«شناختنامه غلامحسین ساعدی»
به کوشش: جواد مجابی
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1399
498 صفحه؛ 100000 تومان
****
در این ولایت، جوانمرگی هنرمندان، بهخصوص آن دسته از اهل قلم که سرشان پرشور باشد و نان به نرخ روز خوردن را بلد نباشند؛ امری است اجتناب ناپذیر. چنان که همه چیز دست به دست هم می دهند، گاه آگاهانه و گاه ناخودآگاه، تا این جوانمرگی محقق شود؛ غلامحسین ساعدی یکی از بارز ترین این نمونههاست.
خیلی زود قریحه و استعداد غریزی اش را در نوشتن داستان و نمایشنامه نشان داد، در حدود سی سالگی، جلال آل احمد که تاثیرگذارترین نویسنده و روشنفکر آن روزگار بود گفت اگر خرقهای داشتم به او (ساعدی) می دادم. وقتی بعد از یک زندگی بسیار پرفراز و نشیب در غربت دق مرگ شد،به پنجاه سالگی رسیده بود، سن و سالی که بسیاری از نویسندهها تازه به پختگی میرسند و کارهای مهمشان را مینویسند.
اما درگیری های سیاسی هیچگاه به او مجال و آرامش لازم برای رسیدن به پختگی ادبی را نداد. زمانی که هنوز بزرگان رئالیسم جادویی در امریکای لاتین این سبک را به نام خود نزده بودند، او (بی خبر از کار آنها) داستانهای بسیار خوبی به این سبک و سیاق مینوشت. اما تقدیر این بود که چنان غرق مبارزات سیاسی باشد که مجالی برای به سرانجام رساندن فعالیتهای جدی ادبیاش نداشته باشد.
یک دوره زندان در دهه پنجاه چنان او را در هم کوبید که دیگر هیچگاه آن ساعدی پیش از زندان نشد. شفیعی کدکنی روایت کرده در دیداری با ساعدی وقتی با او دست می دهد، یک فرو رفتگی غیرطبیعی در دستش احساس می کند. جایی که گویی شکنجه گرانش در ساواک به عنوان زیر سیگاری برای خاموش کردن سیگارشان استفاده میکردند! اما آنچه ساعدی را از پای در آورد نه شکنجههای بدنی که شکنجه های روانی او بود. روان پزشکی بود که بعد از آزادی از زندان نتوانست مرهمی بر دردهای این جسم رنجور و روان در هم شکسته باشد. آخر ماجرا هم که بسیار درباره اش گفته شده....
براستی غلامحسین ساعدی که بود؟ درباره او کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده است؛ اما بیگمان یکی از بهترین راه های شناخت او رفتن به سراغ نوشته های خود ساعدی است. او نویسندهای پرکار بود که در زمینههای مختلفی قلم زده است، از داستان و نمایشنامه گرفته تا تکنگاری، نقد و مقاله سیاسی و اجتماعی و... شناختنامه غلامحسین ساعدی که توسط جواد مجابی گردآوری و تألیف شده، کتاب بسیار خوبی است برای معرفی و ارائه نمونههایی از این گستره وسیع نوشتاری که ساعدی در آن قلم زده است؛ اثری که تصویر نسبتا جامعی از تنوع کاری کارنامه این نویسنده در برابر مخاطبان علاقمند قرار میدهد. یکی از مهمترین ویژگیهای این شناختنامه، در مقایسه با دیگر نمونههای مشابه، آشنایی نزدیک و بیواسطهی مولف آن (جواد مجابی) با فضای ادبی و سیاسی آن روزگار و بخصوص خود ساعدیست. بنابراین برای بازتاب دادن حال و هوای ادبی، روشنفکری و سیاسی آن دوران سراغ بهترین قسمت از آثار خود نویسنده و همچنین آثاری که درباره او نوشته شده، رفته است. به همین دلیل تصویر ارائه شده از ساعدی در این کتاب، از نمایی نزدیک و بسیار ملموس از کار درآمده است. بخصوص در چاپ جدید کتاب توسط نشر فرهنگ معاصر که علاوه بر کتابپردازی مقبول متن آن نیز پیراستهتر و ویراستهتر شده است.( این کتاب در دهه هفتاد توسط ناشر دیگر منتشر شده بود، در دورانی که هنوز فضای مجازی اینچنین منابع گوناگون را در اختیار همه قرار نداده بود و برخی مقالات کتاب در آن چاپ گویی برای اینکه در دسترس عموم باشند به کتاب راه یافته بودند).
