اروپا در راه آمریکا؟

محسن زاهدي موحد، گروه تعاملی الف،   3990815036 ۲۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
اروپا در راه آمریکا؟

وقایع مشکوک در فرانسه و اتریش در آستانه انتخابات امریکا و عکس‌العمل عجیب و مشکوک تر مقامات فرانسوی به آن نشان از آن دارد که اتحاد نانوشته تندروان تکفیری_غربی، برنامه های مهمی برای اروپا و سوق دادن آن به سوی مواضع تند آمریکایی در قبال خاورمیانه دارند. 

همزمان با توییت ماکرون وتاکید مجدد وی بر اینکه «از هیچ چیزی کوتاه نمی‌آییم، نخست وزیر وی سخنان واضحتری گفت:‌ «می خواهم اینجا تمام مصالحه‌ها و توجیهاتی که در مواجه با اسلامگرایی رادیکال صورت گرفته را تقبیح کنم که می‌گوید ما باید خودمان را سرزنش کنیم و از استعمار پیشمان باشیم.» وی همچنین خطاب به فرانسوی‌ها گفت: «نخستین روش بردن یک جنگ این است که ملت ما استوار و متحد باشند، به ریشه‌هایمان، هویت‌مان، جمهوریمان و آزادی‌مان مفتخر باشیم» وافزود: «دیگر تمام شد. دیگر هیچ گونه اغماضی از سوی روشنفکران و احزاب سیاسی پذیرفته نیست. همه ما باید بر اساس ارزشهایمان و بر اساس تاریخ‌مان متحدشویم.»

بنظر نمی‌رسد این اظهارات فی البداهه گفته شده باشد و خصوصا جملات نخست وزیر فرانسه حکایت از آمادگی قبلی برای ورود به فاز جدیدی از رودررویی دارد. اگرچه این سخنان به بهانه مقابله با تندروان اسلامی ایراد شده، اما بوضوح وبرخلاف گذشته و برخلاف اظهارات مقامات میانه روتر اروپایی از تاکید بر تفکیک اسلام از روش‌های تکفیری خالی است واین میتواند هشدار خطری برای آمادگی فرانسه برای ورود به فاز جدید باشد که احتمالا شامل دخالت بیشتر در خاورمیانه خواهد بود که البته به نوعی در لبنان آن را آغاز کرده است. 

وقایع وحملات اتریش نشان می‌دهد که طراحان اصلی این روند نه فرانسه که کل اروپا را در نظر دارند و بنظر می‌رسد از خارج اروپا هدایت می‌شوند. روندی که می‌تواند به نزدیکی بیشتر و عملی اروپا با آمریکا در خاورمیانه منجر شده و شرایط در این منطقه پیچیده تر نماید. ذینفعان این روند آمریکا ورژیم صهیونیستی هستند و با توجه به ارتباط مشکوک جریان‌های تکفیری با این دو بنظر می‌رسد پازل عملیات تکفیری در اروپا و پاسخ‌های ذکر شده به آن، تکمیل می‌شود. 

اروپا طی سال‌های اخیر سعی داشته است از رودررویی و درگیری مستقیم در منطقه خاورمیانه خودداری نماید و اصولا افزایش تنش در این منطقه را با توجه به نزدیکی جغرافیایی به ضرر خود ارزیابی نموده است و بهمین دلیل نیز بارها مورد شماتت آمریکا و شخص ترامپ قرار گرفته با این عنوان که حاضر به پرداخت بهای امنیت خود نیست. اما احتیاط اروپا تاکنون دلایل روشنی داشته است. اروپا بدلایل جغرافیایی در خط مقدم غرب قرار دارد و هرگونه درگیری و دخالت بیشتر در خاورمیانه این منطقه را در معرض خطرات مهمی چون هجوم مهاجرین و نیز تشدید اقدامات تخریبی قرار داده و اقتصاد و جامعه آنرا بشدت تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما بنظر می‌رسد آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها راه فشار بیشتر و قرار دادن اروپا بر سر دوراهی درگیری در داخل یا درگیری در خارج را جلوی پای ایشان قرار داده و می‌دهند. 

آمریکا همانطور که ترامپ بارها اشاره کرده انتظار دارد که اروپا سهم خود را از ماجراجویی (غربی) در خاورمیانه و در حقیقت نقش خود را در تلاش غرب برای کنترل جهان ایفا نموده و وظایفش را ادا نماید. اظهارات ترامپ که آمریکا دیگر نمی‌تواند هزینه امنیت اروپا را تامین نماید و تصمیم خروج نیروها از آلمان و اروپا با همین توجیه، ازجمله فشارهایی است که امریکایی‌ها قبلا وارد آورده‌اند. بنظر می‌رسد فرانسه بدلیل سبقه فرهنگی و ایدئولوژیک و نیز ادعای سردمداری اروپا زمینه مناسبتری برای تحریک داشته، اگرچه سرایت این روند به سایر کشورهای اروپایی قابل انتظار است. 

آمریکا و رژیم صهیونیستی اروپا را در نوک پیکان اقدامات خود در خاورمیانه می‌خواهند تا هزینه‌های اقدامات افراطی و پرریسک خود در این منطقه را بیش از پیش با اروپا تقسیم کنند ونیز برای ضربات متقابل نیز سپری برای خود فراهم نمایند و ظاهرا ابایی ندارند که اروپا را با اقتصاد متزلزل و اجتماع متشتت خود قربانی نمایند. (و البته خروج انگلیس از اروپا نیز در این برهه و با توجه به موارد ذکر شده قابل توجه است) باید در این زمینه به اروپا هشدار داد که آمریکایی‌ها بلحاظ جغرافیایی هزاران مایل دورتر از خاورمیانه بسر می‌برند و در شرایطی هستند که برای مقابله با قدرت‌های جدید جهانی چون چین، روسیه و حتی اروپا و نیز قدرت‌های کوچکتر منطقه‌ای چون ایران چاره‌ای جز جز قمار پر ریسک در خاورمیانه ندارند (برای تسلط و یا نابودی منابع منطقه که مورد نیاز چین و اروپا است) 

بنظر می‌رسد تنها راه اروپا برای خروج از این گرداب خطرناک این است که به جای عملکرد سنتی خود در پیوند با آمریکا و تحت عنوان پیمان غرب، با اتخاذ تصمیمی استراتژیک راه خود را از آمریکا جدا نموده و با سایر قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای در مورد ایجاد نظمی جدید در چهارچوب نیازهای دنیای امروز تعامل نماید. این شاید تنها راه برای اروپا و جهان در جهت پرهیز از ورود به دور تازه ای از خشونت و تاریکی باشد.