مدرن دیپلماسی: چرا اسرائیل نمی تواند به ایران حمله کند؟!

گروه جهان الف،   4001026069 ۴۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

پایگاه خبری "مدرن دیپلماسی" در گزارشی با اشاره به توانمندی های نظامی و امنیتی ایران، به این موضوع اشاره کرده است که چرا رژیم صهیونیستی علیرغم تهدیدهای مداوم و بهانه هایی نظیر مخالفت آمریکا با حمله نظامی به ایران، حتی با حمایت های همه جانبه ترامپ از این رژیم نیز نتوانست تهدیدهای توخالی اش را عملی کند.

مدرن دیپلماسی: چرا اسرائیل نمی تواند به ایران حمله کند؟!

به گزارش الف؛ پایگاه خبری "مدرن دیپلماسی" در گزارشی، ضمن پرداختن به لفاظی ها و موضع گیری های تهاجمی رهبران و مقام های ارشد اسرائیلی علیه ایران و تهدید کشورمان به اقدام نظامی و دیگر رویه های ماجراجویانه، به طور خاص این نکته را به آن ها یادآوری می کند که تل آویو درشرایط کنونی، در محاسبات خود راجع به ایران، دچار اشتباه است و باید به یاد داشته باشد که عبور آن از خط قرمزهای حساس ایران، تبعات ناگواری را برای این رژیم به دنبال خواهد داشت و حتی می تواند جو منطقه ای را نیز به طور کامل علیه تل آویو بسیج کند. مدرن دیپلماسی به طور خاص رویکرد ایران در شرایط کنونی را خویشتنداریِ هوشمندانه ارزیابی می‌کند و آن را متناسب با شرایط حساس فعلی این کشور می داند و به اسرائیل توصیه می کند توانمندیهای ایران جهت ارائه یک پاسخ و اقدامات تلافی جویانه قدرتمندانه به این رژیم را به هیچ عنوان دست کم نگیرد. 

مدرن دیپلماسی در این رابطه می نویسد: «هنگامی که "نفتالی بنت" کرسی نخست وزیری اسرائیل را به دست گرفت، کاملا انتظار می رفت که وی رویکردها و دیدگاه های مختلفی را در قیاس با "بنیامین نتانیاهو" در چهارچوب نظام سیاسیِ رژیم اسرائیل حاکم کند. البته که این انتظار کاملا منطقی بود با این حال این مساله، یک استثنا داشت و آن سیاست اسرائیل در قبال ایران بود. ایران از نگاهِ رهبران سیاسی و امنیتی اسرائیل، یک تهدیدِ راهبردی و وجودی ثابت به شمار می رود. در نقطه مقابل، اسرئیل نیز در فرهنگ ایران و جهان اسلام، به مثابه یک دشمنِ تمام عیار تصویرسازی شده و ادراک می گردد. از این رو، با ازسرگیریِ مذاکرات هسته ای ایران در وین، اسرائیل بر شدت و گسترده کارزار خود مبنی بر انجام یک حمله قریب الوقوع نظامی به ایران افزوده است. از سوی دیگر، ایران سعی کرده با استفاده از توان موشکی قابل توجه خود، یک موازنه گری قابل اتکا را در برابر اسرائیل همانگونه که در سال های اخیر شاهد آن بوده ایم، ایجاد کند. 

با این حال، سطح و ماهیتِ اجرایی شدن بازدارندگی ایران و اسرائیل، تا حد زیادی با یکدیگر تفاوت دارد. در حالیکه ایران بازدارندگی خود را بر پایه مفاهیم بازدارندگی موشکی هیبریدی تعریف کرده (که در برگیرنده بازدارندگی مستقیم و  گسترده می شود)، بازدارندگی اسرائیل بر پایه جنگ پیشگیرانه و یا بازدارندگی فوری، سیاست ابهام استراتژیک، و راهبرد مرزهای قابل دفاع استوار است. 

از چشم انداز راهبرد بازدارندگی مستقیم (یعنی توان شلیک موشک های بالستیک از سوی ایران به مناطقی خارج از خاک این کشور)، و با توجه به ابعاد گسترده و نامتقارنِ قدرت ایران(اشاره به تقویت توان موشکی و عملیاتی محور مقاومت)، جمهوری اسلامی ایران باور دارد که اسرائیل به تدریج از منظر دفاعی ضعیف تر و شکننده تر خواهد شد. این گزاره با در نظر گرفتنِ اهمیتِ مولفه های عینیِ در عرصه بازدارندگی نظیرِ عمق جغرافیایی و جمعیت بیان می شود و همین موضوع رهبران اسرائیل را وا می دارد تا موقعیت شکننده امنیتی خود و بقایشان را قبل از هرگونه تلاش برای تقابل نظامیِ مستقیم با ایران مد نظر قرار دهند. برای مثال، هنگامی که تنش ها در مورد برنامه هسته ای ایران در فاصله سال های 2010 تا 2013، در دولت اوباما به اوج رسیدند، هیچکدام از تاسیسات هسته ای ایران هدف حمله قرار نگرفتند. این در حالی است که در آن زمان اسرائیل مکررا تمایل خود به انجامِ یکچنین اقدامی را بیان می کرد. وزیر دفاع سابق اسرائیل "ایهود باراک" این انفعالِ اسرائیل در برابر ایران را با این بهانه توجیه می کرد که دولت اوباما، با این گزینه یِ اسرائیل علیه ایران مخالف بود و از آن هیچ حمایتی به عمل نمی آورد. در واقع، دولت نتانیاهو، به دنبال القای این گزاره به جامعه جهانی بود که اسرائیل هم "اراده" و هم "تواناییِ" تقابل نظامی با ایران را اگر دولت اوباما مانع نمی شد، داشت. این در حالی است که همین اسرائیل در دوره ترامپ که حمایتی همه جانبه از جانبِ دولت وقت آمریکا داشت، نتوانست هیچ اقدام موثری علیه تهران انجام دهد. 

