راغفر: دولت در قبضه منافع رانت خواران و صاحبان ثروت است/ هیچ امیدی به اصلاح بودجه نیست

  3990810056

کارشناس مسائل اقتصادی و استاد تمام اقتصاد دانشگاه الزهرا (س) می‌گوید: دولت متاسفانه کاملاً در قبضه منافع رانت خواران و صاحبان ثروت و قدرت است و هیچ امیدی هم به اصلاح بودجه در سال آینده نمی‌رود. تصورم این است که در واقع فقط به افزایش بدهی‌های دولت بعدی اضافه می‌شود، لذا نمی‌توان انتظار خاصی از بودجه ۱۴۰۰ داشت و به اصلاحات جدی در بودجه دل بست.

راغفر: دولت در قبضه منافع رانت خواران و صاحبان ثروت است/ هیچ امیدی به اصلاح بودجه نیست

دانشجو نوشت: اساسا بودجه کشور یکی از مهم‌ترین مباحث هر سال است. اگر رشد و توسعه‌ای رخ دهد مستقیما به بودجه نویسی مطلوب و عدم نقص در بودجه ربط داده می‌شود و اگر کم و کاستی وجود داشته باشد یا استقراض از بانک مرکزی و تورم به وجود بیاید باز هم نقش بودجه در میان است.

از این جهت بودجه چه در زمان تدوین و هنگامی که دست مجلس در حال بررسی است و چه در بقیه‌ی ایام سال حائز اهمیت است. با توجه به نزدیک شدن به ایام ارائه لایحه بودجه از سوی دولت به مجلس با حسین راغفر؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) درباره اهمیت بودجه گفتگو کردیم که در ادامه آمده است.

چرا بودجه تا این همه در مباحت اقتصادی مطرح است، آیا دولت متوجه اهمیت این موضوع بوده است؟

متاسفانه خیلی سال است که مسئله بودجه اهمیت و کارکرد خود را از باب تاثیر گذاری بر توسعه کشور از دست داده است در حالی که اصولاً بودجه باید یک برش سالیانه از برنامه توسعه‌ای بلندمدت باشد، منتها به دلیل اینکه عمده فعالیت‌های اجتماعی دولت در بودجه به شدت رنگ باخته و کاهش پیدا کرده است مثل همین بودجه سال ۹۹ که در آن به سر می‌بریم. سهم بودجه موضوع مهم اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان قبل از اینکه بحث کرونا چندان مطرح شود، درحالی که سال‌های گذشته این سهم در بودجه ۴.٢ بود، اما در بودجه تصویب شده برای سال ٩٩ نزدیک به ۲ درصد از ۴ و ۲ دهم درصدی که اتفاقا مربوط به چند سال پیش بود کاهش یافت.

کاهش بودجه‌ی بخش‌های مهم اجتماعی به معنای این است که دولت عملا مسئولیت‌های اجتماعی خود را واگذار کرده است. نه تنها در بخش بهداشت و درمان، بلکه در حوزه آموزش و پرورش نیز یک معضل دیگری توسط این دولت رخ داده است که عملاً حاکی از همین نکته است که دولت بخش آموزش و پرورش کشور را هم به حال خود رها کرده است، لذا نباید فکر کنیم فقط بودجه عمرانی رها شده و بودجه‌ای برای مسائل عمرانی در میان نیست، بلکه این بخش‌های بسیار بسیار مهم و تعیین‌کننده که در توسعه و آینده کشور بسیار تاثیر گذارند هم دچار کسری بودجه و بی توجهی دولت شده اند.

نتیجه بودجه ریزی‌هایی که عملا ابعاد تاثیر گذار در توسعه کشور در آن نادیده گرفته شده چیست؟

به عبارتی ما در سال‌های اخیر با پیامد‌های فقدان سرمایه‌گذاری روبه‌رو شدیم، تبعاتی که در بخش‌های مختلف اجتماعی نتیجه بی توجهی اقتصادی دولت را به صورت یک شکاف بسیار بزرگ در جامعه نشان داده است که متأسفانه هر روز بر عمق فاجعه هم افزوده می‌شود. اینکه تعداد زیادی از افراد نوجوان و جوانان خانواده‌های فقرا قادر به پرداخت شهریه‌های مدارس دولتی هم نبودند، لذا به همین دلیل عملاً از چرخه رشد و ادامه تحصیل بازماندند، از نتایج نادیده گرفتن بودجه‌های اساسی برای بخش‌های اجتماعی و فرهنگی است چرا که نقش بودجه‌های اقتصادی در تغییر کارکرد این بخش‌ها بسیار موثر است.

وقتی دولت به این حوزه‌ها بی اعتنایی مالی می‌کند نتیجه آن را در پدیده نامیمونی مثل رشد بزهکاری و جرم و جرائم بیشتر می‌بینیم، جرایمی که میزان آن چه با اسلحه گرم و سرد در کشور افزایش یافته نتیجه بودجه ریزی بی محتوا و بی اعتنای دولت به بخش‌های اساسی است. بی تردید هر چه بگذرد شاهد اثرات پیامد مستقیم واگذاری مسئولیت اجتماعی دولت و نادیده گرفتن مسئولیت‌های دولت در قانون اساسی خواهیم بود، موضوعی که آینده کشور را با خطرات بسیار جدی روبه‌رو کرده است.

بودجه عمرانی نیز چندین سال است بلاتکلیف است این بخش چگونه در اقتصاد کشور تاثیر می‌گذارد؟

یکی از حوزه‌های مهم که مسئولیت‌های اجتماعی دولت را به نمایش می‌کشد تخصیص بودجه‌های عمرانی کشور است، چرا که بودجه عمرانی مطلوب و مناسب به افزایش توسعه کمک می‌کند، اما در سال‌های اخیر شاهد بودیم و هستیم که نقش توسعه‌ای بودجه هم از این جهت کاملاً تحت تاثیر سهم بودجه عمرانی قرار گرفته و علی رغم اینکه در ابتدای سال رقمی برای بودجه عمرانی در ظاهر اختصاص داده می‌شود، اما در میان و انتهای سال این منابع با بخش‌های جاری و پرداخت هزینه‌های از پیش تعیین نشده و پیش بینی نشده یا منتقل برای تامین هزینه‌های کسری بودجه جاری دولت منتقل می‌شود، لذا عملاً نقش توسعه‌ای بودجه به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است.

منتها نکته‌ای که وجود دارد این است که کل مخارج دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی ۱۲ درصد است و این رقم یکی از پایین‌ترین نسبت هاست در همه اقتصاد‌های جهان، از جمله کشور‌های صنعتی مثلا در انگلستان و میانگین کشور‌های دیگر تقریبا ۳۶% است یعنی ما یک سوم آن‌ها هستیم، این مساله حاکی از آن است که دولت عملاً مسئولیت‌های اجتماعی خود را تعطیل کرده است به معنای بهتر، بنابراین یا در مورد سهم بودجه عمرانی، یا سهم مخارج بخش سلامت یا آموزش و پرورش یا خدمات اجتماعی دیگر بودجه عملاً از کارکرد واقعی خود افتاده است و پیامد آن گسترش بیکاری و فقر و بیماری و رنجی است که مردم متحمل می‌شوند.

وقتی بودجه تا این اندازه کارکرد خود را از دست داده این همه بحث و اتلاف هزینه برای بحث بر سر بودجه به چه دلیل انجام می‌شود؟

تنها به این علت به بودجه پرداخته می‌شود که مبحثی برای بحث کردن و ایجاد یک نوع سرگرمی در جامعه و در رسانه‌ها درست کنند این مساله هم عمدتاً به خاطر نقش و تاثیر بودجه در تخریب اقتصاد کشور است، یعنی بیشتر از این جهت مورد توجه است چرا که کسری و کاهش بودجه اثرات تخریبی وحشتناکی بر بخش‌های مختلف زندگی به جا می‌گذارد.

بودجه سال ١۴٠٠ توسط دولت دوازدهم بسته می‌شود، دست دولت بعدی در بودجه و شرایط اقتصادی چقدر باز است؟

متأسفانه دولت آقای روحانی به طور بی‌سابقه‌ای بدهی‌های خود را افزایش داده و عملاً پرداخت و پس دادن این بدهی‌ها بسیار سخت شده لذا، چون دولت برای این موضوع کاری نکرده و نمی‌کند به گردن دولت آتی می‌افتد که حداقل نیمی از سال آینده را دولت بعدی باید عهده دار شود. این دولت تا توانسته از ظرفیت‌های درآمدی دولت بعدی خرج کرده و آن‌ها را بدهکار کرده است و عملاً فرصتی برای اصلاح امور بخصوص تغییر ریل گذاری سه دهه گذشته که در اقتصاد کشور رخ داده فراهم نکرده و به یک معنایی همه‌ی راه‌های پیش روی دولت بعدی را کاملا بسته بنحوی که آن‌ها به جز مسیری که تا کنون طی شده نتوانند بپیمایند، و ادامه وضع موجود با توجه به وضعیت بودجه‌ای عملا جامعه را با مخاطرات مختلفی رو به رو می‌کند و قطعا جامعه با بحران‌های عمیق تری مواجه خواهد شد، لذا باید به صورت خیلی جدی به مسئله بودجه پرداخته شود.

به نظر شما مجلس شورای اسلامی می‌تواند در اصلاح بودجه کار خاصی صورت دهد، هر چند که رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس خاطر نشان کرد که فقط ۵ تا ١٠ درصد می‌توانند تغییرات در بودجه اعمال کنند، تحلیل شما چیست؟

بنده بعید می‌دانم که مجلس عزم لازم را برای ایجاد تغییرات اساسی در بودجه داشته باشد و اینکه توانایی کارشناسی این مسئله مهم را هم ندارد که بتواند ریل گذاری مشخصی در مساله بودجه ریزی و بودجه عملیاتی ایجاد کند. این که مجلس فقط ۵ تا ۱۰ درصد می‌تواند تغییر در بودجه به وجود بیاورد، به خاطر نقش قوه مجریه در تنظیم بودجه است که در واقع مسئول تنظیم بودجه است را تخریب نکند و ظاهراً مجلس و شورای نگهبان به این توافق رسیده اند که نمی‌توان تغییرات چندانی ایجاد کرد، چون یا باید کل لایحه بودجه را به دولت پس بدهند و از دولت بخواهند که خود لایحه بودجه را اصلاح کند و اینکه مجلس اساسا نمی‌تواند مفاد بودجه را اصلاح کند، اگر ایرادی دارد باید برگرداند و خود دولت این کار را انجام دهد دولت هم متاسفانه کاملاً در قبضه منافع رانت خواران و صاحبان ثروت و قدرت است، بنابراین هیچ امیدی به اصلاح بودجه در سال آینده نمی‌رود. تصورم این است که در واقع فقط به افزایش بدهی‌های دولت بعدی اضافه می‌شود، لذا نمی‌توان انتظار خاصی از بودجه داشت و به اصلاحات جدی در بودجه دل بست.