گروه تعاملی الف - اصغر منافزاده:
"من تو را متهم میکنم به هدر دادن زندگیت" این دیالوگ پرمغز از فیلم پاپیون است. آیا ما نیز در مقابل این سوال همانند هنرمند شهیر، استیو مککوئین در فیلم به گناهکار بودن خودمان در هدر دادن زندگیمان، اعتراف خواهیم کرد؟ جواب سوال را به ذهن بیدار خوانندگان عزیز میسپاریم. با این حال وقتی از زندگی صحبت میکنیم باید ابعاد مختلف آن در نظر گرفته شود. به سخن دیگر، زندگی به معنای واقعی کلمه شامل زندگی اقتصادی، زندگی شغلی، زندگی فرهنگی، زندگی اجتماعی، زندگی بهداشتی، زندگی عاطفی و زندگی معنوی میباشد.
برای رسیدن به شرایط آرمانی در انواع زندگیهای اشاره شده فوق، شاخصهای قابل اندازهگیری به صورت کمی و کیفی وجود دارد که میتوان با اندازهگیری آن مشخص کرد که یک فرد چقدر از زندگی خود لذت میبرد و در آرامش، آسایش و شادی، زندگی خود را سپری میکند. وجود آرامش و آسایش در کلیات زندگی باعث خواهد شد که فرد به راحتی بتواند برای ابعاد مختلف زندگی خود، هدفگذاری کرده و برای رسیدن به آنها تلاش نماید. ولی واقعیت امر این است که وقتی به جامعه و شرایط کنونی زندگی مردم نگاه میکنیم قابل درک و اعتراف است که درصد بالایی از افراد جامعه در دهکهای مختلف به جزء چند دهک متمول، به دلایل مختلفی از جمله شرایط اقتصادی، اجتماعی و از همه مهمتر پائین بودن سطح درآمدی، به معنای واقعی کلمه زندگی نمیکنند. به قول ضرب المثل معروف "هشتشان گرو نهشان است". قطعا در چنین جامعه ای فردی که شغل و درآمد کافی ندارد و قادر به تشکیل خانواده نیست و در نتیجه به واسطه همین مشکلات اولیه پیشرو در سایر ابعاد دیگر زندگی که پیشتر به آنها اشاره شد نیز نخواهد توانست به عنوان یک فرد موفق عمل نماید.
چطور میشود از فردی که درآمد بخور رو نمیر دارد یا به نوعی زیر خط فقر قرار گرفته و یا اصلا هیچگونه منبع درآمدی ندارد، انتظار داشت که گردش و تفریح کند، شاد باشد و به طور مرتب سلامت جسم و روان خود را کنترل نماید، به سینما و تئاتر برود، کتاب بخواند و مسافرت داخلی و خارجی داشته باشد. به نظر میرسد در چنین جوامعی طرح چنین سوالی محل ایراد است و اگر به هر دلیلی مطرح گردد، پاسخ افراد به این سوال که شما متهم به هدر دادن زندگی هستید؟ قطعا منفی خواهد بود. چرا که بسترهای لازم توسط حاکمیت در قالب یک حکمرانی قابل قبول و مناسب برای داشتن یک زندگی خوب برای تمامی افراد جامعه بطور یکسان آنهم در ابعاد مختلف ایجاد نشده است.
اگر بستر و شرایط مهیا گردد و فرد به دلیل ارادی و عدم پویایی و عدم تحرک نتواند از شرایط بوجود آمده بهرهبرداری نماید، متهم به هدر دادن زندگی خود میباشد و هیچگونه توجیه و فرافکنی در این خصوص از سوی چنین افرادی قابل قبول نبوده و افراد مزبور محکوم به هدر دادن زندگی خود هستند. علیایحال مدل حکمرانی و مملکت داری که هدفش مهیا کردن شرایط اجتماعی و اقتصادی مطلوب برای افراد جامعه میباشد، خواهد توانست افراد جامعه را جهت استفاده از تمامی ابعاد زندگی اعم از تفریح، کار، تشکیل خانواده،گردش و بهداشت روان و سلامت و غیره ترغیب نماید تا تک تک افراد جامعه از زندگی خود حداکثر لازم را بهره برداری نمایند.
به امید مدل حکمرانی که در مواجه شدن افراد جامعه با سوالی که آیا شما از فرصت زندگی بوجود آمده خود حداکثر استفاده را برده اید یا نه؟ بتواند مردم را به پاسخ مثبت با اشتیاق، ترغیب کند.