کتاب با نوشته ای کوتاه با عنوان «یاد دوست» شروع شده است، این نوشته بسیار کوتاه دو صفحهای به روشنی نشان از آشنایی دقیق و بی واسطه مجابی یا ساعدی دارد، یکی از کسانی که در مقطعی از تاریخ معاصر (میانه دهه سی تا میانه دهه پنجاه) روح زمانهی خود بود و نقشی انکار ناپذیر در ساختن فضای فرهنگی، ادبی و روشنفکری آن دوران داشته است. نویسنده ای که به زعم او «چه بیهنگام، چه حیف و چه جوان افتاد!» اما نوشته اصلی مجابی درباره دوست قدیمی اش، تحت عنوان «آشنایی بیشتر»، بعد از سال شمار زندگی او به عنوان اولین نوشته بلند کتاب آمده است. این نوشته تصویری زنده از ساعدی را هم از بیرون، به عنوان یک نویسنده و روشنفکر، و هم از درون، به عنوان یک دوست که با یکدیگر حشر و نشر بسیار داشته، در برابر خواننده قرار میدهد و بنابراین از بسیاری خصوصیات شخصی او مطلع بوده است. همین نزدیکی باعث شده است که مجابی در این کتاب، برای نخستین بار جنبه دیگری از فعالیت های ادبی ساعدی را که تنها عده بسیار انگشت شماری از آن مطلع بودند، در معرض دید مخاطبان قرار دهد و آن چیزی نیست جز ساعدی شاعر!
ساعدی دوستان شاعر زیاد داشت، علاوه بر شناختش از شعر، اهمیتی ویژه نیز برای آن قائل بود که باعث میشد نخواهد این تجربه های شخصی خود را به صورت عمومی منتشر کند. به هر حال مجابی بخشی از کتاب را به معرفی و انتشار اشعاری از ساعدی اختصاص داده است. سفرنامه (سایههای خوش در حاشیه خلیج)؛ تک نگاری (زار)؛ روزنامه نگاری (تئاتر مستند و نقاشی، مظلومترین هنر در ایران امروز)؛ نقد و نظر ( رودررو یا دوش به دوش و هنر داستاننویسی بهرام صادقی)؛ گفتگو و سخنرانی (مصاحبه ها، حسب حال، تاریخ شفاهی ایران و...) ؛ نمایشنامه (رگ و ریشهی دربه دری)؛ فیلمنامه (مولوس کورپوس و مانمیشنویم)؛ داستان (دوبرادر، آشفته حالان بیدار بخت و...)، رمان (در آغاز سفر، میر مهنا و در سراچه دباغان)؛ لال بازی (قیچی و طناب)، داستان کودکان (کلاته نان)، طنز (عاقبت قلمفرسایی ) ؛ یادداشتها (آدم شفاهی، آدم کتبی و زندگی من)؛ نامه ها (کارت دعوت، نسخه بیمار، نامه به خانواده و آقای رضای قطبی) عناوین دیگر بخشهای کتاب است که شامل نوشته هایی از غلامحسین ساعدی است و گوناگونی و تنوع نوشته های او را نمایندگی می کند.
در انتهای کتاب، ده نوشته درباره ساعدی و آثارش، فصلی را با عنوان «از دیدگاه دیگران» تشکیل میدهد که به خوبی بازتاب دهنده، جایگاه ساعدی و آثارش نزد روشنفکران شناخته شده همدوره او است. در این بخش خواننده مطالبی ازجلال آل احمد، نادر ابراهیمی، محمود کیانوش، نجف دریابندی، داریوش آشوری، محمدعلی سپانلو ، هما ناطق، رضا براهنی و گفت و شنیدی با رضا اغنمی هستیم. صفحات پایان شناختنامه ساعدی به کتابشناسی جامعی از آثار او اختصاص یافته است تا راهنمایی باشد برای آنها که قصد دارند با ساعدی بیشتر از طریق آثارش آشنا شوند.
شناختنامه هایی از این دست، همانگونه که از نام و مأموریتشان بر میآید قرار است، فرصت آشنایی مقدماتی با کلیت آثار یک چهره ادبی و جنبههای مختلف آثارش در اختیار مخاطب قرار دهند؛ حاصل کار جواد مجابی از این منظر هم دقیق است و هم تا حد ممکن موجز؛ بنابراین پیشنهاد خوبی است برای آنها که می خواهند آشنایی خوبی با جنبه های مختلف کارنامه متنوع این نویسنده معاصر داشته باشند.