طرح راهبردی لغو تحریم ها، راهبرد آزار متقابل

سعید رسولی، گروه تعاملی الف،   3990915001
طرح راهبردی لغو تحریم ها، راهبرد آزار متقابل

در پی ترور ناجوانمردانه دانشمند ممتاز هسته‌ای دکتر فخری زاده، مجلس شورای اسلامی طرحی را به صورت دو فوریتی تهیه و به تصویب رساند که بر اساس آن دولت موظف به اجرای غنی‌سازی 20 درصد و کنار گذاشتن محدودیت‌های ناشی از پروتکل الحاقی و نظارت‌های فراتر  از آن در صورت ادامه بدعهدی طرف‌های مقابل برجام است. دولت به سرعت انتقاد خود را با طرح مذکور اعلام نمود و آن را زمینه‌ساز تشدید تحریم‌ها دانست، اما تهیه‌کنندگان طرح در مجلس این طرح را زمینه‌ساز لغو تحریم‌ها و ابزاری مهم برای مذاکرات آتی ایران می‌دانند. به عنوان دانشجوی اقتصاد با بررسی طرح مذکور آن را بسیار مشابه نظریه‌های آزار متقابل و مهار متقابل یافتم. این نظریه‌ها در قالب دروسی از قبیل نظریه بازی، نظریه قراردادها، اثرات خارجی و بخش عمومی مطرح می‌گردد. مبنای این نظریه این است که کنشگری یک رفتار را دنبال می‌کند که هرچند باعث افزایش مطلوبیت خودش می‌‌گردد، اما تأثیر منفی بر مطلوبیت حداقل یک کنشگر دیگر می‌گذارد، این امر موجب یک چالش بین دو کنشگر خواهد شد که نظریه آزار متقابل به دنبال معرفی راهکاری برای حل آن است. 

این مبحث اقتصادی معمولاً به مثال‌هایی ساده و ملموس در کلاس‌های درس مطرح و تبیین می‌گردد. مناسب در اینجا با طرح یک مثال ضمن آشناسازی خواننده با موضوع، طرح راهبردی لغو تحریم‌ها را از منظر این نظریه بررسی نماییم. فرض کنید دو همسایه (همسایه 1 و همسایه 2) در کنار همدیگر زندگی می‌کنند. همسایه شماره 2 مدتی است که هر شب تا دیروقت مهمانی‌های پرسر و صدایی برگزار می‌کند. این مهمانی‌ها باعث افزایش رفاه و مطلوبیت همسایه شماره 2 شده‌اند، با این وجود آسایش همسایه شماره 1 به دلیل سروصداهای زیاد که تا دیر وقت ادامه دارد،  سلب شده است و رفاه او به شدت کاهش یافته است. در این حالت تصمیم شخصی یک کنشگر(همسایه 2) هرچند مطلوبیت شخصی او را افزایش داده است اما موجب کاهش مطلوبیت کنشگر دیگر (همسایه 2) شده است. این موضوع موجب ایجاد نوعی چالش (Conflict) بین دو همسایه می‌شود.

حال فرض کنیم هیچ ساز و کار بیرونی از قبیل پلیس و قانون برای حل موضوع وجود ندارد، تذکر همسایه شماره 1 نیز تأثیری بر عملکرد همسایه شماره 2 ندارد، چرا که او تنها به دنبال افزایش مطلوبیت و منافع خود است. در این شرایط همسایه 1 راهبرد آزار متقابل را در پیش می‌‌گیرد. او هر شب آشغال زیادی جلوی خانه همسایه 2 می‌ریزد و به شدت رفاه او را کاهش می‌دهد. این یک آزار متقابل است، حال همسایه یک در یک موقعیت توازن آزار قرار گرفته است و می‌تواند از این جایگاه وارد مبادله با همسایه شماره 2 شود، این پیشنهاد را مطرح می‌کند «اگر تو مهمانی‌های شبانه‌ات را قطع کنی من هم دیگر جلوی منزل تو آشغال نخواهم ریخت». اگر دو همسایه برای افزایش رفاه خود به این توافق برسند، سیاست آزار متقابل منجر به مهار متقابل گردیده است و مشکل حل شده است.

البته این یک مثال بسیار ساده است و فروض ساده‌ساز زیادی داشته است. طبیعی است این راهکار همسایه یک زمانی جواب می‌دهد که آزار متقابل در نظر گرفته شده با آزار همسایه یک دارای ارزش متوازن باشد و توان اعمال خشونت دو طرف برابر باشد. نکته مهم دیگر این است که طرف مقابل عقلایی عمل کند و دست به اقدام انفجاری نزند، اقدام انفجاری به این معناست که همسایه شماره 2، در عوض تفاهم و قبول شروط همسایه خود، شرایط را بدتر کند و مهمانی‌های شبانه خود را طولانی‌تر و پرسر و صداتر کند، همسایه 1 هم مقابله به مثل می‌کند و آشغال بیشتری جلوی منزل همسایه 2 می‌ریزد و شرایط هر دو بدتر می‌شود تا جایی که دو طرف احساس کنند به نقطه غیر قابل تحملی رسیده‌اند و وارد تعامل شوند.

دعوای هسته‌ای ایران با غرب نیز هرچند بسیار پیچیده و گسترده است اما در قالب همین مثال ساده، قابل فهم و تبیین است. در شرایط کنونی غرب با تحریم‌های سنگین باعث ایجاد عدم مطلوبیت بالایی برای ایران شده است و ساز و کار قانونی و کارآمد جهانی برای حل این مشکل (سازمان ملل، دادگاه لاهه و ..) وجود ندارد. ایران نیز در حال حاضر ابزاری برای آزار متقابل ندارد و با قبول محدودیت‌های برجامی این ابزار را از دست داده است. برای رسیدن به راهکار از طریق راهبرد آزار متقابل، ایران باید ابزارهای آزاری برای خود فراهم نماید که به شدت منافع طرف مقابل را تحت تأثیر قرار داده و او را وادار به تعامل نماید. همانگونه که مقام معظم رهبری نیز قبلاً اشاره فرمودند ما ابزارهای متعددی در اختیار داریم. دو گزینه مهم که در حال حاضر به خوبی در اختیار ایران است، یکی توسعه سریع فعالیت‌های هسته‌ای و دوم گسترش اقدامات منطقه-ای و ضربه به منافع غرب در منطقه است. این دو اقدام معادلات غرب را به هم خواهد زد و او را وادار به تعامل خواهد نمود.

اگر رویه دولت را پیش بگیریم و بگوییم که طرح راهبردی لغو تحریم‌ها موجب تشدید تحریم‌ها خواهد شد، این رویه بر اساس نظریه آزار متقابل ناکارآمد خواهد بود. چرا که غرب در حال حاضر هیچ نیازی به رفع تحریم‌ها ندارد مگر اینکه امتیازی از حقوق مسلم ایران دریافت نماید. اما با توسعه فعالیت هسته‌ای و گسترش اقدامات منطقه‌ای، منافع غرب دچار چالش خواهد شد و این امر به عنوان برگ بازی و ابزار مهمی برای وادار نمودن غرب به تعامل در مذاکرات آتی مطرح می‌شود. بنابراین در چارچوب نظریه ساده مهار متقابل اقدام مجلس در طرح راهبردی لغو تحریم‌ها حرکتی مناسب، هوشمند و استراتژیک است که منجر با باز شدن دست مذاکره‌کنندگان در مذاکرات احتمالی آینده خواهد شد.