سخنی با استاد رسول جعفریان و سایر اساتید مبرز تاریخ؛ وقت فریاد است، از ساحت علم تاریخ دفاع کنید

عبدالله حسرتی‌منش، گروه تعاملی الف،   3990801014 ۷۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
وقت فریاد است، از ساحت علم تاریخ دفاع کنید

احتمالاً سخنان چند روز پیش رییس‌جمهور محترم کشورمان پیرامون صلح امام‌حسن علیه‌السلام به سمع و نظر خوانندگان این نوشتار و اساتید محترم تاریخ رسیده‌است و البته می‌دانیم که اینگونه اظهارنظرها و استنادات به تاریخ اسلام و سیرۀ اهل بیت سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین در سخنان حجت‌الاسلام روحانی مسبوق به سابقه بوده‌است. 

نگارندۀ این سطور به هیچ وجه قصد تحلیل این بیانات را ندارد. در مورد درستی یا نادرستی این سخنان، صحبت‌های زیادی شده و از سوی بسیاری از جمله سیاسیون، با واکنش مواجه شده‌است. اما تمام کلام اینجاست که آیا این واکنش‌ها کافی است؟ آیا آن کسانی که صلاحیت علمی ورود به مباحث تاریخ اسلام را داشتند، در مورد سخنان رییس‌جمهور اظهار نظر کردند؟ فرقی ندارد که سخنان رییس‌جمهور غلط باشد یا درست؛ اما آیا آن کسانی که صلاحیت قضاوت را دارند، موضع‌گیری کردند؟ آنچه برای نگارنده مایۀ تعجب و حیرت است، سکوت برخی اساتید بنام تاریخ در کشور است.

رشتۀ تاریخ اصول، قواعد و روش تحقیق خاص خود را دارد. استنباط و نتیجه‌گیری از وقایع تاریخی نیز قواعد خاص خود را دارد و در یک کلام، تاریخ یک علم تخصصی است و با نقالی و قصه‌گویی تفاوت دارد. سوال، اینجاست که چه کسی جز اهل علم باید از علم دفاع کند؟ چه کسی باید بین تحلیل‌های عوامانه و غیرتخصصی با تحلیل‌های عمیق و علمی مرزبندی کند و راه صواب را به جامعه عرضه کند؟ آیا اهل علم برای خود مسئولیت اجتماعی و اخلاقی در جهت حراست از علم قائل هستند؟ 

استاد معزز و گرامی، جناب آقای رسول جعفریان، مدت‌هاست روی مسئلۀ علم و اهمیت آن تأکید دارند و خطر عوام‌زدگی و جدی نگرفتن علم را گوشزد کرده و می‌کنند. ایشان که از افراد پرکار در زمینۀ تاریخ هستند، گهگاه با ارائۀ تحلیل‌های تاریخی و استناد به اسناد، به مسائل جاری کشور هم اشارات جالب توجهی می‌کنند و همچنین از روی علاقه به سرنوشت کشور، گاهی به مسئولین گذشته و فعلی انتقاد می‌کنند. از جمله نکاتی که بطور ویژه مورد تأکید ایشان است و در همین مسئلۀ کرونا هم بدان اشاره داشتند، این بود که مبادا روش علمی و آکادمیک که متکی به منطق و تجربه است، جای خود را به شبه علم و خرافه و ساده‌انگاری بدهد و مبادا کسانی که در علم سررشته‌ای ندارند، جایگاهشان در جامعه بالاتر از متخصصین و اهل علم باشد. در همین راستا نیز گاه تیر انتقاد را به مدعیان طب اسلامی و حتی برخی منبری‌ها و مداحان پرتاب کرده‌اند.

استاد در یادداشتی که سال گذشته منتشر شد و امسال هم در تاریخ 2 شهریور، در کانال تلگرامی ایشان بازنشر شد، نگرانی عمیق خود را از تحلیل‌های اشتباه از واقعۀ عظیم عاشورا ابراز نمودند که برخی قسمت‌های این یادداشت از این قرار است:

« این روزها، به‌وفور شاهد تحلیل‌های اجتماعی سیاسی متفاوت از عاشورا هستیم و می‌‌دانیم، سال‌هاست، هر کسی با استناد به جمله‌ای از امام حسین (ع) یا رفتاری از آن حضرت، یک تفسیر سیاسی خاصی ارائه می‌‌کند. این در حالی است که غالب این عبارات یا گزارش‌ها، هنوز از نظر تاریخی، نقادی نشده است؛ اما صرف نظر از آن، هیچ‌گاه رویۀ فقها این نبوده است که این چنین به گزارش‌های تاریخی برای استفاده در گزاره‌های حقوقی استناد کنند و از آن نتایج فقهی بگیرند. این کارها، از زمانی هم که باب شده، اغلب کار منبری‌ها بوده و الا زیر تیغ فقیهان استخوان‌دار و اصیل، این قبیل کارها، محل اعتنا نبوده است. نکته‌ای که درباره تحلیل‌های عاشورایی این‌چنینی محل توجه است، این است که ما تا چه وقت و با چه دامنه و اصولی حق داریم، در هر دوره، تفسیری متفاوت از عاشورا داشته باشیم؟ آیا بر این باوریم که از این رویداد، می‌‌شود تفسیرهای متفاوت ارائه داد و هر روز یک اصل حقوقی از آن استخراج کرد، یا این که محدودیت وجود دارد و مثلاً ما قواعدی داریم که در استنباط فقهی از تاریخ، باید تابع آن‌ها باشیم؟»

سوالی که نگارنده در کمال تواضع و احترام و البته با صراحت از استاد جعفریان دارم این است که چرا ایشان که در مورد کرونا، مداحی، طب اسلامی، علم دینی، سخنان آقای شجاعی در شبکۀ قرآن، سوزاندن کتاب مشهور پزشکی و مسائل سیاسی چون دفاع از آقای لاریجانی و انتقاد از آقای احمدی‌نژاد و ... اظهار نظر می‌فرمایند، در مورد سخنان رییس‌جمهور سکوت کرده‌اند؟ مگر ایشان در همین یادداشت مذکور نفرمودند که « هیچ‌گاه رویۀ فقها این نبوده است که این چنین به گزارش‌های تاریخی برای استفاده در گزاره‌های حقوقی استناد کنند و از آن نتایج فقهی بگیرند. این کارها، از زمانی هم که باب شده، اغلب کار منبری‌ها بوده و الا زیر تیغ فقیهان استخوان‌دار و اصیل، این قبیل کارها، محل اعتنا نبوده است.»

چه شده که وقتی رییس‌جمهور محترم برای توجیه مشی سیاسی خود به گزارش‌های تاریخی استناد می‌کند، صدای اعتراضی بلند نمی‌شود؟ البته این نقد فقط متوجه جناب جعفریان نیست؛ بلکه تمامی اساتید بنام کشور متوجه این نقد هستند. حتی اگر استنتاجات رییس‌جمهور صحیح است و شیوۀ ایشان مطابق شیوۀ علمی رشتۀ تاریخ است، باز همین عزیزان وظیفه دارند از ایشان دفاع کنند و از هجمه علیه ایشان بکاهند. این سخن خود رییس‌جمهور است: «می‌خواهم یک نقد هم نسبت به دانشگاه بکنم؛ ... من می‌خواهم بگویم چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟ ... چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟ ما روحیۀ سقراط‌وار می‌خواهیم.»

سخن نهایی همان سوالی است که البته سابقۀ تاریخی دارد: چرا خواص و نخبگان جامعه درست در زمانی که باید اظهار نظر کنند، سکوت می‌کنند؟ چرا در زمانی که می‌توانند مؤثر باشند، ایفای نقش نمی‌کنند؟