دلایل تمایل جدید ترکیه با مصر و عربستان؟

حسن مرادخانی*، گروه تعاملی الف،   4000326012
دلایل تمایل جدید ترکیه با مصر و عربستان؟

اردوغان با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، «خطر بزرگ» را احساس کرده است و تمام امکان‌های بقا در قدرت و ادامه حیات سیاسی را دنبال می‌کند. از این‌رو، شروع روند عادی‌سازی روابط ترکیه با مصر و عربستان نشان از رویکرد «درک موقعیت خطر» از سوی اردوغان است. اردوغان فارغ از مشکلات اقتصادی و حزبی داخلی، در سیاست خارجی خود نیز فراتر و حتی متضاد با راهبردهای آمریکا عمل کرده است؛ در حالی که عضوی از ناتو بوده و نزدیکی بیش از حد به روسیه با فلسفه وجودی ناتو همخوانی ندارد. همچنین مسائلی که ترکیه در قبرس و دریای اژه با یونان دارد، تابلوی ایستی برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و لاینحل ماندن مشکلات ترکیه با فرانسه و آلمان شده است. بنابراین ترکیه در میدان وضعیتیِ مدیترانه و دریای سیاه دچار انفعال راهبردی شده است که بزرگترین نشانه آن رویارویی با مصر و یونان و رژیم صهیونیستی در ارتباط با مسئله انرژی شرق مدیترانه و مخالفت‌هایی که کشورهای اروپایی و آمریکا از ورود ترکیه به این منطقه دارند.

اردوغان به دنبال نفوذ در جبهه مصر و یونان و رژیم صهیونیستی در مسئله انرژی شرق مدیترانه است. سؤال اصلی درباره رویکرد جدید ترکیه این است که چرا اردوغان به دنبال مصر و عربستان رفته است؟
در این زمینه تحلیل‌های مختلفی ارائه شده است و تا حدودی نیز مسئله را پوشش داده‌اند اما تمرکز بر اصل مسئله، برگ تازه‌ای از این کتاب را خواهد گشود. اولین پاسخ بنیادی به عملکرد جدید اردغان این است که انرژی، هنوز در دنیای امروز مسئله اصلی است و با تمام پیشرفت‌هایی که در حوزه هسته‌ای و اتمی شکل گرفته است اما نقش نفت و گاز نه تنها کم نشده است بلکه در نوع بازی بازیگران نیز تأثیرات بنیادی دارد. اردوغان با فهم این مهم، وارد شاهراه‌های انرژی در منطقه شده است؛ چراکه پاشنه آشیل کشورش در طول تاریخ، عدم دسترسی ترکیه به انرژی و فقدان منابع زیربنایی برای پشتیبانی از اقتصاد بوده است. ورود اردوغان به این شاهراه‌ها را می‌توان بدین صورت تبیین نمود:

1- دغدغه اردوغان نسبت به مسئله انرژی در قفقاز با پیروزی آذربایجان بر ارمنستان در جنگ دوم قره‌باغ تا حدود زیادی آسوده شد و با جذب الهام علی‌اف به سمت خود و حضور در کنار نیروهای روسی به عنوان نیروهای دیدبان صلح در قره‌باغ، به عنوان یکی از بازیگران مهم تعریف شده است.

2- نفوذ در جبهه مصر و یونان و رژیم صهیونیستی در مسئله انرژی شرق مدیترانه، برای تبدیل شدن به بازیگر اثرگذار در این محیط است. نزدیکی اردوغان به مصر و حتی رژیم صهیونیستی، می‌تواند ترکیه را در آینده تحولات شرق مدیترانه دخیل گرداند و قدرت چانه‌زنی ترکیه را در برابر یونان و حتی اتحادیه اروپا افزایش دهد. هرچند ترکیه نیم‌نگاهی نیز به اخوانی‌های مصر دارد و می‌خواهد با یک تیر، دو نشان بزند.

3- با توجه به اهمیتی که منطقه خلیج‌فارس برای تمام جهان و ترکیه دارد و رسانه‌های ترکیه‌ای نیز روی خلیج بصره به جای خلیج‌فارس مانور می‌دهند؛ ترکیه از سال‌ها قبل بزرگ‌ترین پایگاه‌های نظامی خود را در کشور سومالی که نزدیک این منطقه قرار دارد، مستقر کرده و اخوانی‌های یمنی را نیز در لیست حمایت خود دارد. رسیدن به این اهداف در خلیج‌فارس، نیازمند نزدیکی و همگرایی با عربستان به عنوان یکی از بازیگران مهم این منطقه در حوزه انرژی و امنیتی است.

گسترش مناطق نفوذ ترکیه در مسیرهای انرژی، علاوه بر راهبرد احیای هویت سرکوب‌شده خود و به دست آوردن بازار مصرف این مناطق، مسئله انرژی و کشورهای دخیل در این حوزه را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است. همچنین ورود اردوغان به روابط با مصر و عربستان را نیز می‌توان در رقابت با ایران و امارات در آینده معادلات منطقه تحلیل نمود.

*کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی