روشنفکری که حتی یک صفت خوب هم در ایرانیان نمی بیند!

محسن سلگی، سیاسی،   4000403013 ۳۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
روشنفکری که حتی یک صفت خوب هم در ایرانیان نمی بیند!

به تازگی متنی جذاب اما پر از خطای نظری و منظری از دکتر محمود سریع‌القلم در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود. این متن که درست در ایام انتخابات سال ۹۶ منتشر شده، این بار هم ظاهرا به بهانه انتخابات ۱۴۰۰ مورد توجه کاربران در فضای مجازی قرار گرفته است.

مضمون اصلی متن مذکور آن است که فرقی نمی‌کند چه کسی در ایران رییس‌جمهور شود؛ چراکه فرهنگ ما فرهنگی ویران و استبدادی است.

فراسوی این متن، هر چند وقت یکبار، متنی و یا سی‌گانه‌ای اقتدارگرایانه و تند از سوی دکتر سریع‌القلم روانه فضای رسانه‌ای شده و مورد توجه جدی مخاطبان قرار می‌گیرد. بیشتر این متن‌ها یادآور تحقیر شرق‌شناسانه در مواجهه با مردم ایران بوده و می‌توان آن را نقض غرض دانست. چراکه از سویی حکم به لزوم توسعه‌یافتن مردم ایران می‌کند، اما از سویی دیگر چنان آنها را دد و بد و کژمنش نشان می‌دهد که گویی علاوه بر تربیت ایرانی، طبیعت ایرانی هم دچار ناراستی و حتی ناراستی ذاتی است.

ذیلا می‌کوشیم با پرهیز از بریده‌گزیدن یا تقطیع، کلیت فکر سریع القلم را با پرسش و نقد مواجه کنیم. چه اینکه نقد علاوه بر سنجنده‌بودن، می‌بایست سنجیده باشد.

نشان خواهیم داد او برخلاف متن مذکور که فرهنگ را عامل توسعه القا کرده، در بسیاری از آثار و گفتار خود، به برتری سیاست بر فرهنگ رأی می دهد.

توضیحات دکتر سریع القلم درباره یک مقاله

نگاهی اجمالی به آرای سریع‌القلم

دکتر سریع‌القلم درخصوص ایران، یک نگاه نخبه‌گرایانه_افزون بر اقتدارگرایی_ دارد و معتقد است که ایرانیان همیشه بر سر مفاهیم اساسی که ارتباط با وحدت، امنیت و توسعه دارد، به وفاق و اجماع نمی‌رسند و این منشاء عقب‌ماندگی ایران است.

وی اعتقاد دارد که برای پیشرفت جامعه، ابتدا دولت باید کوچک شود یا به عبارت اخری، باید خود از نقش دولت لویاتان و این‌که روی همه چیز اثر بگذارد، بیرون بیاید و بیشتر دولت نگهبان شب باشد. بنابراین وی آرای خود را در تناظر با دولت حداقلی مطرح می‌کند و در همین رابطه می‌گوید که اقتصاد باید آزاد و بر مبنای لیبرال‌دموکراسی باشد.

به نظر او اقتصاد آزاد سبب می‌شود که وابستگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و آحاد آن به دولت کمتر شود. دکتر سریع‌القلم از نظریه «منحنی جی» برای بیان این منظور بهره می‌گیرد: هر قدر که سایه دولت بر جامعه کمتر باشد، جامعه آزادتر است و شکوفایی اقتصادی، ابتکارات و خلاقیّت مردم گسترش می‌یابد و دست‌آخر شاهد پدیده توسعه خواهیم بود.

او معتقد است که یک الگوی توسعه بیشتر نداریم و برای توسعه ایران گریز و گزیری از آن نیست که مبنای لیبرال‌دموکراسی غرب را چه در سیاست و چه فرهنگ و اقتصاد در نظر بگیریم.

وی همیشه چند کشور را به عنوان مثال برای توسعه نام می‌برد. دکتر سریع القلم می‌گوید وقتی در چین شخصیتی به نام چوئن لاین - نخست‌وزير و معمار چين نوين - زمام امور را به دست می‌گیرد، جامعه چین، درهایش روی اقتصاد جهانی و جامعه جهانی باز می‌شود و نخبگان بر سر مفاهیم اصلی به توافق می‌رسند و نهایتاً از نظر سریع القلم امروزه چین در اثر این آغاز، کشوری قابل‌احترام است. همچنین از مالزی سخن می‌گوید و این‌که در شروع فرآیند توسعه، دولت در آن توسعه‌گرا بوده است و عموم نخبگان بر سر مفهوم توسعه وحدت نظر داشته‌اند و دست‌آخر مالزی از این رهگذر توانست توسعه پیدا کند.

