كلمه «تهاجم برقآسا» و «حمله برقآسا» كليدواژه‌هاي توطئه‌ها، دسيسه‌ها و تجاوزات آمريكا، رژيم صهيونيستي، رژيم خائن صدام و منافقين در چندين عمليات براندازانه عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي بود.
راه‌اندازي جنگ داخلی، كودتاهاي ناكام، حمله طبس و سرانجام حمله ارتش بعث عراق به پشتيباني 40 كشور جهان و در رأس آن‌ها آمريكا، شوروي و رژيم صهيونيستي و قارون‌هاي عرب خليج‌فارس همگي با كليد‌واژه حمله برقآسا به خيال براندازي نظام صورت گرفت.
آخرين آن عمليات فروغ جاويدان بود كه مشتي منافق خائن و مزدور اجنبي پس از پايان جنگ، فكر مي‌كردند با عمليات برقآسا 24ساعته در ميدان آزادي تهران، فتح جمهوري اسلامي را جشن مي‌گيرند.
راهبرد مردمي «دفاع برقآسا» در همان روزهاي اول شكل‌گيري استراتژي نظام در برابر حملات برقآسا در دستوركار رهبري آگاه، حكيم و هوشمند انقلاب اسلامي بود. همين راهبرد بود كه پيروزي عظيم ملت ايران را در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن رقم زد.
اين‌كه چطور و چرا ضربه‌هاي سهمگين دشمن در حملات برقآسا به ملت و كشور ايران به شكست منجر مي‌‌شد و در برابر سد آهنين مقاومت ملت به شكست و نابودي رسيد، موضوع اصلي و مهم تحقيقات راهبردي انديشكده‌هاي نظامي دشمن است.
حتي در مورد لو رفتن كودتاي نوژه توسط يك سگ و نيز انهدام تجهيزات عظيم هوايي و زميني آمريكا در صحراي طبس موضوع بررسي و تحقيق اين انديشكده‌هاست.
كسي در اين انديشكده‌ها منكر امدادهاي غيبي در شكست حملات برق‌آساي دشمن نيست. برخي از آنان مي‌گويند كساني كه در اين نبردها كشته – بخوانيد شهيد – مي‌شوند، با قدرت و صلابت بيشتري و با حضور عيني‌تري در نبردهاي آتي حضور پيدا مي‌كنند.
دفاع مقدس هشت‌ساله، اسراري در غيب و شهود خود دارد، سال‌ها طول مي‌كشد انديشمندان جهان و حتي متفكران خودمان پي به رازهاي مگوي آن ببرند.
اين‌كه چطور شد جوانان پاكباخته و مؤمن ما با غلبه بر «حزن»، «خوف»، «ترس» و «اندوه» در برابر بزرگ‌ترين هماوردي تاريخ در برابر ارتش‌هاي مجهز جهان بايستند و يك مقاومت الهي در برابر تجاوز و ستم را در نگاه جهانيان به نمايش بگذارند، موضوع مورد اشاره رهبري در بيانات اخير و روشنگرانه‌شان در مورد اسرار هشت سال دفاع مقدس بود. اين كه چطور رزمندگان اسلام با دست خالي، نقاب از چهره پليد قدرت‌هاي جهاني در دسيسه عليه ملت ايران بركشيدند؛ دفاع بموقع، هوشمندانه و برق‌آساي ملت در همه ابعاد بود.
همين راهبرد ماشين جنگي صدام را در همان روزهاي اوليه نبرد به گل نشاند و متوقف كرد. آن‌ها «آمده» بودند كه «بمانند»، اما با شكست مفتضحانه و سرافكنانه رفتند و تاريخ از آن‌ها به عنوان ستمكارترين مردمان معاصر ياد مي‌كند.
اروپا و آمريكاي بزك‌كرده با رنگ و روغن حقوق بشر، سلاح شيميايي در اختيار جلادان ارتش بعث و منافقين قرار دادند تا سرعت حمله برقآسا را بالا ببرند، اما هرچه جنايت كردند، به مكافات عمل خود نزديك‌تر مي‌شدند.
مدلي كه ملت ايران براي دفاع از حيثيت و موجوديت و ناموس خود كرد، در تاريخ جنگ‌هاي جهان سابقه ندارد.
رهبري حكيمانه امام(ره) و فرماندهي كل قوا در طراحي اين مدل به كمك مردم به گونه‌اي عمل كرد بدون هيچ ابلاغيه و اعلاميه و بخشنامه، همگي ملت از كودك تا نوجوان و تا پيرمردها و پيرزنان جاي خود را در سازمان دفاع برقآسا در خطوط اوليه نبرد، پشت خطوط در جبهه‌ها و در عمق شهرها و روستاها پيدا كردند و خالصانه و صادقانه و با پشتكار زايدالوصفي شبانه‌روز كار مي‌كردند.