در این راستا، می توان اینطور بیان کرد که راهبردِ عمومی اسرائیل در برابر ایران بر خلاف آنچه بارها مقام های این رژیم اعلام کرده اند، خودداری از هرگونه تقابل نظامیِ مستقیم با ایران بوده است. در مقابل، تل آویو بر آن بوده تا رویِ اقداماتی که از تنش زایی کمتر برخوردارند و همچنین اقدامات مخفی و پنهانی علیه ایران تمرکز کند. با این حال، این راهبردِ اسرائیل نیز از سال 2017 و همزمان با تسلط ایران بر گذرگاه مرزی بوکمال در مرز عراق و سوریه و توسعه نفوذ منطقه ای ایران تغییر کرده است. در این راستا، اسرائیلی ها کارزار گسترده ای را علیه ایران از مرزهای شمالی خود و بلندی های جولان(به عنوان حلقه اول) تا استان دیرالزور در شرق سوریه و سپس در عمق عراق با همکاری آمریکا به راه انداخته اند(به عنوان حلقه دوم) و در نهایت، بر آن بوده اند در داخل خاک ایران نیز دست به اقدامات خرابکارانه ای بزنند. اسرائیلی ها از طریق اقدامات خرابکارانه در ایران، به دنبال بی‌اعتبار‌کردن توان بازدارندگی ایران و همچنین تضعیف ثبات راهبردی این کشور و در عین حال نابودسازی توانمندی های نظامی و هسته ای ایران هستند. 

...ایران تاکنون بنا به دلایل خاص خود سیاست صبر راهبردی پیشه کرده و جواب قاطعی را به اسرائیل به دلیل اینکه باور داشته اقدامات آن علیه این کشور قابل جبران هستند، ارائه نکرده است. این مساله در نوع خود نباید موجب ایجاد اعتماد به نفس کاذب شبیه آنچه اکنون در رهبران اسرائیلی در قبال ایران شاهدیم، شود. اسرائیلی ها باید بدانند که ایران به توانمندی های نظامی و امنیتی خود باور دارد و همین مساله، ارائه پاسخ هوشمندانه از سوی آن را در شرایط حساس کنونی این کشور و همچنین منطقه، اجتناب ناپذیر می کند. نکته اصلی این است که در چهارچوب تفکر راهبردی ایران، اکنون زمان درگیری و منازعه نظامیِ گسترده نیست. این همان مساله ای است که شاید محافل اسرائیلی به اشتباه، انفعالِ ایران در نظر گیرند. 

با این حال، اگر اسرائیل سعی کند که بازدارندگیِ متعارف ایران و همچنین ثبات راهبردی این کشور را بواسطه انجام حملات مستقیم هوایی به قلمرو و حریم سرزمینی ایران تضعیف کند، پاسخِ تلافی جویانه ایران محدود نخواهد بود و بدون تردید تهران با توان موشکی قابل توجه خود به این مساله پاسخ خواهد داد. دلیل اصلی این مساله نیز این است که اسرائیل عملا یک خط قرمز بزرگ در چهارچوب دکترین امنیت ملی ایران را نقض کرده و  ایران باید به این مساله واکنش جدی نشان دهد. در یکچنین موقعیتی، ایران با یک پاسخ موشکی فراگیر و گسترده، به اقدام تهاجمی اسرائیل علیه خود پاسخ خواهد داد و در عین حال، گزینه های موثر دیگری را نیز نظیر خروج فوری از توافق "ان پی تی"(توافق منع گسترش سلاح های هسته ای) روی میز دارد. مساله ای که می تواند تبعات جبران ناپذیری را برای اسرائیل و متحدان بین المللی آن به همراه داشته باشد. نباید فراموش کرد که پاسخ قاطع ایران در این چهارچوب، جدای از اینکه سعی دارد تا قواعد جدید بازی را به تل آویو تحمیل کند، بر آن است تا از اعتبارِ ایران نزد رقبای منطقه ای آن نظیر ترکیه، پاکستان، عربستان سعودی، و جمهوری آذربایجان نیز دفاع کند و در عین حال، به کشورها و جنبش های عضوِ محور مقاومت نیز این اطمینان خاطر را دهد که ایران همچنان ازاعتماد به نفس لازم و کافی در مواجهه با ماجراجوی های مخالفان و دشمنان خود برخوردار است». 

*لینک: 
https://moderndiplomacy.eu/2022/01/15/why-shouldnt-israel-undermine-irans-conventional-deterrence/#disqus_thread