رییس قوه قضاییه در گفتوگوی تلويزيوني كه شامگاه دوشنبه دوم تیرماه از شبكه يك سيما پخش شد به نکات بسیار مهمی اشاره داشت. یکی از مسائلی که در آن مصاحبه بر آن تأکید شد تمایز بین اعتراض و اغتشاش بود.
آیتالله رئیسی در بخشی از اظهارات خود عنوان کرد: نباید به سهولت مسئلهای که نسبت به یک شخص مطرحشده است را به امنیت کل کشور و کل نظام سرایت دهیم. مسئله اعتراض به من و یا یک قاضی یا نسبت به یک وزیر، اعتراض بهکل نظام تلقی نمیشود؛ اگر کسی اهانتی کرده باشد، طبق قانون رسیدگی میشود...
آقای رئیسی اگر چه به یک امر بدیهی اشاره کرده اما گویا همین امر بدیهی در کشور ما تا اندازهای غریب بوده است که رییس قوه قضاییه را واداشته بر آن تاکید کند. متأسفانه پیرو همین صحبت رئیس قوه قضا باید گفت یکی از نارضایتیهای مردم ناخشنودی از عملکرد برخی مسئولان و مقامات اجرایی مثلاً در یک اداره یا یک شهر است که بعضاً نیز هیچ راهی برای بیان آن ندارند. درواقع ترفند و تاکتیک برخی مسئولان برای مصون ماندن از انتقادات تلاش برای قرار دادن خود در هالهای از تقدس و دور از دسترس بودن است. آنها عملاً با این حربه تلاش میکنند نگذارند اعتراضات به عملکردشان ظهور و بروز یابد تا مگر چند صباحی بیشتر بر صندلی ریاست خود تکیه بزنند و از مواهب مقام و منصبی که با لابی و فریبکاری به دست آوردهاند بهرهمند شوند.
این گروه از مدیران هرگونه ابراز نارضایتی زیردستان خود را بلافاصله خاموش میکنند یا برچسب امنیتی به آن میزنند. همانطور که رئیس قوه قضائیه گفته اینگونه افراد با معادل قرار دادن خود با امنیت کل کشور یا کل آن سازمان بهگونهای نقش بازی میکنند تا معترضین را به انفعال و سکوت بکشانند.
در طرف مقابل، این گروه از مدیران چون معمولاً با چاپلوسی و تملق به مقامی رسیدهاند از اطرافیانی که اینگونه با آنها رفتار کنند استقبال میکنند و در دایره تصمیمگیریشان نیز به چنین افرادی جایگاه و مقام میدهند. ناگفته پیداست این شیوه حکمرانی که در ایران امروز کم و بیش نیز وجود دارد چه مصیبتهایی می تواند با خود به همراه داشته باشد.
این مشی و روش دقیقاً در تقابل با تعالیم اسلامی نیز است. چنانچه امیر مؤمنان (ع) بااینکه معصوم بودند اما همیشه خود را همردیف مردم بهحساب میآورد و به والیان خود نیز همین دستور را میداد.
در نامه 53 نهج البلاغه یا همان فرمان تاریخی حضرت علی(ع) به مالک اشتر آمده است: مهربانى و محبت و لطف به رعيت را شعار قلب خود قرار ده، بر رعيت همچون حيوان درنده مباش كه خوردن آنان را غنيمت دانى، كه رعيت بر دو گروهاند: يا برادر دينى تواند، يا انسانهایی مانند تو كه خطاهايى از آنان سر میزند، علل گناهى بر آنان عارض میشود و گناهانى از آنان بهعمد يا اشتباه بروز میکند، پس همانگونه كه علاقه دارى خداوند بخشش و چشمپوشی را به تو عنايت نمايد رعيت را مورد عفو و چشمپوشی قرار بده، چراکه تو ازنظر قدرت برتر از آنانى و آنکه بر تو ولايت دارد بالاتر از تو میباشد و خداوند برتر از آنکسی كه تو را والى مصر نموده، خداوند كفايت امور رعیت را از تو خواسته و به خاطر آنان تو را در عرصه آزمايش قرار داده.
آیا در شرایط کنونی واقعاً چنین مرام و الگویی در کشور و بین مدیران وجود دارد؟ بیشک هر فردی اگر لحظاتی دراینباره تأمل کند حتماً مواردی خلاف آن را در کنار خود یا اطرافیانش سراغ دارد یا به خاطر خواهد آورد. به همین دلیل است که اگر قرار باشد اوصافی که در بالا آورده شد رنگ عینیت به خود بگیرد لازم است بستر چنین امکانی نیز فراهم شود. مثلاً همانگونه که رئیس قوه اشاره داشت ضرورت دارد بین معترض و اغتشاشگر تمایز قائل شد و زمینه برای بیان اعتراضات مسالمتآمیز فراهم باشد. یا اینکه اگر مدیری از موقعیت و جایگاه خود سوءاستفاده کرد زمینه برای اطلاع دهی و حمایت قانونی از افرادی که گزارشهای لازم را میدهند فراهم شود.
امید است آقای رئیسی که خود موجب تحولات مثبتی در قوه قضائیه شده خود نیز در این زمینه پیشگام شود تا زمینه برای حفظ حقوق و آزادی مشروع مردم فراهم شود.