هر سال که به زمستان میرسیم و با پدیده وارونگی هوا یا همان Inversion روبرو میشویم، همه دنبال یک مقصر تازه که قبلا گفته نشده باشه میگردند و تقصیرها را گردن او یا آن می اندازند تا سر همه گرم شود و این مدت بگذرد و تا سال بعد هم خدا بزرگ است. همه دوست دارند هر طوری شده واقعیات را کتمان کنند و اجازه ندهند که حتی کسی راجع به واقعیات این امر سخنی بگوید. در زیر به چند واقعیت و بدیهیات اشاره میکنم و سپس علت یا علل واقعی را که متاسفانه در شرایط کنونی، برون رفتی از آنها نیست را عنوان خواهم کرد.
- سوال اول: آیا سوخت گاز که در حال حاضر در خانهها و کارخانهها و بقیه مراکز صنعتی و عمومی استفاده میشود، پاکتر و دارای ایرادات زیست محیطی کمتری است، یا سوخت نفت سفید و دیزلی که در قدیم و ۴۰ سال پیش استفاده میشد؟
- سوال دوم: آیا سوختهای فعلی خودروها که تا حدودی استاندارهای بین المللی از قبیل یورو دو، یورو چهار و ... در آنها رعایت شده ، پاکترند یا سوختهای خودوریی که دارای سرب و بقیه آلایندهها در ۴۰ سال پیش بودند؟
-سوال سوم: آیا موتور خودروهای فعلی، حتی همین پرایدی که این همه اشکال به آن وارد است، سوخت را بهتر میسوزاند و آلایندگی کمتری دارد، یا موتور خودروهای قدیمی ۴۰ سال پیش، مانند پیکان؟
واقعیات وارونگی هوا در شهرهای بزرگ:
- اغلب کلانشهرها که دچار وارونگی شده اند، دور از دریا هستند(بندر نیستند) تا جریان هوای دریا به خشکی را در شب داشته باشند که از وارونگی جلوگیری میکند. بلکه این شهرها اغلب در دامنه کوهها و در واقع، کوهپایهها ساخته شده اند و در فصل سرما، معمولا جریان هوایی در بعدازظهرها از طرف ارتفاعات به سمت دامنهها در قدیم وجود داشت که به آن در تهران، سوز پاییزی و سوز زمستانی میگفتند.
- وارونگی هوا در فصول سرد به این شکل پیش میآید که لایهای با ضخامت قابل توجه از هوای گرم، در بالای هوای سردِ در سطح زمین قرار میگیرد و تله ای ایجاد میشود که آلایندهها نمیتوانند به سمت بالا بروند و در نتیجه در سطح تا مدت زیادی میمانند، تا بادی بوزد و یا بارندگیای شود تا آنها را از تله رها سازد.
- بیش از ۲۵ سال است که شهرداری محترم پایتخت و کلان شهرهای دیگر، اجازه ساخت و ساز های گسترده ۵، ۶ و ۷ طبقه را در همه جای شهر تحت عنوان "فروش تراکم" و ایجاد درآمد برای شهرداری داده اند. که در اثر این عمل که همچنان با شدت و حدت ادامه دارد، مسائل زیر پیش آمده و میآید.
۱- آن جریان هوایی که در مطالب بالا وصفش رفت، کمتر و کمتر شده و به صفر نزدیک شده است. در نتیجه یکی از عوامل موثر در جابجایی هوا عملا از میدان به در رفته است و در نتیجه دیگر آن circulation موثر هوا تقریبا وجود ندارد.
۲- تبدیل ساختمانهایی که قبلا ارتفاع کمتری داشتند و سکنه کمتری هم داشتند به یک ساختمان با ۶، ۱۰ و ... واحد که هر کدام با همین ضریب، گرمای بیشتری تولید میکنند و به سطحی تقریبا با ارتفاع ۵۰ متری به بالای زمین میفرستند که تعداد بسیار بیشماری از این ساختمانها هم اکنون در همه جای کلانشهرها وجود دارند و هر روز هم به تعداد آنها افزوده میشود، آن تله هوایی را گسترده و گسترده تر میکنند. در حالی که در کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکا، معمولا اجازه چنین ساخت و سازهای گسترده و وسیعی در " سطح" و بصورت افقی و در محدوده شهری داده نمیشود و بلکه ساخت و سازها در محدوده شهری اگر هم داده شود، بصورت بسیار عمودی است به این معنا که سازههایی بسیار مرتفع با طبقات بسیار ساخته می شوند و ساخت و سازهای با طبقات ۵ و ۶ و ۷ در شهرک های اقماری و در حومه شهر ها آنهم با بزنامه ریزی های دقیق داده میشود.
اینها علت های اصلی وضعیت هوا و وارونگی در کلان شهرهای ما هستند که متاسفانه برگشت پذیر نیستند.