ بخارا، آقای دهباشی - که خدمات و سخت کوشی او شناخته شده است - و با همکاری چند نهاد محترم فرهنگی، برگزار شد. چه خوب که این شب با حضور عینی استاد محقِق محقَق شد چنانکه استاد سید عبدالله انوار در مراسم آن شب گفت: «. . . در این مجلس ما هر چه سخن هست، سخن از آقای محقق است که بالاصاله در این مجلس مقیم‎اند و هر که خواهد وجود رابطی و اسنادی با این مجلس پیدا کند، باید با مقومً علیه آن پیدا کند؛ یعنی جناب محقق». و چه خوب که محل برگزاری شب محقق را باغ موقوفات دکتر محمود افشار و گنجينه‌پژوهشي ايرج افشار در ساختمان کانون زبان فارسی قرار دادند تا آن مراسم با طنینِ نام و شمیمِ یادِ استاد فقید ایرج افشار هم مزین شود.

نامی که یاد آور شوق و اخلاص و بی ریائی و فروتنی علمی و ایران دوستی و بی حاشیه گی در خدمت های ماندگار به این مملکت است؛ معلم چند نسل از فرزانگان ایران و اساتید امروزِ ما و اسوه ای عزیز برای خادمان تاریخ این فرهنگ و ادب و تمدن که اکنون آمده اند یا در آینده خواهند آمد. و چه خوب که شبِ محقق با حضور همسرِ دانشمند ایشان، سرکار خانم دکتر نوش آفرین انصاری، برگزار شد که به قول استاد کامران فانی با اینکه از ساحت متفاوتی می‎آمد به عالم زندگی مشترکِ پر ثمری با استادِ برآمده از شرقِ شرق در آمد. با صمیمیتی دلپذیر. وقتی در جلسۀ بزرگداشت مرحوم حاج شیخ عبدالله نورانی ایشان را زیارت کردم پرسیدم: خانم دکتر، ایام را به چه می گذرانید؟ گفتند: به استاد داری.

دانش وسیع، گستره حوزۀ معاشرت های علمی و خاطرات برجای مانده، حافظۀ درخشان و روزآمد، سرعت انتقال مطالب، خوی ملایم و طلبگی، حاضر جوابی و حاضر الذهنی، همه در هم تنیده اند تا از دکتر محقق استاد خوش محضری بسازند که عبوسی و سردی را می راند. حتی در معاشرت با مردمان عادی نیز چنین است، گرم و آرامش بخش و مردمی و گاه با طنز گوئی های شیرین و حکمت آلود.

نمی شود از دکتر محقق گفت و از حکیم ناصر خسرو یاد نکرد چرا که در محضر خوشِ ایشان، انتظار طرحِ حکمتی از این حکیم طبیعی بل مورد انتظار است. دوستداران و شاگردانی که با نیکو محضری استاد خو کرده اند، حتی می توانند زبان حال خود در شکایت از عالمان عبوس محضر را نیز در شعر ناصرخسرو بیابند:
تو با هوش و رای از نکو محضران          چون همی برنگیری نکو محضری را

با عرض احترام، و دعا برای سلامتی و طول عمر و ادامۀ برکات و افاضات استاد.


کد مطلب: 183920

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcauen6w49nao1.k5k4.html?183920

الف
  http://alef.ir