آقای روحانی، لطفا همه واقعیت‌ها را بگویید!

علی اباذری،   3990404086 ۱۳۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵۶ تکراری یا غیرقابل انتشار
 آقای روحانی، لطفا همه واقعیت‌ها را بگویید!

این روزها که در ماه های پایانی دوره ریاست جمهوری هستیم و شرایط دشواری در کشور حاکم است آقای روحانی بر لزوم گفتن «واقعیت»های این دوره به مردم تاکید کرده است. منظور ایشان از این واقعیت ها شرح و توضیح دشواری‌های اداره کشور در شرایط تحریمی است. شرایطی که دامنگیر فروش نفت، قیمت آن، همچنین محدودیت های بسیار شدید در مبادلات طبیعی اقتصادی و بانکی برای کشورمان است.

این واقعیت‌ها چیزی نیست که حتی برای منتقدان آقای روحانی قابل انکار باشد. ما نیز در تابستان سال گذشته  در این باره نوشته ایم که شرایط در کشور بسیار سخت است و سخت تر هم خواهد شد(اینجا)، حتی شاید دشوارتر از زمان جنگ. هر چند که برای مردم نجیب ایران بسیار سخت تر از مسوولان خواهد بود. اما آنچه که بخش مهم‌تری از واقعیات جاری کشور است این است که بر خلاف دوران دشوار جنگ نه از کارگزاران همراه و همسطح با زندگی مردم خبری هست و نه از سیاست‌هایی که بر اثر آن از این فشارها بر مردم کاسته شود!

 امروز بر خلاف عموم مردم اغلب کارگزاران کشور زندگی راحت و بی دغدغه ای دارند. دستکم از مشکلات کمرشکن طبقات ضعیف جامعه در میان آنان خبری نیست. فرزندانشان طعم بیکاری را نمی چشند یا اگر هم فرزند بیکار داشته باشند غم نان و مسکن  ندارند. از آنها که سرمایه های صد یا هزار میلیاردی دارند هم هیچ نمی گوییم. این‌ها هم از جمله همان واقعیت‌هایی است که البته معمولا در کلام رییس جمهور محترم به آن اشاره ای نمی شود!

واقعیت دیگر به مساله نحوه مدیریت اقتصادی در این شرایط دشوار بر می‌گردد. همان دشواری‌هایی که رییس جمهور محترم بیان آن را به عنوان «واقعیت» وظیفه خود و رسانه‌ها و همکارانش در دولت می‌داند ایجاب می‌کند که در تصمیمات اقتصادی روال معمول و متعارف را کنار بگذارند. هر چند همان روال معمول و متعارف نیز به زعم بسیاری از کارشناسان طی ۳ دهه  گذشته قابل نقد دانسته شده است اما به نظر نمی‌رسد تیم اقصادی آقای روحانی ولو به صورت موقت قایل به تجدید نظر در این نگاه ایدئولوژیک خود باشند و حتی در صورت رخ دادن معجزه ای اگر هم اراده به این کار در این دولت پدید آید بعید است اساسا فرصت اجرایی کردن آن را پیدا کنند. 

در این باره باید گفت نوع تصمیمات اقتصادی کشور به گونه ای است که انگار نه انگار مردم با تورم افسار گسیخته در همه کالاها به خصوص در سبد غذایی خودشان مواجه اند. هر نوع دلسوزی در این زمینه برای تعریف کردن یارانه در شکلی خارج از تصمیمات مطلوب دولت - به خصوص پیشنهاد واردات مستقیم کالاهای اساسی توسط خود دولت به جای اعطای ارز ۴۲۰۰ تومانی به بخش خصوصی برای واردات و دریافت این کالاها با کالابرگ یا همان کوپن از سوی مردم - به دلیل مغایرت با مشهورات مورد پسند نگاه اقتصادی دولت نادیده گرفته شده حال آنکه به گفته برخی کارشناسان، یارانه تخصیص یافته به کالاهای اساسی عملا بیش از آنکه فرصتی معیشتی برای عموم مصرف کنندگان نیازمند باشد به صورت نوعی رانت بالقوه برای این وارد کنندگان درآمده  و مردم نیز طی یک سال گذشته شاهد گرانی مداوم قیمت این کالاها در ابزار بوده اند. آیا این موضوع از نظر رییس جمهور محترم «واقعیت» ندارد؟! 

«واقعیت» دیگری که معمولا در بیانات آقای روحانی نادیده گرفته می شود مربوط به عرصه جهانی و در نظام بین الملل است. «واقعیت» این است که آقای روحانی و تیم سیاست خارجی شان علیرغم تلاش های زیادی که برای برقراری نوعی تفاهم و توافق با غربی‌ها انجام دادند نتیجه ای نگرفتند و این واقعیت، خود بر واقعیت مهم دیگری متکی است که عبارت باشد از خوشبینی مفرط رییس جمهور وتیم سیاست خارجی شان به نظام جهانی و «واقع بین» نبودن دراین عرصه. 

«واقعیت» نظام جهانی این است که هر کشوری که از شاخصه های قدرت بهره کمتری داشته باشد قدرت چانه زنی کمتری نیز خواهد داشت و برای ادامه حیات مطلوب در این نظام باید خود را «قدرتمند» کرد. البته این قدرتمند شدن با مقاومت از سوی اقویای فعلی جهان روبرو خواهد شد اما در صورت پایداری و داشتن برنامه برای این مقاومت دیر یا زود «واقعیت» این قدرت جدید نیز خود را بر آنها تحمیل خواهد کرد.

شاید بتوان از واقعیت های دیگری هم سخن گفت که معمولا به چشم رییس محترم دولت یازدهم و دوازدهم نیامده یا نخواهد آمد اما اگر دولت محترم در سالهای گذشته چشم دیدن همین ها را هم پیدا می کرد شاید وضع اندکی بهتر از حال بود.