پسابرجام و یک تجربه تاریخی

  3990421061
پسابرجام و یک تجربه تاریخی

ناصر ایمانی در روزنامه صبح‌نو نوشت: نگاهی به شرایط کنونی کشور پس توافقنامه برجام، می‌‌تواند هم در انباشت تجربیات تاریخی ملت موثر باشد و هم در یافتن راهکارهای آتی برای برون رفت از آن.

1- در حال حاضر ایران به تمامی تعهدات خود ذیل برجام و حتی فراتر از آن در یادمان عمل می‌‌کند. کارشناسان سازمان انرژی اتمی مستقر در ایران و نیز دوربین‌‌‌های نصب‌شده، به دقت به فعالیت‌‌‌های اتمی ایران نظارت دارند که هیچ انحرافی اتفاق نیفتد.

سازمان انرژی اتمی بارها اعلام کرده است که سنگین‌‌ترین نظام نظارتی این سازمان در ایران اجرا می‌‌شود؛ لذا در شرایط فعلی ابدا امکان انحراف از تعهدات برجامی برای ایران وجود ندارد و در غیر این صورت بلافاصله به مقامات سازمان انرژی اتمی منتقل می‌‌شود.

2- کشورهای اروپایی دقیقا و کاملا به هیچ‌کدام از تعهعدات خود ذیل برجام متعهد نیستند. آمریکا نیز که نه‌تنها از برجام خارج شد، بلکه سنگین‌‌ترین تحریم‌‌‌های بین‌المللی که در تاریخ خود علیه یک کشور اجرا كرده است را علیه ایران اعمال و اروپا نیز مو به مو از آن حمایت عملی كرده و اجرایش می‌‌کند.
اینکه اروپایی‌ها مرتبا اعلام می‌‌دارند که به برجام متعهد هستند، به معنای آن است که ایران موظف به اجرای کامل تعهدات خود است و اروپا هیچ تعهدی در این خصوص  ندارد.

3- اگر ایران به تعهدات خود به طور کامل عمل کند، چنانکه در حال حاضر انجام می‌‌دهد، در این‌صورت هرازگاهی سازمان انرژی اتمی نام چند مکان را مطرح كرده و خواستار بازرسی از آن می‌شود؛ اگر ایران آن را بپذیرد، در این صورت این داستان در آینده هم تکرار می‌‌شود و حد پایانی ندارد و اگر ایران با آن موافقت نکند، موضوع به شورای حکام سازمان انرژی اتمی می‌‌رود و قطعنامه علیه ایران می‌‌دهند و با عملكرد این قطعنامه‌ها، پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌‌رود.

موضوع مهم دیگر اینکه هر کدام از کشورهای اروپایی می‌‌توانند در خواست اجرای مکانیزم ماشه را بكنند و پرونده در شورای امنیت مطرح شده و بدون حق وتوی اعضا، تمامی تحریم‌‌‌های سازمان ملل علیه ایران برگردد و اگر ایران رسما خواهان عدم اجرای تعهدات خود شود یا از NPT و برجام خارج شود، باز هم همین مکانیزم ماشه اجرا شده و تمامی تحریم‌‌‌های جهانی بازمی‌‌گردد.

خلاصه اینکه ایران نه می‌‌تواند در برجام بماند و نه می‌‌تواند خارج شود؛ در واقع نه می‌‌تواند تعهدات خود را کاهش دهد و نه حتی می‌‌تواند تعهدات خود را به طور کامل اجرا کند. به تعبیر دیگر ما در یک کوچه کاملا بن بست قرار داریم!

در واقع غربی‌ها در زمان امضای برجام، همه این سناریوها را پیش‌بینی و برنامه‌ریزی کرده بودند که اگر هیچ‌کدام از تعهدات خود را اجرا نکردند، جمهوری اسلامی ایران عملا نتواند اقدامی علیه آنها انجام دهد و مجبور هم باشد که تعهدات خود را اجرا کند. این عمل یک بازی تلخ و تاریخی بود؛ یک بازی که برنده آن از شروع بازی معلوم بود.

اما ایران قبل از امضای برجام که تحت تحریم‌‌‌های سازمان ملل هم بوده، چه راه‌حل‌هایی را برای برون‌رفت می‌دانست. فلاش‌بک به گذشته گاهی بسیار مهم است.

الف: ایران قبل از شروع مذاکرات برجام، می‌‌توانست اساسا مذاکرات برجام را شروع نکند و غنی‌سازی اتمی را تا هر سطحی که می‌‌خواهد ادامه دهد و البته تحت تحریم‌‌‌های سازمان ملل متحد باقی بماند؛ چیزی شبیه همین تحریم‌‌‌های فعلی با کمی تفاوت.

ب: ایران می‌‌توانست مذاکرات برجام را آغاز کند اما مطلقا به تعهدات طرف مقابل اعتماد نکند؛ حتی اگر این مذاکرات به شکست کامل بینجامد.(دقت شود)

ج: همین راهی را که برای امضای برجام رفتیم را ادامه می‌‌داد اما اجرای تعهدات ایران را مشروط به اجرای تعهدات طرف مقابل می‌‌کرد. کدام راه‌حل برای ما موثر‌تر و اجرایی‌‌تر بود؟ مسلما هر کدام از راه‌حل‌‌‌های فوق، بهتر از شرایط فعلی بود.