همه امکان خطا دارند/ از شفافیت نترسیم

گروه سیاسی الف،   3990623097 ۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
همه امکان خطا دارند/ از شفافیت نترسیم

موضوع پاسخگویی و تنویر افکار عمومی در این روزها که هر از چندی اخبار و حاشیه هایی درباره برخی اهالی سیاست یا افراد مشهوردر کشور مطرح می شود دوباره مورد توجه قرار گرفته است.

 متاسفانه علیرغم تاکید و اجماع عمومی براین موضوع، هم در فضای اجتماعی و هم در فضای سیاسی و درمیان کارگزاران، ابعاد ضرورت تنویر و توضیح برای افکار عمومی چندان که باید شناخته شده نیست و گاه حتی با بدفهمی درباره آن این موضوع را بسته به فردی که ضرورت پاسخگویی درباره وی حس می شود به دخالت در امور خصوصی تعبیر می کنند ! 

واقعیت این است که شهرت داشتن و قدرت داشتن ،خواه ناخواه انسان را در معرض حاشیه‌ها و قضاوت هایی قرار می دهد که فارغ از انگیزه های نادرستی که بعضا در پس این قضاوت هاست پاسخ دادن و روشنگری درباره همه آنها نه لازم و نه اساسا ممکن است .

 جدا از این چنانکه در حکمت های عامیانه همه فرهنگ ها نیز اشاره شده نمی توان مردم را از قضاوت کردن درباره دیگران منع کرد و از سوی دیگر در پی رضایت همه آنها برآمد. عمل کردن به خواست و اراده همه مردم نه شدنی است و نه دارای ارزش اخلاقی است. 

 تنها راه در مواجه با این دست قضاوت‌ها شنیدن و تحمل کردن است. اینها نیش هایی است در نوش شهرت و قدرت و در کشورهای پیشرو و مدعی دموکراسی نیز بسیار دیده می شود که با سعه صدر زیادی از آن عبور می کنند. 

با این حال برخی قضاوت ها یا ابهام و تردیدها درباره اهالی قدرت و شهرت هست که بسته به فرد، موضوع و شرایط زمانی و مکانی نه تنها شایسته سکوت نیست بلکه پاسخ گویی و تنویر افکار عمومی در این باره نوعی ادای وظیفه اجتماعی است و سکوت کردن به هر بهانه ای عدول از این وظیفه است؛ وظیفه ای که می توان آن را «دینی» هم خواند.

 در این موارد نمی توان ضرورت این پاسخگویی را به دخالت در امور خصوصی و شخصی تاویل کرد. یا به مثل مشهور «دهان مردم را نمی توان بست» اکتفا کرد. افکار عمومی فراموش نکرده است جمله طلایی اکبر طبری را در دادگاه خود که مدعی بود این ها که من گرفتم هدیه دوستانی بوده که اگر می خواستم کل لواسان را هم به نامم می زدند! 

شکی در این نیست که نباید هر فرد و موضوعی که برای افکار عمومی مطرح می شود با طبری قیاس کرد، اما آنچه در اینجا مهم است ‌مساله نوع برداشت و باور طبری در این زمینه است که ظاهرا اختصاصی به او ندارد. بر اساس این باور اینکه کسی به کسی هدیه ای بدهد یا مشارکتی اقتصادی بکند امری کاملا خصوصی و شخصی است و بیرون از قلمرو عمومی. به عنوان یک اصل انتزاعی چنین باوری نه تنها نادرست نیست بلکه کاملا هم صحیح است.

 اصل بر برائت و تجسس نکردن در زندگی شخصی دیگران است.  طرح گزاره هایی مانند از کجا آورده ای یا اثبات کن که دارایی ات مشروع است ابتدا به ساکن و در هر شرایطی  توجیه پذیر نیست. اما وقتی به کسی که دارای جایگاهی متفاوت از افراد عادی جامعه است اتهامی وارد می شود یا حتی تهمتی زده می شود، ‌هر چند که در محکمه قضایی طرح نشده باشد، بنابر آموزه‌های عقلانی و دینی باید درباره آن روشنگری کرد به خصوص هنگامی که  فرد مورد اتهام و تهمت در میان افراد زیادی به خوشنامی و درستی شهره باشد و بیم آن می رود که با این سکوت، در حسن ظن دوستداران وی نیز تردید ایجاد شود و از آن هم بالاتر در صورت مبرا بودن فرد نیکنام ما، این سکوت باعث ضعیف شدن راه و رسم نیکخواهی و نیک اندیشی شود: اگر هر فرد شهره به نیکی را بتوان به راحتی رسوا کرد دیگر چه باوری به نیکی و چه امیدی به راستی و درستی در میان انسان ها می توان داشت؟  

تصور غلط دیگر در این زمینه ها مبری دانستن انسان ها از خطاست. همه ما ، حتی بهترین انسان های روی زمین نیز در معرض لغزش و خطا قرار داریم.  وقتی امیر مومنان علی علیه السلام در باره خود ( فارغ از  این بحث که این جمله نوعی آموزش به دیگران است یا حقیقتی که امام آن را بیان کرده اند) می فرمود: «من، در خودم این گونه نیستم که خطا نکنم و کار خود را از آن ایمن نمی‌دانم، مگر خداوند مرا کفایت کند»(نهج‌البلاغه، خطبه ۲۱۶). حساب دیگران در این ز مینه روشن است! سابقه پاک مان هم در این زمینه تضمینی نمی دهد که در آینده نیز دچار خطا نشویم.

 البته حد و اندازه خطا نیز در نوع برخورد با آن موثر است و نباید به مجرد هر خطایی تمام سابقه و شخصیت خطاکار را تخطئه کرد اما در هر حال لازمه نقد این خطا مسبوق به پذیرش احتمال آن است.  اذعان به این حقیقت نه از بزرگی کسی کم می کند و نه دشمنی با برزگی نیکان است. پذیرش این احتمال به جا آوردن حق راستی و نیکی است.