سرنخ‌هایی از عملیات ترور شهید محسن فخری‌زاده

گروه جهان الف،   3990908071

به نظر می رسد عملیات ترور شهید محسن فخری زاده، تا حد زیادی ریشه در تلاش های مشترک دولت ترامپ، رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه ای آن ها نظیر عربستان سعودی دارد که سعی می کنند قبل از روی کار آمدن دولت بایدن، تا جای ممکن فشارها علیه ایران را افزایش داده و با بحران آفرینی علیه تهران، از تغییر اوضاع به نفع این کشور جلوگیری کنند.

سرنخ‌هایی از عملیات ترور شهید محسن فخری‌زاده

به گزارش الف، روز جمعه 7 آذرماه در حوالی ساعت 14، دکتر محسن فخری زاده یکی از دانشمندان سرشناس هسته ای کشورمان، در جریان یک عملیات تروریستی در منطقه آب سرد(در نزدیکی تهران) هدف حمله تروریستی قرار گرفت و به فیض شهادت نایل شد. بلافاصله پس از انتشار خبر ترور دکتر فخری زاده، رسانه های بین المللی، مانور رسانه ای گسترده ای را در مورد ماهیت و ابعاد مختلف این رویداد به راه انداختند و به طور خاص به این مساله که این ترور از طرف چه گروه یا کشوری سازماندهی شده و تبعات احتمالی آن چه خواهد بود، متمرکز شدند. با این همه، داز میان تمامی گمانه زنی های مطرح شده و با پیگیری تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای که در مدت اخیر اتفاق افتاده اند، می توان سرنخ هایی احتمالی از محرک ها و زمینه های ترور شهید فخری زاده ارائه کرد که در ادامه به بخشی از آن ها اشاره می شود. 

*شکل گیری اتاق عملیات مشترک آمریکایی-صهیونیستی جهت انجام خرابکاری های گسترده در برنامه هسته ای ایران

حدودا یک هفته قبل از ترور شهید فخری زاده، "پایگاه خبری تایمز آو اسرائیل" در مقاله ای به تشکیل اتاق عملیات مشترک از سوی دولت ترامپ و رژیم صهیونیستی جهت برخورد با ایران و انجام عملیات ها و اقدامات پنهانی در این کشور با هدف ایجاد خرابکاری در برنامه هسته ای این کشور و تشدید فشارها بر آن، خبر داده بود(چند ماه قبل نیز، نشریه "نیویورک تایمز" از شکل گیری یکچنین اتاق عملیاتی خبر داده بود). استدلال اصلی مقاله مذکور این بوده است که آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی دارند تا در روزهای پایانی دولت ترامپ، تا جای ممکن ایران را تحت فشار قرار دهند و از هرگونه شکل گیری تعامل و گفتگو میان دولت آینده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری کنند. 

گزارش مذکور به طور ویژه تاکید می‌کند که اتاق عملیات مشترک رژیم‌صهیونیستی و دولت ترامپ، متمرکز بر برنامه هسته ‌ی کشورمان خواهد بود و عملیات های پنهانی نیز سعی خواهند کرد تا اختلالات جدی را برای فعالیت های هسته ای ایران که به زعم آن ها، اهداف جاه طلبانه و مخربی دارد، ایجاد نمایند. در این چهارچوب، هرگونه حذف فیزیکی افراد، ایجاد خرابکاری سایبری و حتی هدف قرار دادن تاسیسات و مراکز حساس کشورمان از سوی عوامل آمریکایی-اسرائیلی، کاملا محتمل بوده و اساسا در چهارچوب فسلفه وجودی تشکیل یکچنین اتاق عملیاتی قرار دارد. از این منظر، عملیات ترور دکتر محسن فخری زاده را نیز می توان در همین چهارچوب ارزیابی کرد. 

*ترور شهید فخری زاده و ارتباط احتمالی آن با سفر پنهانی نتانیاهو به ریاض

چند روز قبل از حادثه ترور شهید محسن فخری زاده، برخی رسانه های منطقه و به طور خاص رسانه های رژیم‌صهیوینستی، از سفر محرمانه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عربستان سعودی و گفتگو و رایزنی های وی با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی خبر داده بودند. این دیدار که همزمان با حضور مایک‌پمپئو وزیر خارجه آمریکا در عربستان اتفاق افتاده، همانگونه که "پایگاه خبری میدل ایست مانیتور" اشاره کرده، تبعات و پیامدهای زیادی را برای منطقه خاورمیانه به دنبال خواهد داشت. در این چهارچوب می توان این گمانه را مطرح کرد که احتمالا سه طرف، در جریان رایزنی های خود، مساله تشدید فشارها عیه ایران، خرابکاری در برنامه هسته‌ای این کشور و ایجاد اختلال در هرگونه تعامل آتی دولت جو بایدن با ایران را نیز مطرح کرده اند و یکی از خروجی های اتاق عملیات مشترک آن ها علیه کشورمان، تصویب طرح ترور دکتر محسن فخری زاده بوده است. 

بدون تردید، انتخاب جو بایدن به کرسی ریاست جمهوری آمریکا و حذف ترامپ از قدرت که رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، قمار زیادی را بر ماندن وی در قدرت انجام داده بودند، نقش زیادی در ایجاد هراس برای رقبای منطقه ای و بین المللی ایران بازی کرده است و دولت مستقر آمریکا(یعنی دولت ترامپ)، سعی خود را بر این متمرکز ساخته تا بتواند سیاست خارجی خود در قبال ایران را که بر فشارحداکثری متمرکز است، به دولت بعدی این کشور تحمیل کند و فضا را برای هرگونه انعطاف در برابر این کشور از سوی دولت بایدن، مسدود سازد. در این چهارچوب، منافع مشترک عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و دولت ترامپ در تقابل با ایران، محرکی کافی را برای انجام اقدامات جنایتکارانه علیه کشورمان، نظیر آنچه در قضیه ترور شهید فخری زاده مشاهده کردیم، فراهم ساخته است. 

*تضعیف احتمال هرگونه تعامل و مذاکره میان ایران و دولت جدید آمریکا در آینده نزدیک 

یکی از دیگر از محرک های اصلی در زمینه ترور شهید فخری زاده که پیش از نیز به آن اشاره شد، تضعیف احتمال وقوع هرگونه مذاکره و فرآیند دیپلماتیک میان ایران و دولت آینده آمریکا بر سر مساله هسته ای این کشور، و احیای توافق برجام است. این مساله به قدری مهم است که برخی کارشناسان و تحلیلگران بین المللی نظیر "ژولیان برگر"(تحلیلگر گاردین)، بر این باورند که عملیات ترور دکتر محسن فخری زاده بیش از آنکه اقدامی علیه پرونده اتمی ایران باشد، در واقع، تحرکی جدی جهت مسدودسازی هرگونه گفتگو و شکل گیری چهارچوب های دیپلماتیک میان ایران و دولت آینده آمریکا است. 

از منظر این کارشناسان، دولت ترامپ با همدستی رژیم صهیونیستی و همچنین متحدان منطقه ای خود سعی دارد تا جای ممکن، فضای تعامل و گفتگو را در مورد پرونده ایران مسدود سازد و با ایجاد اختلال در این زمینه، جو تنش و بحران را در این باره حفظ کرده و زمینه را برای اقدامات فراقانونی بیشتر بر علیه کشورمان هموار سازد. در این چهارچوب، آن ها بر این باورند که ترور سردار شهید قاسم سلیمانی نیز با هدف از بین بردن تمامی کانال‌های مبتنی بر تعامل با ج.ا.ا اتفاق افتاد و سعی داشت در قالب کارزار فشار حداکثری این پیام را به افکار عمومی بین المللی و به طور خاص، ایران برساند که اگر ایران خواهان رفع شدنِ مشکلات عمیق خود است، هیچ راهی الا پذیرفتن آن دسته از شروطی که آمریکا تعیین می کند، ندارد و در این زمینه، واشنگتن هیچگونه مماشاتی با تهران نخواهد کرد. در این راستا، ترور شهید فخری زاده نیز سعی دارد این پیغام را به دولت آتی آمریکا و همچنین ایران برساند که اساسا شکل گیری فضای تعاملی میان ایران و آمریکا، و تضعیف کارزار فشار حداکثری علیه تهران، در شرایط فعلی مقدور نیست و جو به گونه ای است که فرض شکل گیری تعاملات آتی میان ایران و آمریکا، به شدت ضعیف است. 

به طور کلی، در این چهارچوب، اسرائیل و آمریکا سعی کرده اند تا با تشدید هر چه بیشتر تحرکات خود علیه ایران، از یک سوی دیوار بی اعتمادی به امریکا را برای ایران بلند‌تر کنند و از طرف مقابل، دست و پای دولت بعدی آمریکا را نیز جهت هرگونه تعامل با ایران ببندند. ترور شهید فخری زاده نیز باید در همین چهارچوب ارزیابی شود.