در کتاب «عقلانیت و آینده توسعه سیاسی» می‌گوید که یک ایرانی در ایران موفق نمی‌شود، اما همین ایرانی در خارج از ایران و در یک کشور توسعه‌یافته موفق می‌شود. بحث وی این است که سیستم باید کارکرد مناسبی داشته باشد که فرد بتواند در آن چارچوب نقش خود را به منصه ظهور برساند. در این‌جا، نگاه سیستمی دارد. اما در کتاب فرهنگ سیاسی و اقتدارگرایی ایرانی غالباً می‌گوید که باید فرهنگ سیاسی ما دموکراتیک شود. ایشان اعتقاد دارند که خیلی‌ها شعار دموکراتیک سر می‌دهند، اما شخصیت دموکراتیک ندارند (در این رابطه انتقاداتی را پیش‌تر بر اصلاح‌طلبان وارد ساخته‌اند). از این‌رو اذعان می‌دارد تا فرهنگ سیاسی ما دموکراتیک نشود، به توسعه‌یافتگی نخواهیم رسید. اینجا نگاهش تا حد زیادی روان‌شناسانه می‌شود، چراکه به اصل فرهنگ و این که تک‌تک افراد باید فرهنگ خود را اصلاح کنند تأکید می‌کند. اما همچنان مانند رویه ساختاری پیشین، نگاه وی غرب‌محورانه است. روی این ملحوظ از یک طرف بحث سیستم را طرح می‌کند و اینکه سیستم عامل پیشرفت است، اما در دو کتاب دیگر و بعدی عمدتاً به دنبال اصلاح آحاد و یکایک افراد است و تقصیرات را بیشتر گردن افراد می‌اندازد تا دولت؛ گرچه همچنان دولت را مانعی بزرگ بر سر راه توسعه می‌داند. این با نگاه سیستمی قبلی ایشان منافات دارد. البته این تنافی و جابجایی میان ساختار-کارگزار و میان فرهنگ و سیاست در دو کتاب اخیر ایشان نیز مشهود است.

نسبت سریع‌القلم و لیبرالیسم

سریع‌القلم به عنوان یک لیبرال، انسان ایرانی را با نگاهی ذات‌گرایانه، غیر‌اجتماعی و فردگرای منفی و اقتدارطلب معرفی می‌کند که در تنافی با نگاه لیبرالی متعارف است که انسان را ذاتاً خوب معرفی می‌کند. از سویی دیگر، لیبرالیسم، انسان مدرن را به برکت پیشرفت مبادله و ارتباطات کاملاً مستعد تغییر معرفی می‌کند، اما سریع‌القلم به‌گونه‌ای درباره ایرانی سخن می‌گوید که گویی راه اصلاح برای آنها انسدادیافته است، وگر نه چرا باید با نگاهی ژنتیک از «ژن اقتدارگرایی» در ایرانیان سخن براند؟! این باور وی به صراحت در برابر خوش‌بینی لیبرالی به جامعه‌پذیری انسان است.

می‌توان دو پارادیم عمده لیبرالی را از هم متمایز ساخت: اولین پارادایم که بعضاً تجمعی (aggregative) نامیده می‌شود، سیاست را عمل برقراری سازش میان نیروهای متعارض و مختلف در جامعه می‌بیند. افراد به مثابه موجوداتی عقلانی دیده می‌شوند که انگیزه‌شان به حداکثر‌ رساندن منافعشان است و در عالم سیاست هم به شیوه‌ای ابزاری عمل می‌کنند. این نگاه را می‌توان با ایده بازار که برای حوزه سیاست به کار گرفته شده، درک کرد. پارادایم دیگر، رایزنانه (deliberative) است که در واکنش به مدل ابزارگرایانه مطرح شد و هدفش ایجاد رابطه میان اخلاق و سیاست بوده است. مدافعان این گرایش تلاش می‌کنند تا عقلانیت ارتباطی را جایگزین عقلانیت ابزاری کنند. آنها حاشیه سیاسی را به‌عنوان میدان خاص کاربرد اخلاق می‌بینند و می‌گویند که از طریق بحث آزاد در قلمرو سیاست می‌توان به اجماع اخلاقی-عقلانی دست یافت. در این مدل، سیاست نه از طریق اقتصاد بلکه از طریق اخلاقیات درک می‌شود.

در پارادایم ابزاری، افراد موجوداتی عقلانی دیده می‌شوند که دنبال منافع خود هستند. سریع‌القلم از سویی ایرانیان را موجوداتی غیرعقلانی معرفی و اما در تناقض با این ادعا، می‌گوید که ایرانیان در پی منفعت شخصی خود هستند و در مقام ذم آن ظاهر می‌شود. پرسش از ایشان این‌ است که چگونه می‌توان مردم ایران را هم غیر‌عقلانی دانست و هم منفعت‌جو. این پارادوکسیکالیتی را چگونه می‌توان پاسخ گفت؟ افزون بر این، منفعت‌جویی را نیز به عنوان صفتی منفی به ایرانیان نسبت می‌دهد. توجه به این معضل ضروری است که سریع‌القلم، هیچ اشاره‌ای، حتی به یک خصلت خوب در ایرانیان ندارد و این، مردم و یا لااقل طرفداران‌اش را که وی می‌خواهد تغییر کنند، ناامید و فاقد خودباوری می‌سازد.

