سطوح اهمیت قفقاز برای ایران

حسن مرادخانی*، گروه تعاملی الف،   4000230003 ۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
سطوح اهمیت قفقاز برای ایران

برداشت و شناخت درست از اهداف واقعی حضور ایران در مسائل منطقه‌ای، دارای اهمیت بسیاری در حوزه سیاست‌گذاری برای دیگر بازیگرانِ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. از این‌رو، اگر عملکرد و اهداف ایران در چارچوب «رئالیسم تهاجمی» ارزیابی شود، انتخاب عقلانی برای سایر بازیگران دارای منافع در منطقه، تلاش برای ایجاد بازدارندگی در برابر ایران است. در مقابل، اگر رفتار سیاست خارجی ایران براساس «رئالیسم تدافعی» ارزیابی شود، انتخاب عقلانی برای سایر بازیگران درگیر، تلاش برای توسعه همکاری با ایران و به ویژه حرکت در جهت ادغام این کشور در نظام سیاسی- امنیتی منطقه‌ای خواهد بود. انتخاب هر کدام از این دو رویکرد توسط ایران نسبت به منطقه مورد نظر به درجه اهمیت دو مقوله ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بستگی تام دارد. از این‌رو، جمهوری اسلامی ایران با توجه به مقولات ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک و در قالب واقع‌گرایی تدافعی همواره سعی بر تعادل در عملکرد منطقه‌ای داشته است اما اولویت‌های منطقه‌ای آن با توجه به نیاز زمان تعریف شده است.

در چارچوب سیاست خارجی واقع‌گرایی تدافعی، ایران دارای دو حلقه امنیتی فوری و غیرفوری در منطقه است. در درون این حلقه‌های امنیتی، درجه تأثیرگذاری و استفاده از عناصر ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک در جهت‌دهی سیاست خارجی ایران متفاوت است. حضور فعال ایران در این حلقه‌های امنیتی، به درجه و شدت وجود تهدیدات خارجی بستگی دارد؛ یعنی به همان اندازه که تهدید خارجی بیشتر می‌شود، حضور ایران نیز در مسائل منطقه با استفاده از عناصر نفوذ خود، از جمله بهره‌برداری از پیوستگی‌های ژئوپلیتیک و پیوندهای ایدئولوژیک به منظور رفع تهدیدهای امنیتی بیشتر می‌شود. از این‌رو، هر چند در درون حلقه فوری امنیتی جمهوری اسلامی ایران، خلیج‌فارس، عراق، افغانستان، پاکستان، ترکیه، قفقاز و ترکمنستان حضور دارند اما فعال شدن هر کدام از این مدارها، به تناسبی در مقولات ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بستگی داشته است. با توجه به این مهم، خلیج‌فارس و عراق به عنوان منطقه «خارج نزدیک» در خط اول راهبرد دفاعی ایران قرار دارند. حلقه دوم با عنوان حلقه غیرفوری امنیتی با درجه‌ای دورتر از سرزمین ایران شامل سوریه، لبنان، اردن و فلسطین است. با نگاهی کلی به حلقه‌های مطرح شده برای جمهوری اسلامی ایران، خلیج‌فارس به صورت مداوم و عراق، سوریه و لبنان به تبع بحران‌های منطقه‌ای به فعال شدن همه جانبه ایران انجامیده است اما فعالیت ایران در قفقاز با وجود خارج نزدیک بودن این منطقه برای ایران، بسیار کم‌رنگ بوده و راهبرد مطلوبی را از سوی ایران نشان نمی‌دهد. این سؤال که اهمیت قفقاز برای جمهوری اسلامی ایران در چه سطحی قرار دارد؟ پس از بحران اخیر قره‌باغ و آزادسازی سرزمین‌های اشغالی جمهوری آذربایجان از دست ارمنستان پس از حدود سی سال و همراهی بازیگرانی چون رژیم صهیونیستی و ترکیه با آذربایجان، با شدن بیشتری مطرح گردید.

راهبرد تدافعی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس با رنگ بیشتر ژئوپلیتیک نسبت به ایدئولوژیک و همچنین حضور فعال در عراق، سوریه و لبنان با تلفیقی از مسائل ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی، انرژی تدافعی غالب را به این سمت هدایت کرده است و منطقه‌ای چون قفقاز را جزئی از مناطق خنثی با ریسک پایین در نظر گرفته است؛ در حالی که قفقاز نه تنها در خارج نزدیک ایران قرار دارد بلکه با توجه به هم‌مرز بودن جمهوری آذربایجان با استان‌های آذری‌نشین ایران و همچنین شیعه بودن غالب هر دو کشور، در حوزه امنیتی ویژه تعریف می‌شود. در کنار این مسائل، حضور رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و در راستای مرزهای ایران، سطح راهبرد امنیتی قفقاز را به بالاترین درجه خود رسانده است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از آغاز جنگ دوم قره‌باغ و تغییر جغرافیایی منطقه، تنها به پیام‌های دیپلماتیک بسنده کرده و حتی در صورت اجرای برنامه‌های ترکیه مبنی بر کانال ارتباطی مغری در جنوب ارمنستان، نقش ایران از سطح پیام‌های دپلماتیک نیز کاسته خواهد شد.

همچنین سومین کشور قفقاز یعنی گرجستان، از جمله کشورهایی است که تقریباً فراموش شده و ایران و گرجستان حدود 25 سال می‌شود که هیچ گونه دیداری در سطح ریاست‌جمهوری نداشته‌اند. با در نظر گرفتن راهبرد تدافعی سیاست خارجی ایران، منطقه قفقاز جنوبی به لحاظ مقوله ژئوپلیتیکی در حوزه خارج نزدیک و هم‌جوار با مرزهای آذری‌نشین ایران و یکی از مهم‌ترین مرزهای ترانزیتی کالا از طریق ارمنستان قرار دارد و با توجه به مقوله ایدئوژیک با جمعیت غالب شیعه در آذربایجان روبه‌رو است. به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران در قفقاز به تلفیق درستی از ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک نرسیده است و تعلل در عدم تصمیم‌گیری‌های راهبردی لازم در این حوزه، گستره عمل رژیم صهیونیستی و ترکیه را افزایش داده و علاوه بر کم‌رنگ شدن نقش ایران در قفقاز و به خطر افتادن مسیر ترانزیتی ایران در جنوب ارمنستان با احداث کانال مغری توسط ترکیه، تهدیدات امنیتی در مرزهای شمال غربی کشور با حضور فعال رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و برخی گروه‌های تکفیری در مناطق آزادشده آذربایجان را به شدت در مسیر صعودی قرار داده است.

از این‌رو، تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران، منطقه قفقاز را در حلقه امنیتی اول خود به صورت فعال درنیاورد و به نقطه مطلوب در تقاطع ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک دست نیابد، آزمون‌های پرخطری را در این منطقه شاهد خواهد بود.

*کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی