ادعای راهبردی، تغییر تاکتیکی

محمدصادق مصطفوی، گروه تعاملی الف،   3991014016 ۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
ادعای راهبردی، تغییر تاکتیکی

آخرین امیدهای ترامپ و کشورهایی که منافع خود را در حضور او بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا می‌دیدند از بین رفته است. عربستان سعودی ازجمله این کشورها است که از روزهای ابتدایی روی کار آمدن ترامپ سعی کرد با هدف کسب منافع بیشتر روابط خود را با آمریکا تقویت کند. ازجمله دلایل مهم این تلاش نیز به رقابت سنتی عربستان سعودی با ایران در تحولات منطقه درسال‌های اخیر برمی‌گشت که با ناکامی‌های متعدد سعودی همراه شده است، از این رو آل سعود و بن سلمان تقویت روابط با آمریکا و تلاش برای افزایش نقش آفرینی این کشور در غرب آسیا را به عنوان راه حلی راهبردی در برابر شکست‌های خود دنبال کرده‌اند که با اقبال ترامپ نیز مواجه شد. ازسوی دیگر با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان تهدیدی مشترک برای منافع عربستان و آمریکا در منطقه تعریف شده است و عملگرایی مشهود در سیاست خارجی سعودی و بن سلمان نه تنها این ارتباط در دوره ترامپ روزبروز تقویت شد بلکه سبب شکل گیری اتحادی راهبردی میان عربستان و رژیم صهیونیستی نیز گردید.

بی شک با توجه به غلبه داشتن ساختار بر کارگزار در سیاست خارجی آمریکا، در دوره بایدن با تغییر در سیاست‌های راهبردی آمریکا مواجه نخواهیم بود بلکه تغییر در خوشبینانه‌ترین شکل در سطوح غیر راهبردی رخ خواهد داد، برای نمونه با توجه به طولانی شدن جنگ یمن و تحمیل هزینه‌های سنگین به عربستان و شکست‌هایی که در سایر پرونده‌های منطقه‌ای متحمل شده است آمریکا تلاش خواهد کرد این پرونده را با کسب حداکثر امتیاز برای سعودی به پایان برساند.

اما اظهارات بایدن و تیم سیاست خارجی او از جمله درسالگرد قتل خاشقچی مبنی بر اینکه «در صورت پیروزی در انتخابات در سیاست خارجی آمریکا با عربستان تجدید نظر خواهد شد» شائبه‌ای خلاف این تحلیل را ایجاد کرد، لیکن این دست اظهارنظرها را می‌توان بر اساس گفتمان شعاری مرسوم در آستانه انتخابات تحلیل کرد که صرفا برای خوراک رسانه‌ها بیان شده اما سابقه سیاست خارجی دموکرات‌ها درآمریکا حکایت از این واقعیت دارد که هرچند آن‌ها در پیشبرد اهداف سیاست خارجی آمریکا اعتقاد بیشتری به مؤلفه قدرت نرم و پرهیز از جنگ دارند لیکن در ائتلاف‌سازی علیه دشمنان با جمهوری خواهان هم عقیده هستند، بر این اساس آینده سیاست خارجی عربستان و آمریکا را در دو سطح می‌توان خلاصه کرد:

1- سطح استمرار: در این سطح که بر اساس راهبرد منطقه‌ای آمریکا تدوین شده شاهد ادامه همکاری‌های منطقه‌ای آمریکا وعربستان خواهیم بود و آمریکا تلاش خواهد کرد پرونده‌های پرچالشی مانند یمن در دور اول ریاست جمهوری بایدن به نتیجه برسد و از سوی دیگر روند عادی سازی روابط میان اعراب با رژیم صهیونیستی نیز ادامه خواهد یافت هرچند با شدت کمتر، در رابطه با ایران نیز تلاش خواهد شد تا ضمن تغییر در رفتار منطقه‌ای جمهوری اسلامی به کاهش چالش‌های این دو کشور کمک شود؛

2- سطح  تغییر: در این سطح که تناسب بیشتری با سطح تاکتیکی در سیاست خارجی آمریکا دارد شاهد تغییراتی خواهیم بود، این تغییرات بیشتر درسیاست اعلامی آمریکا رخ خواهد داد ونه سیاست اجرایی، هرچند سیاست اجرایی آمریکا نیز با هدف احیای وجاهت عملکردی آمریکا درمیان کشورهای جهان تا حدودی تعدیل خواهد شد اما در اهداف تغییر قابل توجهی دنبال نخواهد شد.

بطورکلی دوران ریاست جمهوری بایدن و رویکرد وی در رابطه با عربستان رامی‌توان مبتنی بر تغییر در سیاست خارجی اعلامی آمریکا و تعدیل ظاهری ارتباط این کشور با عربستان تحلیل کرد اما در عمل شاهد ادامه روابط عربستان و آمریکا با همراهی رژیم صهیونیستی و تلاش آمریکا برای تقویت این کشورها به عنوان مجری سیاست‌های آمریکا درمنطقه غرب آسیا خواهیم بود.