گروه تعاملی الف - مجید مزجی؛
معلولیت دارم. جسمی حرکتی درجه شدید. خانوادهام برای گوش قصد نوبت گرفتن از بیمارستان امیر اعلم داشتند. آخه امیر اعلم در زمینه گوش بیمارستان خاصیه. با وجود اینکه قبلا از مراجعه به بیمارستان دولتی پشیمان شده بودم نمیدونم چی شد که گفتم اگر پزشک متخصص درد هم داره برای منم نوبت بگیرید. نوبت اینترنتی بود. بهرحال از حدود یک هفته برای روز پنجشنبه 29 مهرماه ساعت 9 نوبت گرفتن. به سختی جای پارک پیدا کردم. به درمانگاه مراجعه کردم گفتند امروز پنجشنبه است و درمانگاه تعطیله، شما باید کارهای پذیرش رو اینجا انجام بدید و برید ساختمان اونطرفی طبقه دوم اتاق عمل تا دکتر اونجا شما رو ویزیت کنه.
چون امکان پیاده روی برام نبود، سوار ماشینم شدم و دوباره جای پارک و بالاخره خودمو رسوندم درب اتاق عمل. جویایِ "دکتر *** متخصص درد" شدم به راحتی گفتند ایشون مرخصی تشریف دارن. درد داشتم. خیلی هم خسته شده بودم از پیاده روی و بیشتر از همه، از نبودن پزشک اعصابم خراب شده بود، گفتم آخه چرا؟! به من نوبت دادن و من رو پذیرش کردند. وجه رو پرداخت کردم حالا به همین راحتی ایشون مرخصی هستند. گفتند به من چه؟ مرخصی هستند.
خیلی داغون بودم. چون در سیستم دولتی کار میکنم و میدونم اگه بخواد اعتراضت رو بیان کنی بهترین نفر رئیس اون مجموعه است و از طرفی در بیمارستان هیچکس زورش به پزشکان نمیرسه مگر رئیس بیمارستان، از یکی از کادر درمان که رهگذر بود پرسیدم اتاق رئیس بیمارستان کجاست؟ بهم آدرس داد. باز هم پیاده روی. بهرحال رسیدم به اتاق رئیس بیمارستان. منشی ایشون گفتند مشکلت رو به من بگو بهشون میگم. گفتم من در حد 5 دقیقه میخوام با رئیس صحبت کنم. گفتند در محوطه بیمارستان هستند ممکنه 45 دقیقه طول بکشه بیان. گفتم ایرادی نداره منتظر میمونم. گفتند رئیس وقت ندارند هرکی رو ببینند. همینطور که در ذهنم داشتم حرفهام با رئیس بیمارستان رو چک میکردم: "آقای دکتر شما همتون مطب دارید. اگه در مطب به بیمار وقت بدید و به دلایلی براتون کاری پیش بیاد منشیتون با بیمار تماس میگیره و وقت رو کنسل میکنه یا جابجا میکنه و یا بجای خودتون یک پزشک دیگر رو میزارید تا بیماراتونو ببینند. حتی از بیمار عذرخواهی میکنید که نکنه بیمار دیگه پیش شما نیاد. غیر از اینه؟ چرا در بیمارستان دولتی اینکارو انجام نمیدید؟ این بیاحترامی به بیمار نیست؟ حالا من از تهرانم شاید یک بنده خدایی از شهرستان میامد. آقای دکتر به نظرم این کار خیلی طبیعی نیست. به نظرم میرسه عمدی در کار باشه و مردم رو میخواید سوق بدید به سمت مطبها یا بیمارستانهای خصوصی ......" همینطور که داشتم به حرفام که قرار بود به رئیس بزنم فکر میکردم به منشی گفتم حرف منم در حوزه کاریِ رئیس بیمارستانه و وقت ایشون تلف نمیشه.
بهرحال در اتاق منشی نشستم روی صندلی. بعد از چند دقیقه دیدم مدیر بیمارستان اومدن که مشکلت رو به من بگو. گفتم من میخوام با رئیس صحبت کنم. چند دقیقه ای طول نکشید معاون رئیس اومد که با من صحبت کن. صحبت نکردم. مدت کوتاهی نگذشت یک نفر انتظاماتی اومد که بیرون اتاق منتظر رئیس بمونید گفتم چشم. بیرون نشسته بودم دیدم مسئول شکایات بیمارستان اومد که مشکلت رو به من بگو. همینطور که میگذشت مصممتر میشدم که حرفم رو به رئیس بگم. نمیدونم چرا اینقدر اصرار داشتند که با رئیس بیمارستان موضوعی مطرح نشه. البته یادآوری کنم که هیچکدوم از اونها نمیدونستند که مسئلهای که بنده میخوام با رئیس مطرح کنم چیه. مدت کوتاهی گذشت دیدم رئیس حراست با یک افسر نیروی انتظامی اومدن و با مزاح و شوخی و خنده خواستن منو راضی کنن که مشکلمو با ایشون مطرح کنم. واقعیت دیگه موضوع اصلیم مشکل خودم نبود. میخواستم به رئیس بگم: برام تعجب آوره که چرا مدیران بیمارستان شما، اینقدر شما رو پوشش دادن و نمیخوان مطلبی مستقیم به شما برسه؟! شاید مسائل بسیار بزرگ تر و حادتری وجود داره که کارکنان شما میخوان اونها رو قبل رسیدن به گوش شما برطرف کنند و با واسطه و مدیریت شده به شما برسونند. میخواستم به رئیس بیمارستان بگم: پیشنهاد میکنم یک وقت ملاقات عمومی بزارید یا بطور سرزده بین بیماران و مراجعه کنندگان بیمارستانتون برید و حرف مردم رو بدون واسطه بشنوید.
اینجا بود که به سفرهای رئیس جمهور به نقاط مختلف کشور و حضور میدانی شخص اول اجرایی کشور در بین مردم و تاکید مقام معظم رهبری بر این مهم پی بردم. واقعا به یقین رسیدم ارتباط بی واسطه رئیس هر مجموعه با مردم از اصول بسیار مهم مدیریتیه. همینطور داشتم فکر میکردم که دیدم افسر نیروی انتظامی اومدن که شما تشریف ببرید پائین در لابی بنشینید یا بیاین در اتاق نیروی انتظامی بشینید. دیگه فهمیدم یا باید بیمارستان رو ترک کنم یا با قوای قهریه روبرو میشم. این بود که بدون اینکه درد جسمیم درمان بشه و بدون اینکه اجازه داده بشه رئیس بیمارستان رو ببینم و دردی از دردهای سیستم اداری و نظام سلامتمون درمان بشه از بیمارستان امیر اعلم خارج شدم.