در رابطه با پارادایم رایزنانه نیز شاهد آن هستیم که سریع‌القلم مردم ایران را به دور از آن می‌داند که به توافق و همکاری جمعی برسند. از نگاه ایشان، مشورت‌ناپذیری، فردگرایی منفی و تک‌روی از ویژگی‌های ژنتیک ایرانیان است. با وجود این مانع و رادع، توسعه ایران را باید سترون و عقیم دانست. آن هم عقیمی مادرزاد و طبیعی. سؤال از سریع‌‌القلم این‌که اگر مردم ایران ژن اقتدارگرایی دارند، چگونه او دم از توسعه ایران می‌زند؟ وقتی نگاه او ژنتیک است و نیز بر اساس همین نگاهش در مردم ایران ژن لیبرالی وجود ندارد، بنابراین سخن‌گفتن کسانی مانند سریع‌القلم از تغییر فرهنگ ایران بیهوده و مهمل است. با وصف افراطی وی از خصال مردم ایران، هرگز نمی‌توان به زعم وی، «ژن اقتدارگرایی را در طول ده‌سال تغییر داد» و همچنین امیدی به تغییر ایرانیان زیر ۱۰ سال داشت.

تناقض کوچک‌شدن دولت و توسعه‌گرایی

تناقض دیگر این‌که دکتر سریع‌القلم معتقد است که بر مبنای منحنی جی، دولت –به منزله یک شر از نگاه وی- باید سایه سنگین خود را از جامعه بر دارد، اما از سویی دیگر چین و مالزی را الگوی موفق یاد می‌کند. چگونه می‌توان از یک سو صحبت از آن داشت که دولت بایستی به مثابه یک «شر» سایه‌اش کوتاه شود، اما از طرف دیگر چین و مالزی را الگوی توسعه دانست. دولت مالزی یک دولت توسعه‌گراست، اما دولت همچنان اقتدار دارد و سایه خود را همه‌جا گسترانیده است. البته تفاوت میان دولت توسعه‌گرا و دولت توتالیتر(اقتدارگرا) وجود دارد؛ چراکه دولت توسعه‌گرا برخلاف توتالیتر، ضد پیشرفت و توسعه نیست. در میان نظریه‌پردازان توسعه، آرای کسانی را مانند روکان و ایوانس داریم که از نگاه اینان، دولت مذکور، دولتی که ممکن است جنبه‌های اقتدارگرایانه آن نیز قوی باشد، اما این دولت ضد‌توسعه نیست و در بلند‌مدت می‌تواند به شکوفایی اقتصادی و شکل‌گیری طبقه متوسط بزرگ منجر شود. از این‌ رو واقفیم که مراد دکتر سریع‌القلم دولت توسعه‌گراست، اما این هم با نحیف‌شدن دولت منافات دارد. مثلاً در چین دولت نقش بی‌بدیلی در اقتصاد و فرهنگ دارد و یک ایدئولوژی منسجم و نیز یک سازمان بوروکراتیک عریض و طویل و بسیار هدفمند در بالا مستقر است. نمی‌توانیم از لاغر‌شدن دولت دفاع کنیم و سپس چین و مالزی را الگو قرار دهیم.

ایشان سخن از آن دارد که جامعه وقتی می‌تواند پیشرفت کند که افراد آزاد باشند و تکثرگرایی در جامعه حاکم باشد. حال آیا ما می‌توانیم چین و مالزی را مصداق پلورالیسم فرهنگی و یا سیاسی بدانیم؟ قطعاً به معنای مورد نظر وی در چین و حتی مالزی وجود ندارد. 

آیا باید لزوماً از الگوی غربی پیروی کنیم؟

پرسش بنیادین دیگری که به آرای سریع‌القلم می‌توان افکند این‌که آیا باید لزوماً از الگوی غربی پیروری کنیم؟ با این پیروی، چه تضمینی وجود دارد که الزاماً ما نیز به توسعه برسیم؟ کشورهای مختلفی در دنیا وجود دارند که از الگوی غربی توسعه پیروی کردند و حتی به ورطه استیصال افتادند. کشورهایی که نسخه‌های imf و بانک جهانی را اجرا کرده‌اند، چه وضعیتی دارند؟

قبل از روی کارآمدن دولتهای چپ‌گرا در امریکای لاتین، دولت‌هایی در رأس بودند که تئوری‌های اساتیدی مانند دکتر سریع‌القلم را اجرا می‌کردند: سوبسیدها حذف شود، تعرفه‌ها برداشته شود و... اما دیدیم که دولت‌های لاتین خودکامگی پیشه کردند و در نهایت از نظر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی فشل و ورشکسته شدند. آرژانتین، مصداق مبرز این مدعاست.

 چه کسی گفته است که الگوی غربی می‌تواند الگوی واحد باشد؟ برای این‌که ما جامعه‌ها داریم نه جامعه و هر جامعه‌ای اقتضائات خاص خود را دارد. قرار نیست ایران مالزی یا چین شود، که حال راه آنها را بپیماییم. مؤلفه‌های پیشرفت از نظر سریع‌القلم یک مولفه مادی، کاملاً کمّی و پوزیتیویستی است. نگاه ایشان یک نگاه «روش‌شناسانه» است، در حالی‌که نگاه انقلاب اسلامی، نگاهی «وجودشناسانه» بوده که به جای «توسعه تکاثری» در پی «توسعه کوثری» است.

آیا میان توسعه ‌سیاسی و اقتصادی تلازم وجود دارد؟

آیا توسعه اقتصادی لیبرالی می‌تواند به توسعه سیاسی منتهی شود؟ می‌توانیم موارد نقض بسیاری را برشماریم که این تئوری را نقض می‌کند. یک نمونه آن در شیلی دوران پینوشه بود (میلتون فریدمن اقتصاددان لیبرال آمریکایی و طرفدار نظریه دولت حداقلی و اقتصاد آزاد که مانیتاریسم یا پول‌گرایی را مطرح کرد، مشاور دولت آگوستو پینوشه بود. فردریش هایک هم مشاور پینوشه بود!) که با وجود توسعه اقتصادی لیبرالی، اما نظام سیاسی آن کاملاً خودکامه و دیکتاتوری بود. یکی از سرکوبگرترین دولت‌های تاریخ سیاسی معاصر دنیا، همین دولت پینوشه بوده است که در آن توسعه سیاسی برخلاف توسعه اقتصادی متولد و پدیدار نشد.

سریع‌القلم و پوزیتیویسم ابتدایی

ایشان در کتاب اقتدارگرایی ایرانی، عملاً پژوهش علمی انجام نداده‌اند. برای این‍‌که متن را از زمینه خود جدا کرده و به صورت انتزاعی بیان کرده‌اند؛ این زمینه، جامعه ایرانی است که وی بر اساس منطق کلاسیک پوزیتیویستی این متن را از زمینه آن جدا کرده و به‌صورت انتزاعی رَطب و یابس را به هم بافته‌اند؛ بدین معنی که شخصیت ایرانی را اولاً چونان امری فراتاریخی در نظر گرفته‌اند (احکام جاویدان درباره فرد ایرانی ناجاویدان صادر کرده‌اند) و از تغییرات او در خلال سالیان دراز چشم پوشیده و ثانیا نتوانسته‌اند اقتضائات بومی ایران برای توسعه را لحاظ کنند.

پدیدار، جامعه ایرانی است و این جامعه مختصات و تناقضات خاص خود را دارد. نمی‌توانیم بر اساس یک پیش‌فرض و یک تئوری -که در همان غرب هم انتقادات زیادی بر آن وارد شده است- مصائب جامعه ایران را حل کنیم.

ضمن آن‌که آن‌چه به گونه‌ای کژخیم در بین‌الهلالین و پرانتز می‌گذارد، یکی استعمار و دیگر پدیده‌ای چون انقلاب اسلامی است. توضیح این‌که آن‌جا که از اقتدارزدگی یا روحیه تملق و تفرقه‌جویی ایرانیان سخن می‌گوید، هرگز سخنی از استعمار به‌عنوان عامل این خصایل -به فرض وجود- ندارد. آیا استعمار نبوده که با سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن»، فرقه‌هایی چون بابیت و بهائیت را به این مرز و بوم حقنه کرد؟ و آیا استعمار نبود که ثروت‌های ملی ما را به غارت برد؟ آیا دولتین روسیه و انگلیس، مخالفین خود را در عهد قاجار اسقاط و اسکات نمی‌ساختند؟ اگر به فرض، ایرانیان روحیه همکاری ندارند، پس چگونه مؤسس ورزش چوگان به عنوان هماهنگ‌کردن انسان و حیوان و توپ بوده‌اند؟ نیک می‌دانیم که حکومت‌های قبل از صفویه نیز، رویه تک‌سالارانه و استبدادی داشته‌اند، پس بی‌تردید رخت‌بربستن روحیه همکاری، بایستی با ورود استعمار به ایران و خصوصا سیاست تفرقه انگلیس همزمان باشد. از سویی دیگر هم‌اکنون ما با ایران به مثابه جامعه‌ای پساانقلابی مواجه هستیم که بنا به رویداد انقلاب ویژگی‌‌ئی متمایز از تمامی دوران‌های خویش یافته است. از جمله برای اولین بار رژیمی غیر از شاهنشاهی را از زمان دیاکو در هگمتانه تجربه می‌کند. به این مهم، فرآیندهایی چون عصر اطلاعات و دیگر اقتضائات جدید را باید افزون ساخت. از این‌رو، وی نیز استعمار و انقلاب اسلامی را نادیده می‌انگارد و این‌چنین نامکان‌مند و نازمان‌مند و ناتاریخمند سخن می‌گوید.