در اين مدل انسان‌هايي پديد آمدند كه اگر تمام اديبان، شاعران و نويسندگان معتبر رمان‌هاي جهان را جمع كنيم، از اوصاف و ترسيم و تصوير آنان عاجز هستند.
فقط در بعد حماسي حضور جوانان به قول آيت‌الهن جوادي آملي بايد يك حكيمي چون فردوسي پيدا شود تا شرح حماسه‌هاي آن‌ها را بسرايد. كشف اين مدل ازجمله مباحث بيانات اخير مقام معظم رهبري در تبيين هشت سال دفاع مقدس بود كه در عالي‌ترين شكل آن بيان شد.
برگرديم به مفهوم و معناي واژه «برقآسا» در ادبيات نظامي!
40 سال است استكبار جهاني مي‌خواهد با حملات برقآسا در مفهوم «جنگ سرد»، «جنگ نرم» و «جنگ سخت» ملت ايران را به زانو درآورد.
در اين 40 سال بنيان‌هاي نيرومند مقاومت زير ضربات همين حملات برقآسا شكل گرفت و هر روز درخت مقاومت در ايران و منطقه تنومندتر شد. امروز ميوه‌هاي خود را در سرزمين‌هاي اشغالي، در لبنان، سوريه، عراق، يمن و اقصي‌نقاط جهان حتي در خيابان‌هاي 50 ايالت نامتحد آمريكا نشان مي‌دهد. ظرفيت‌هاي عظيمي از توانايي‌هاي ملت از «قوه» به «فعل» درآمد كه پشت ابرقدرت‌ها را مي‌لرزاند.
ما ادعاي «حمله برقآسا» در هشت سال دفاع مقدس نداشتيم، اما با «دفاع برقآسا» حصر آبادان، آزادي خرمشهر و بسياري از سرزمين‌هاي اشغالي را بازپس گرفتيم.
ما ادعاي «حمله برقآسا» در دفاع از ملت‌هاي مظلوم منطقه نداشتيم،اما با «دفاع برقآسا» لبنان را از لوث وجود نحس رژيم صهيونيستي و حكومت جابرانه داعش را در عراق و سوريه پاك كرديم.
ما در كنار برادران جهاد اسلامي و حماس بارها به صورت صهيونيست‌ها سيلي زديم. با حمله پيشدستانه در جنگ 33روزه رژيم اشغالگر قدس را وادار به اعتراف به شكست و عقب‌نشيني كرديم. ما با دفاع برقآسا هر گونه انديشه تجاوز به خاك كشور را در نطفه خفه كرديم، به طوري كه حتي فرماندهان پنتاگون در حالت مستي هم نمي‌توانند فرمان حمله از سوي كاخ سفيد عليه ايران را عملياتي كنند و بپذيرند.
امروز قدرت ارتش اسلام و سپاه امت به درجه‌اي از توانايي رسيده است كه هر زبان متجاوز را در حلقوم آن‌ها با موشك‌هاي نقطه‌زن خواهد دوخت.
اين امنيت هميشگي و دائمي ملت ما و جمهوري اسلامي در سايه «دفاع برقآسا» در روزها و ماه‌هاي هشت سال دفاع مقدس به دست آمد.
بگذاريد دشمن در رسانه‌هاي اهريمني خود خواب سرنگوني نظام را ببيند و مدت 10ساله، 5ساله، يكساله، يك‌ماهه و يك‌هفته‌اي فتح تهران را تعيين كند. آنچه در عالم واقع اتفاق افتاده است، ما 42 سال روي پاي خود ايستاده‌ايم و از معبرهاي خطرناك و صعب‌العبوري عبور كرده‌ايم.
تا خدا هست، ما هستيم. تا ما هستيم، كفر، الحاد، شرك و نفاق در معرض تهديد «حمله برق‌آساي» مؤمنان، عارفان، موحدان اسلام و سالكان آزادي بشر قرار دارند. ما سال‌هاست از «دفاع برقآسا» دور شده‌ايم.
سخنان اخير سردار سلامي عليه تهديدات ترامپ نشان مي‌دهد كه از اين مرحله عبور كرديم.
سردار سلامي با شجاعت، صراحت و صلابت گفت: «اين هشدار جدي است؛ تمام عوامل ترور سردار سليماني را مي‌زنيم. اگر تار مويي از سر يك ايراني كم شود، تمام كرك و پشم‌هاي شما را به باد مي‌دهيم.»
اين مواضع صريح نشان مي‌دهد در راهبرد نظامي جمهوري اسلامي ايران، «دفاع برقآسا» و «حمله برقآسا» هر دو در كنار هم و با هم ديده مي‌شوند.