چالش اساسی اقتصاد آلمان و اروپا: ژئوپلیتیک مقدم بر زنجیره تامین

گروه تعاملی الف،   4010231001 ۳۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

اقتصاد جهانی به دلیل قرنطینه در چین، تورم در اروپا و رکود اقتصادی ایالات متحده در معرض خطر قرار دارد. در واقع  اقتصاد جهانی به طور فزاینده‌ای در حال فروپاشی است و اقتصاددانان نسبت به رکود تورمی جهانی هشدار می‌دهند.

ژئوپلیتیک مقدم بر زنجیره تامین

گروه تعاملی الف - بهاره مظلوم:

مشکلات در قسمت عرضه، به دلیلی کمبود محصولات اولیه و گرانی مواد اولیه از خارج، به یک پدیده دائمی تبدیل شده اند. همچنین شوک‌های قیمت انرژی که اغلب ناشی از درگیری‌های ژئوپولیتیک هستند، خطر رکود جهانی را افزایش می‌ دهند.

کنت روگوف، مدرس دانشگاه هاروارد و اقتصاددان ارشد صندوق بین‌المللی پول، اعتقاد دارد، اگر جنگ در اوکراین تشدید شود و آلمان، که تاکنون سرسختانه در برابر درخواست‌ها برای توقف خرید گاز روسیه مقاومت کرده است، در نهایت تسلیم شود، رکود در اروپا کاملاً اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. با این حال آلمان تلاش می‌کند تا از وابستگی به گاز روسیه بکاهد. 

زیگمار گابریل، وزیر امور خارجه سابق آلمان، در یک وبینار گفت: «ما با یک دهه عدم امنیت ژئوپلیتیکی روبرو هستیم، زیرا درگیر این هستیم که یک نظم نوین جهانی چگونه باید باشد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، از این فرصت استفاده کرد تا بر موازنه قدرت در جهان تأثیر بگذارد و روسیه را دوباره به عنوان یک قدرت جهانی معرفی کند. قبل از آن، روسیه به سطح یک «تامین کننده انرژی بین المللی» تنزل کرده بود. روسیه نشان داده است که روابط اقتصادی دیگر اهمیتی ندارند. اکنون واحد پول «قدرت» است. از نظرگابریل، در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، آلمان به جای سیاست، بیش از حد به روابط اقتصادی متکی بوده است. زیرا اعتقاد داشته که روابط اقتصادی، صلح را تضمین می‌کند. گابریل گفت: «ما متقاعد شده بودیم که فرمول جهان را پیدا کرده ایم. اما اکنون ژئوپلیتیک دوباره اهمیت بیشتری نسبت به تجارت پیدا کرده است. برگزیت نیز بر همین اساس صورت گرفت. گابریل گفت: «اینکه اقتصاد برای یک بخش از جهان تعیین کننده نیست، برای آلمان بسیار پیچیده‌تر می‌شود." برای همین آلمان با شروع جنگ روسیه علیه اوکراین، علاوه بر کاهش روابط اقتصادی با روسیه، در راستای قوی‌تر کردن نقش خود در امنیت بین الملل، ۱۰۰میلیارد یورو برای پروژه‌های تسلیحاتی ارتش اختصاص داد و از گسترش ناتو و الحاق فنلاند و سوئد به این اتحاد حمایت کرد. 

مارکوس کایم، کارشناس ارشد مسائل سیاست امنیتی و ناتو در بنیاد علم و سیاست آلمان، اعتقاد دارد که با پیوستن فنلاند و سوئد، معماری امنیتی در شمال اروپا نیز تغییر خواهد کرد. کنترل یکپارچه کل منطقه، دفاع از استونی، لتونی و لیتوانی را تسهیل می‌کند، بازدارندگی را افزایش می‌دهد و احتمال درگیری نظامی کاهش می‌یابد. از نظر کایم، مهمترین پیامد پیوستن فنلاند و سوئد، تقویت بعد سیاسی ناتو به عنوان ستون دفاعی اروپا و منطقه یورو آتلانتیک است. همچنین دو کشور به تعمیق هماهنگی میان اتحادیه اروپا و ناتو کمک خواهند کرد و از این طریق تقسیم کار در فراآتلانتیک بهتر انجام خواهد شد. بخصوص اینکه اولویت‌های سیاست خارجی بایدن در واقع در منطقه هند و اقیانوسیه قرار دارد. همچنین از نظر کایم، سوئد و فنلاند مراقب هستند که روابط خود با روسیه را بیش از این متشنج نکنند. استکهلم اعلام کرده است که پایگاه ناتو جدیدی را در خاک خود ایجاد نخواهد کرد و سلاح‌های هسته‌ای را نیز در آنجا مستقر نخواهد کرد. این نشان می دهد که تا حدودی خواست روسیه در نظر گرفته شده است.

از نظر کایم، اعضای ناتو در ماه ژوئن، در نشست سران ناتو در مادرید باید به طور خاص به سه مسئله پردازند. ابتدا، باید روشن سازند که چگونه می‌توان ستون اروپایی ناتو را از نظر سیاسی و نظامی تقویت کرد و ساختار آنرا به گونه ای شکل داد که در بلندمدت، اروپا بتواند مسئولیت بیشتری در قبال امنیت یورو آتلانتیک برعهده بگیرد. چگونه می‌توان نقش مستقل‌تری در توافق داشت؟ واضح است که در درازمدت، اولویت‌های سیاست امنیتی ایالات متحده در جای دیگری قرار خواهد داشت. علاوه بر این، احتمال انتخاب مجدد دونالد ترامپ در نوامبر 2024 ، مجدداً تردیدهایی را در مورد اینکه آیا ایالات متحده حتی به تعهد خود برای کمک به ناتو عمل می‌کند یا خیر، ایجاد می‌کند.

دوم، اولویت‌های ناتو و موضع نظامی آن باید مشخص شود: آیا مهار نظامی روسیه، هدف اصلی ناتو در ده سال آینده خواهد بود؟ یا درگیری با چین است؟ یا شاید مبارزه با تروریسم اسلام گرا در حاشیه جنوبی؟ و آیا مأموریت های خارجی برای مدیریت بحران در افغانستان مطلوب یا قابل تصور است؟

سوم، ناتو باید به توسعه همکاری‌های خود ادامه دهد. منابع سیاسی، مالی و نظامی اتحادی که ممکن است به زودی 32 عضو داشته باشد محدود است. بسته به زمینه سیاست امنیتی، کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، استرالیا یا اردن از اهمیت زیادی برای فعالیت‌های اتحاد برخوردار خواهند بود. آنها باید بیشتر از قبل با ناتو ارتباط داشته باشند.

بطور کلی به نظر می‌رسد، با توجه به چالش‌های امنیتی کنونی در جهان، اتحادهای نظامی اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. هم‌اکنون ناتو که به قول ماکرون، رئيس‌جمهور فرانسه، دچار مرگ مغزی شده بود، دوباره احیا شده است و کشورهایی مانند فنلاند و سوئد بی‌طرفی را کنار گذاشته‌اند و قرار است به سنگری در برابر روسیه تبدیل شوند. در این بین، مسائل ژئوپلیتیکی و شکل‌گیری معمارهای امنیتی نوین بر وضعیت تجارت جهانی، که از تجارت آزاد به جنگ تجاری رسیده بود، تاثیر خواهند گذارد و پیش‌شرط‌هایی‌ را برای آن بوجود خواهند آورد. این امر برای اتحادیه اروپا بیشتر از دیگر قدرت‌ها، چالش برانگیز است. با اینکه اتحادیه اروپا یک بلوک اقتصادی قوی است و در راستای مهار روسیه، مسئولیت اصلی تحریم‌های اقتصادی علیه مسکو را بر عهده دارد. اما اروپا همیشه با کمبود مواد اولیه روبروست و برای نقش‌آفرینی در نظم نوین جهانی باید سیاست خارجی و امنیتی برپایه تامین مواد اولیه را درپیش بگیرد. در سال‌های گذشته، آلمان توانسته از نظر سیاسی و اقتصادی، ابتکار اتحادیه اروپا را دردست گیرد و تلاش می‌کند تا با کمک فرانسه رهبری نظامی و ابتکار سیاست امنیتی اروپا را هم بدست آورد. از آنجا که آلمان کشوری صادرات محور است، سعی خواهد کرد تا در کنار قدرت نرم، از قدرت نظامی اروپا نیزدر جهت امنیت تجارت جهانی با درنظرگرفتن زنجیره تامین در جهت منافع اروپا اقدام کند. ضمن اینکه با در پیش گرفتن سیاست چندجانبه‌گرایی، تلاش می‌کند که چگونگی تاثیر مسائل ژئوپلیتیک بر اقتصاد جهانی را شکل دهد.