نوع نگاه ایشان در کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» این است که در آن دوره دولت همه‌کاره بوده است و سعی می‌کرد با «سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن» نیروهای اجتماعی را به جان هم بیاندازد تا بتواند همچنان سایه سنگین خود را بر این نیروهای اجتماعی حفظ کند و بگستراند. در تناقض با این تلقی که دولت را شر اصلی می‌پندارد، معتقد است که اگر ما در دوره قاجار با دولت اقتدارگرا مواجه هستیم به خاطر آن است که شخصیت ایرانی، شخصیتی اقتدارگراست. اینجا نیز نگاهی شرق‌شناسانه دارد. یعنی یک نگاه ژنتیکی و ذاتی می‌افکند و تو گویی ایرانی مظهر پلشتی‌ها و کژی‌های عالم است. ایرانی روحیه همکاری ندارد، ایرانی به خودش فکر می‌کند و فردگرایی منفی دارد. نزدیک‌بین است و دور‌اندیش و آینده‌نگر نیست. ایرانی همیشه منفعت‌طلب است و... اکثر این گزاره‌ها را از خلال و لابلای صفحات این کتاب می‌توان دید؛ گزاره‌هایی که به کرات در برداشت‌های سفرنامه‌نویسان غربی می‌بینیم. برای مثال آرای ریچارد بولارد هم از همین سنخ گزاره‌هاست.

تناقض دیگری در بین است و آن این‌که از سویی متدولوژی او فردگرایانه و ذرّه‌انگارانه است و تأکید را روی فرد می‌‌گذارد و از سویی دیگر فرد ایرانی را کناری نهاده و می‌گوید که نخبگان آن بالا بنشینند و برای مردم تصمیم بگیرند تا چیزی به نام توسعه متولد شود، شبیه آن چیزی که در چین رخ داد. ایشان در هیچ کجا نتوانسته پاسخ این تناقضات را بدهد.

نقدِ نقد

البته دکتر سریع‌القلم در کتاب عقلانیت و آینده توسعه‌یافتگی ایران می‌گوید که باید الگوی توسعه را از توجه و شناخت دقیق امکانات و محدودیت‌ها به دست آورد. در همین کتاب می‌گوید که به دنبال الگوی غربی نیست و تجویز‌کردن آن. اما در عمل-خودآگاه و ناخودآگاه- و جای جای آثار خود، همان الگوی غربی را مطرح می‌کند و گویی تنها برخی لوازم و اقتضائات رسیدن به الگوی غربی و توسعه‌یافتگی را در ایران متفاوت می‌بیند. شاهدی بر این مدعا این‌که وی تاکنون هیچ کجا الگوی بدیلی ارائه نکرده است. در واقع محدودیت‌ها و امکاناتی که وی برای توسعه در ایران مطرح می‌کند، همان محدودیت‌ها و امکانات برای پیاده‌کردن لیبرال‌دموکراسی است.

از‌ این‌ حیث، نگرانی او برای امکانات و محدودیت‌های ایران بیشتر به خاطر نحوه اجرای اصول لیبرال‌دموکراسی است. البته این نکته در این بیان ایشان هویداست که نگاه وی مانند نگاه نظریه‌های کلاسیک توسعه مانند هربرت اسپنسر نگاهی کاملاً خطی نیست، بلکه تاحدی بسترمندی را لحاظ می‌کند؛ منتها صبغه و رنگ و بوی همان نگاه کلاسیک و خطی کماکان در آثار او پررنگ‌تر است (نگاه خطی به پیشرفت و توسعه در جامعه‌شناسی با گئورگ زیمل سقوط کرد). در نقد همان سهم کوچک نگاه بسترمند و زمینه‌ای باید گفت که سریع‌القلم از سویی الگوهای توسعه بومی -تا حدی بومی- کشورهای شرق آسیا ـ که بر مبنای جهان‌بینی کنفوسیوسی شکل گرفته و این را هانتینگتون در موج سوم دموکراسی مورد تأکید قرار می‌دهد ـ را قبول دارد، اما از سویی اسلام و توسعه را در تنافی با هم تلقی می‌کند. از این رو توسعه بومی در ایران برای او با چالش جدی و محکمی به نام اسلام مواجه می‌شود و متناقض است. 

