1. رویکرد تحوّلی به فرایندها، ساختارها و روشهای کلانِ حاکم بر تحقّق اهداف ملّی و مهم از ضرورتهای جامعهی ما است. برخی ساختارها و فرایندها در زمان شکلگیری از کارآیی و اثربخشی لازم برخوردار بوده است ولی با تغییر شرایط و موقعیّتها و نیز با ایجاد ظرفیّتها و امکانات جدید، نیاز به تجدید نظر، بازسازی و یا تحوّل اساسی در آن فرایندها و ساختارها احساس می شود.
آنچه باید مهم انگاشته شود، اهداف اصولی جامعه و نظام است که دائماً نیاز به رصد و پایش و ارزیابی دارد تا براساس آن، ساختارها و نهادها کارکرد خود را بسنجند و بیش از بقای خود. به استمرار و تعمیق بروندادها و نتایج و اثربخشی خود بیاندیشند و فلسفهی وجودی خود را مهمتر از ثبات و بقای سازمانی خود تلقّی کنند...
2. محور بحث اصلی رهبر فرزانهی انقلاب در چهاردهم خرداد امسال، ناظر به "نیاز به تحوّل" بود: تحوّل در همهی عرصهها، با حفظ اهداف و به منظور تحقّق بیشتر و عمیقتر آنها، تحول در مسیر پیشرفت و تعالی با شاخصهای واضح و منطقی، تحوّل در نگرشها و تحلیلها براساس واقعیّات و تجربهها و ... به تعبیر ژرف و حقیقی رهبر انقلاب، امام خمینی(ره) نیز "امام تحوّل" بود و البتّه این مسیر همچنان پس از رحلت امام، با درایت و استواری خَلَف صالح ایشان استمرار پیدا کرد و در حدّ ظرفیّتها و اقتضائات، دنبال شد، ولی علیرغم تبیینها و تأکیدهای مکرّر ایشان، گویا برخی مجموعهها و نهادها آنچنان به روزمرّگی و تحجّر گرفتار شدهاند که خود را هرگز مخاطب این بیانات نمیدانند و هرچند با حسن نیّت و تلاش فراوان، به همان مسیرهای عادیشده و ریلهای موجود اکتفا میکنند و همواره درصدد تعمیر و نگهداری همانها هستند، نه درصدد بازنگری و ریلگذاریهای جدید و کارآمد...
3. از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی ــ که همهی اهداف و شعارهای اصولی و درست آن، مشروط به تحقّق این هدف است ــ "عدالت" به معنای جامع و واقعی آن است. این هدف بدون هیچ قید و شرطی و در همهی زمینهها و برای همهی اقشار و آحاد و لایههای اجتماعی، در پیشرفت جامعهی ما برای امروز و فردا و فرداهای دور نزدیک جامعه، معتبر و مهم است و سالها است که خوشبختانه از زیر غبار غفلت و فراموشی بتدریج سربرآورده و از پس قرنهای متمادی مهجوریّت و مظلومیّت، اکنون ــ بیش از گذشته ــ موضوع مطالبهی جامعه و بخصوص جوانان و تا حدّی محور تحوّلخواهی در برخی عرصهها قرار گرفته است: تحقّق عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، آموزشی و تربیتی و سایر عرصههای زیست اجتماعی، امروز مطالبهی جدّی و درست و بهنگامی است که هرچه بیشتر باید دربارهی آن تأمّل و تأکید شود.
4. برای گسترش و تحقّق بیشتر عدالت، سطوح مختلفی از "طرّاحی و تدبیر" و "اقدام و عمل" قابل تصوّر است: از کلانترین و زیرساختیترین تحوّلات عمیق در علوم انسانی مرتبط با زیست اجتماعی، و در پی آن طرّاحی کلان ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و پژوهشها و سیاستگذاریهای تحوّلی در همهی عرصهها... تا خُردترین اقدام جمعی یا فردی که میتواند تبعیض را کاهش دهد، مشکل را حل کند و دردی از دردهای محرومان و نیازمندان را التیام بخشد...