دیدگاه کاربران

ناشناس۲۰۶۲۳۴۰۰۹:۳۲:۱۴ ۱۴۰۰/۴/۴
روشنفکران تیره فکر
ناشناس۲۰۶۲۴۳۹۱۰:۲۵:۳۹ ۱۴۰۰/۴/۴
با همین افکار و عقایدشون در 8 سال گذشته ملت رو بیچاره کردند.
ناشناس۲۰۶۲۴۸۹۱۰:۴۵:۲۵ ۱۴۰۰/۴/۴
روشنفکران مستقل
ناشناس۲۰۶۲۴۹۳۱۰:۴۶:۰۵ ۱۴۰۰/۴/۴
روشنفکرانی که نان بازوی خود را میخورند
ناشناس۲۰۶۲۸۲۴۱۳:۱۰:۳۸ ۱۴۰۰/۴/۴
اصلا آثار ایشان را خوانده اید؟
۱۲۰۶۲۹۶۰۱۴:۱۹:۳۸ ۱۴۰۰/۴/۴
سریع القلم ها ما را قوی تر خواهند کرد . سریع القلم ها از نقاط ضعف ما استفاده می کنند و در افکار جامعه رخنه می کنند . اگر خودمان را قوی کنیم و نقاط ضعف خود را برطرف کنیم آنروز است که افکار جامعه را در مقابل سم افکار پوسیده و خود فروخته واکسینه خواهد شد . افکار امثال آقای سریع القلم که در دولت تدبیر و امید تجلی پیدا کرد و نتیجه ی آن امروز سرخوردگی و ناامیدی جامعه است باید تبیین گردد و تقبیح و مبارزه با آن مصداق توهین نمی باشد .
ناشناس۲۰۶۲۹۶۷۱۴:۲۳:۰۴ ۱۴۰۰/۴/۴
منورالفکرهای ایرانی که از زمان قاجار و مشروطیت در ایران رشد کردن و در دوره پهلوی و بعد انقلاب به نهایت قدرت سیاسی و اجتماعی خودشون رسیدن ، عموما مشمول همون تعریفی میشن که جلال از اینها کرده بود . یک مشت غربزده بی فایده برای مملکت
محمود سریع القلم۲۰۶۳۸۵۹۲۳:۴۴:۴۰ ۱۴۰۰/۴/۴
سلام دوستان اخیرا تعداد مطالب جعلی به نام آقای سریع القلم در فضای مجازی بسیار زیاد شده است.به اطلاع میرساند فقط مطالب سایت ایشان (www.sariolghalam.com) و کانال تلگرام (telegram.me/sariolghalam) معتبر هستند.بقیه مطالب همه ساختگی و جعلی هستند. با احترام
محسن۲۰۶۲۳۴۲۰۹:۳۴:۰۹ ۱۴۰۰/۴/۴
شما که قدرت دارید مناظره تلویزیونی برگزار کنید تلویزیون و رسانه در اختیار شماست
ناشناس۲۰۶۲۸۲۶۱۳:۱۱:۲۴ ۱۴۰۰/۴/۴
دقیقا منم می خواستم همین پیشنهاد را بدهم .
ناشناس۲۰۶۳۱۱۷۱۵:۱۸:۳۴ ۱۴۰۰/۴/۴
بعد اگر اومد تو تلویزیون و در مقابل مناظره کننده حرفشو عوض کرد، نمیگید مجبورش کردند تا حرف متفاوتی بزنه؟؟؟؟؟؟
ناشناس۲۰۶۲۴۰۳۱۰:۰۹:۴۶ ۱۴۰۰/۴/۴
بحث كردن خيلي خوبه. اما اقاي الف شما بيا اقتدارگرانه را بومي كن و بگو ايراني تو به اين دلايل مي تواني! يك واقعيت است كه ما و مسولان ما و رسانه هاي ما خيلي چيزها را بلد نيستيم وبلد نيستند و خوب است ياد بگيريم. اي كاش بلد بوديم ويژگي هاي نقد كردن را.
ناشناس۲۰۶۲۴۱۸۱۰:۱۷:۱۷ ۱۴۰۰/۴/۴
این مقاله ای که نوشتید خودش مصداق بارز تمام اون خصوصیات کذایی بود. به جای نقد نظرات طرف سعی میکنید شخصیت علمیش را زیر سوال ببرید.
عمران۲۰۶۲۴۳۰۱۰:۲۲:۴۹ ۱۴۰۰/۴/۴
متن پر محتوی و جامعی بود.
ناشناس۲۰۶۲۴۳۶۱۰:۲۴:۳۳ ۱۴۰۰/۴/۴
نقد منصفانه ای نیست. به تنهایی قاضی رفته اید. اگر صداقت دارید ترتیب یک مناظره را بدهید تا اگر نیت مثبتی دارید نظرات دو طرف در یک مناظره مشخص و تبیین شود.
حمید۲۰۶۲۴۹۶۱۰:۴۷:۰۱ ۱۴۰۰/۴/۴
از مطالعه نقد استفاده کردم اما در مقابل ایشان نظریه یا طرحی ارایه نشده و فقط کلی گویی شده است
ناشناس۲۰۶۲۵۰۲۱۰:۴۸:۳۹ ۱۴۰۰/۴/۴
نویسنده بریده هایی از نوشته های آقای سریع القلم را آورده و نتیجه گیری های خودش را به اونها چسبانده. جالب اینه که هیچ مرجعی هم ارایه نشده.
ناشناس۲۰۶۲۵۱۸۱۰:۵۳:۵۴ ۱۴۰۰/۴/۴
الف جان نقد اندیشه باید با اندیشه انجام بشه و کار ژورنالیستی نیست. تا انجا که من نظریات سریع القلم را میخونم ایشان معتقدند مهمترین رکن توسعه دولت قوی منسجم و کارآمد است نه الزاما دمکراسی.
ناشناس۲۰۶۲۵۴۵۱۱:۰۲:۵۲ ۱۴۰۰/۴/۴
فیلم دو ساعته مناظره ایشون با سیاستمدار اماراتی مخالف ایران رو ببینین تا متوجه تفاوتهای ایشون یا ادمهایی دیگر..بشین
ناشناس۲۰۶۲۵۴۹۱۱:۰۴:۳۳ ۱۴۰۰/۴/۴
چرا تا یکی یه حرف حقی میزنه محکومش میکنید به داشتن تفکرات لیبرالیسم ؟
احسان۲۰۶۳۳۲۸۱۷:۱۳:۲۵ ۱۴۰۰/۴/۴
صرف نظر از مسائل سیاسی، در زمینه فرهنگی با رویکرد احترام حقوق دیگران در جامعه نظر ایشون درسته و البته حق تلخ است.
ناشناس۲۰۶۳۴۰۸۱۷:۵۹:۵۵ ۱۴۰۰/۴/۴
هر چند که با برخی از عقاید ایشان اصلا موافق نیستم ولی در برخی از موارد بی راه نمی گوید و واقعیت را بیان می کند اما متاسفانه همیشه حرف حق تلخ است و باور دورغ شیرین آسانترین راه است
امیرعلی۲۰۶۳۴۶۳۱۸:۳۹:۱۷ ۱۴۰۰/۴/۴
اگر فکر میکنید که ایشان واقعیت را نمیگوید، از صدا و سیما بخواهید که مناظره ای برای ایشان ترتیب دهند تا جوانان ما که اکثراً طرفدار ایشان هستند با واقعیت آشنا شوند و ایشان هم سرخورده از مناظره، دیگر دست به قلم نبرند و سخنرانی نکنند. البته باید شخصی که در مقابل ایشان قرار میگرد منصف و با اطلاعات بسیار باشد. هر چند کمتر فردی را میشناسیم که حاضر باشد در مقابل ایشان قرار بگیرد.
ناشناس۲۰۶۳۵۰۸۱۹:۱۴:۰۴ ۱۴۰۰/۴/۴
کاش نویسنده بجای این نقد غیر عالمانه نظر واقعیشو می‌نوشت و یه کلمه می‌گفت با نفسِ توسعه مشکل داره و عاشق همون اقتدارگراییه
ناشناس۲۰۶۳۵۷۵۱۹:۵۷:۱۱ ۱۴۰۰/۴/۴
بجای ترویج فرهنگی اتهام زنی وترور شخصیتی افراددگر اندیش اگر راستی میگویید، با دعوت از ایشان و چند نفر از اساتیدمعارض تفکر ایشان در صدا و سیما یک مناظره 2 ساعته جهت تنویر افکار عمومی راه بیندازد.تا سیه روی شود، هرآنکه در او غش باشد !!؟؟
ناشناس۲۰۶۳۶۱۲۲۰:۲۳:۵۲ ۱۴۰۰/۴/۴
نتیجه تفکرات امثال سریع القلم را در دولت روحانی دیدیم.
ناشناس۲۰۶۳۶۲۷۲۰:۴۲:۴۸ ۱۴۰۰/۴/۴
خداروشکر که جامعه و دولت طبق تفکرات غلط این افراد اداره نمی‌شود و گرنه معلوم نبود کشور چقدر عقب می افتاد
ناشناس۲۰۶۴۳۶۷۰۸:۵۹:۲۰ ۱۴۰۰/۴/۵
دو گروه در ايران پو لوراليسم را ترويج كردند يكي عالم به اصطلاح سياست و ديگري جامعه شناسان به اصلاح دگر انديش.اين دو گرو مدعي پو لوراليسم ديني هم بودند و هستند.از نظر اين دو گرو همه مردم حق دارند حرف بزنند هر فردي مي تواند برداشت خاص خود از عالم و دين داشته باشد.برداشت هيچ كس برتري ندارد.ولي وقتي با اين مدعيان صحبت مي كنيد ديكتاتورتر از انها نمي بيني.فكر مي كنند خودشان فقط و فقط درست مي گويند.
ناشناس۲۰۶۴۵۷۵۱۰:۳۴:۰۷ ۱۴۰۰/۴/۵
اصلاح طلبان هر دوره که با اقبال ضعیف مردم مواجه می شوند بر این که هیچ کاری نمی شود انجام داد بشدت تبلیغ می کنند .
ناشناس۲۰۶۴۸۳۸۱۲:۲۶:۳۶ ۱۴۰۰/۴/۵
آقا محسن سلکی شما چه پیشنهادی دارید؟ و چه الگویی مد نظرتان است ؟
ناشناس۲۰۶۵۰۳۳۱۳:۴۴:۱۵ ۱۴۰۰/۴/۵
دیدگاه آقای سریع القلم مبنای کاملا علمی دارد تحلیل های ایشان بر مبنای واقعیات جهانی است. جنابعالی سعی کرده اید با گزینش تعدادی استثنا نظرات ایشان را نقد کنید که در جای خود با ارزش است ولی بنده قانع نشدم و همچنان نظریات سریع القلم را درست و علمی می بینم. سپاس
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. طرح عفاف و حجاب از امروز در تهران

  2. تصاویری از اجرای طرح عفاف و حجاب در تهران

  3. نظرات برگزیده مخاطبان الف: وضعیت حجاب، حاصل کم‌کاری چهل‌ساله است/ باید برای مبارزه با سگ‌های ولگرد فکری کرد

  4. نماز جمعه این هفته تهران به امامت حجت الاسلام صدیقی اقامه می‌شود

  5. این صدای اقتدار ایران است ...

  6. تنبیه متجاوز آغاز شد /حمله موشکی و پهپادی ایران به اسراییل

  7. نظر باباطاهر عریان درباره دلار !

  8. وحدت ملی با وعده صادق

  9. ارژنگ امیرفضلی و زندگی در شرایط سختِ تورنتو

  10. یک نکته قابل‌تامل در مورد توسعه قدرت نظامی ایران

  11. آنچه اسرائیل در مورد "وعده صادق" نمی گوید

  12. دومین روز بزرگ تاریخ معاصر ایران

  13. استخوانی در گلوی اسرائیل!

  14. آیت الله صدیقی: عذرخواهی می‌کنم که با غفلت و کم توجهی باعث هجمه به ملت ایران شدم

  15. هیات علمی یا کارخانه چاپ مقاله !

  16. اطلاعیه سازمان اطلاعات سپاه در خصوص حمایت از رژیم صهیونیستی در فضای مجازی

  17. باهنر: نباید به اندازه تورم حقوق ها افزایش یابد/ ۹۰ درصد منتخبان وظایف مجلس را نمی‌دانند

  18. موجرانی که اجاره بهای زیادی بگیرند، جریمه می‌شوند

  19. تصاویری از نمازجمعه تهران به امامت حجت‌الاسلام کاظم صدیقی | کدام چهره‌های سیاسی و نظامی به نمازجمعه رفتند؟

  20. حمایت افکار عمومی ایران از حمله به اسرائیل

  21. هیچ گاه اعتراف نمی کند، چون...

  22. اسراییل چه باید بکند؟ 

  23. «برجام» در موزه تاریخ ؟!

  24. رئیسی: فعالان اقتصادی از عددسازی‌ها در بازار نگران نباشند  

  25. علم‌الهدی: نباید بیکار نشست تا تنها دولت بیاید تلخی معیشت را از سفره مردم بردارد

پربحث‌های هفته

  1. نظرات برگزیده مخاطبان الف: وضعیت حجاب، حاصل کم‌کاری چهل‌ساله است/ باید برای مبارزه با سگ‌های ولگرد فکری کرد

  2. نماز جمعه این هفته تهران به امامت حجت الاسلام صدیقی اقامه می‌شود

  3. این صدای اقتدار ایران است ...

  4. تنبیه متجاوز آغاز شد /حمله موشکی و پهپادی ایران به اسراییل

  5. وحدت ملی با وعده صادق

  6. دومین روز بزرگ تاریخ معاصر ایران

  7. استخوانی در گلوی اسرائیل!

  8. آیت الله صدیقی: عذرخواهی می‌کنم که با غفلت و کم توجهی باعث هجمه به ملت ایران شدم

  9. اطلاعیه سازمان اطلاعات سپاه در خصوص حمایت از رژیم صهیونیستی در فضای مجازی

  10. باهنر: نباید به اندازه تورم حقوق ها افزایش یابد/ ۹۰ درصد منتخبان وظایف مجلس را نمی‌دانند

  11. هیچ گاه اعتراف نمی کند، چون...

  12. «برجام» در موزه تاریخ ؟!

  13. رئیسی: فعالان اقتصادی از عددسازی‌ها در بازار نگران نباشند  

  14. بهادری جهرمی: احیای دریاچه ارومیه با برنامه‌ریزی دولت رخ داد

  15. خاتمی: پاسخ ايران به جنايت اسرائيل مدبّرانه، شجاعانه، منطقی و قانونی بود

  16. انتقاد دوباره شریعتمداری از مسئولین درباره وضعیت حجاب/ اوج و فرود قیمت دلار

  17. این تریبون به مرجعیت نمازجمعه کمک کرد؟

  18. اسراییل چه باید بکند؟ 

  19. حسین دهباشی به دادسرا احضار شد

  20. عبدالکریمی: مدافع تمام‌قد نیروهای دفاعی‌ ایران هستم

  21. تحلیل صالحی از حمله موشکی ایران به رژیم صهیونیستی/ توضیحات کنعانی درباره کشتی توقیف‌شده در تنگه هرمز

  22. مشتِ آهنینِ ایران و" گنبدِ کابوسِ" اسرائیل

  23. احتمال تشکیل استان تهران غربی

  24. واکنش خاندوزی به ادعای منفعت دولت از افزایش قیمت ارز/ حمایت خاتمی از عملیات وعده صادق

  25. رهبر انقلاب: رژیم خبیث صهیونیستی تنبیه خواهد شد

آخرین عناوین