آنچه مهم است، انگیزه و اهتمام آحاد جامعه و بویژه مدیران و سیاستگذاران و برنامهریزان بخشهای مختلف است که در باب عدالت از دغدغه و باور لازم برخوردار باشند و حقیقتاً توجّه به آن را وظیفهای اساسی برای خود تلقّی کنند... در این زمینه هیچ یک از این سطوح منافی و مانع پرداختن به سطح دیگر نمیشود و حقیقتاً: "هر کسی در این زمینه، هر کاری از دستش برمیآید باید انجام دهد ..." هرچند واضح است که حاکمیّت دینی در امّت اسلامی، سنگینترین وظیفه را در این عرصهی مهم برعهده دارد و هیچ اقدامی در هیچ سطحی نمیتواند بدیل آن تلقّی شود... لذا توجیه و ترویج فرهنگ کمک به نیازمندان و انفاق و صدقه و ... در سطوح خرد یا میانی هرگز به معنای انکار، غفلت یا دست کم گرفتن رسالت و مسئولیّت سنگین حاکمیّت و دولت نیست، و بر همین اساس توجیه و تأکید رهبر معظّم انقلاب برای شکلگیری یک جریان قوی مواسات و کمک مؤمنانه، هرگز موجب سلب مسئولیت از دستگاههای کلان و قوای سهگانهی نظام برای ارتقا و گسترش عدالت نخواهد بود...
5. حرکتهای خداپسندانه و تلاشهای متعهّدانهای که در ماههای اخیر برای کمک و همدلی با نیازمندان در جامعهی ما شکل گرفته است و جلوههای بینظیری از روحیهی معنوی و همیاری اجتماعی را به نمایش گذاشته، و بویژه حرکتهای خودجوش مردمی و پویشهای گوناگون در اجابت فراخوان رهبر انقلاب، اوّلاً ظرفیّت جامعه، ثانیاً گسترهی نیازمندیها و ثالثاً قالبها و روشهای مبتکرانه و جدیدی را نشان داد که میتواند دستمایهی تحوّل در این عرصه قرار گیرد. پویشهای گستردهای از قبیل "کمک مؤمنانه" یا "ایران همدل" در کنار پویشهایی که در برخی هیئتهای مذهبی به راه انداختند ــ از قبیل پویش "یاساقیالعطاشا" برای کمک به آبرسانی صدها روستای استان سیستان و بلوچستان ــ تجربهها و الگوهای تازهای را برای کمکرسانی به اقشار نیازمند و مناطق محروم فراهم آورده است.
این تجربهها و الگوها نیاز به تثبیت، ارتقا، نهادینهسازی و همافزایی دارند تا بتوانند حقیقتاً فراتر از "موجسازی" به "جریانسازی" و "نهادینهسازی" برسند و در جبران تأخیر در رفع تبعیضها و تأمین نیازها، به گونهای تعیینکننده و ماندگار، مؤثّر واقع شوند. بیش از همه، این رسالت نهادهای کمکرسان ــ بویژه نهاد انقلابی کمیتهی امداد امام خمینی (ره) ــ است که فراتر از اقدامات اجرائی و رفع نیازهای عاجل نیازمندان، با همفکری نهادهای پژوهشی و نیز همراهی و کمک قوهی مقنّنه، ریلگذاری متفاوتی را برای امداد و همیاری محرومان طرّاحی کنند و توجّه به خلأها و نیازهای مزمن مناطق محروم و طرّاحی راهکارهای توانمندسازی و زمینهسازی حضور فعّال مردمی در عرصهی مواسات و تغییر رسالت خود به تنظیمگری و تسهیلگری گروههای جهادی و امدادی را رویکرد اصلی خود قرار دهند و با بهرهبرداری از همهی ظرفیّت فکری، انگیزشی، ساختاری و مادّی مردم و کشور، گام بلند و تحوّلسازی در این زمینه بردارند ...
البتّه در کنار این تحوّل، همچنان مطالبهی تحوّلات رویکردی و مدیریّتی کلان برای اهتمام به "عدالت" ضروری است و هرگز نباید کمرنگ و کماهمّیّت تلقّی شود. فقط در این صورت است که زیرساختها، روندها، ساختارها و قواعد و روندهای تبعیضزا و عدالتستیز میتواند اصلاح شود و بستر باز تولید و افزایش شکافهای طبقاتی متوقّف و مسدود گردد. انشاءاللّه
* رئیس ستاد پیگیری بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی