انتخاب محمدباقر قالیباف به ریاست مجلس، نظرات متعدد مخاطبین الف را در پی داشت. برخی از این نظرات را می‌خوانید:
*امیدوارم در دوره آقای قالیباف اعتبار دانشگاه بازسازی شود. آقای قالیباف ۲-۳ سال پیش اموال خود را اعلام کردند که برای من قابل باور نبود. ولی حتا همان چیزی که برای خود و همسر اعلام کردند شاید ۱۰۰ برابر کل اموال خانواده من است. امیدوارم نه ادای فقرا را در بیاورند و نه ژست الکی مبارزه با ۴ درصدی ها را بگیرند. آزاده وار بایستند و فساد و اختلاف طبقاتی را کم کنند و حالا که به نام سلیمانی شروع کردند سلیمانی وار رفتار کنند.
*باید دید که ایا واقعا به فکر مردم هستند یا فقط شعار همه چیز به آینده بستگی داره باید دید و بعد قضاوت کرد تا بحال که هیچ مجلس و دولتی به درد مردم نخورده جز گرانی و تورم و فقیر شدن ما
*خواست ملت زخم دیده از فساد از مجلس: ۱_ تصویب قوانین ضد فساد و در اولیت تصویب قانون حمایت از افشاگران فساد ۲- عزل مدیران و وزاری بی کفایت و عمدتا بازنشسته و به کار گیری شایسته گان ۳- استیضاح دولت بابت غارت خزانه ملت به اسم دلار ۴۲۰۰ تومانی و چپاول سفره فقرا با گرانی بنزین و حمایت از فساد
*پیش بینی: طی ۴ سال آینده مجلس هیچ کار مفیدی نخواهد کرد تا دوسال مشکلات به گردن مجلس قبل و دولت انداخته می شود و بعد از آن گروهی از اصولگرایان تندرو تر انشقاق کرده و مشکل را گردن گروهی که تندروی کمتری دارند می اندازند.
*از جناب قالیباف درخواست داریم که با تصویب قانونی جامع و فراگیر تحت عنوان از کجا آورده ای به فسادها و تخلفات 4 درصدی ها که در زمان انتخابات ریاست جمهوری فرمودید بطور زیر بنایی برخورد کنید
*قالیباف سابقه و تجربه نمایندگی مجلس و اداره یک جمع را نداشته است. ضمن آنکه سخنران خوبی هم نیست.
*(پاسخ به کامنت بالا)مردم سخنران نمیخواهند، به اندازه کافی از سخنرانان و لفظ قلم گویان به آنها خیر رسیده است! مردم یکی را میخواهند شجاع و مرد عمل ...
*بر اثر دسته گل‌های حسن و اسحاق نرخ مسکن قیمت های نجومی پیدا کرده و به تبع ان نرخ اجاره ها را مالکین بشدت افزایش داده اند از خرداد ماه بحرانی در کشور ایجاد میشود تحت عنوان معضل اجاره نشینی لطفا قوانینی ضرب الاجلی تصویب کنید و برای وراز مدت فکر زیر بنایی کنید
***
«قانون، قاتل رومینا!؟» عنوان یادداشتی بود که درباره قتل رومینا در الف منتشر شد. تعدادی از نظرات کاربرا ن الف درباره این یادداشت را می‌خوانید:
*الان که روزنامه شهروند گزارش داده که پدر رومینا قبلش با دامادشون که وکیل بوده صحبت کرده و فهمیده که پدر قصاص نمیشه. حتی اگر این هم نباشه باید قانون قتل عمد باید اصلاح بشه و حداقل 15 تا 30 سال زندان برای قتل عمد درنظر گرفته بشه. چون خیلی وقتها قاتل قصاص نمیشه.
*1- این که یک مجرم در ارتکاب یک جرم "از قبل تبعات قانونی" آن را بررسی نمی کند دلیل بر این نمی شود که برای آن جرم مجازات قانونی متناسب وضع نشود. 2- حتی قبل از ارتکاب جرایم بسیار دقیق و حساب شده، مثلا دزدی از بانک، سارقان بانک ابتدا نمی نشیند کتاب قانون باز کنند و «از قبل تبعات قانونی آن را بررسی» کنند. 3- احتمال اینکه یک گروه سارق حرفه ای بانک از این مساله جزئی قانونی با خبر بوده باشد چقدر است؟ 4- یکی از نخستین گام ها برای برقراری عدالت قضایی، متناسب سازی جرم با مجازات است و نه متناسب سازی مجازات با فرهنگ و عشیره هر منطقه خاص. و 5- دوست گرامی کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی، این اصطلاح "جرم های هیجانی" که شما قتل های ناموسی را در زیر آن قرار داده اید، تنها برای طبقه بندی جرایم است در برابر جرم های سازمان یافته. برای قانون گذار فرقی نمی کند که کسی از روی هیجان (مثلا عصبانیت) کسی را کشته باشد یا از روی نقشه قبلی.
*چرا کار پسری که اغفال کرده (و قطعا از دختر مقتول تجربه بیشتری داشته ) نقد نمیشه ، مقتول از سادگی در دام اون فتاد ، جرم فریبکار از فریب خورده ، بیشتره ، همه یا اکثرا از عامل فریب ، بی تفاوت رد میشوند .
*برعکس نظر شما، در اکثر موارد قاتلین با علم به قانون عدم قصاص پدر ، اقدام به قتل دختران خود میکنند. اگر بفرض از قانون مطلع نیستند، چرا مرد همراه او را نمیکشند؟ چون میدانند صد در صد قصاص میشوند. در همین مورد رومینای طفلک، چرا پدرش بسراغ نامزد او بهمن نرفت؟
*درسته که کشتن کار اشتباهی بوده ولی کمی هم خودتون را به جای پدری تصور کنید که آبروی خانواده را بر باد رفته میبینه مقصر اون پسریه که با آبروی یه خانواده ویه دختر بچه بازی میکنه به خاطر هوا وهوس اسمش را هم عشق میذاره
*ظاهرا در بسیاری موارد قاتلین مذکر با علم به اینکه مجازات قصاص بخاطر ولی دم بودن در انتظارشان نیست عامدانه اقدام به این کار می کنند. در بعضی موارد، هم برادر و پدر مقتوله با هم تبانی کرده، برادر خواهر خود را میکشد و پدر قاتل را عفو میکند! اگر اینها بخاطر اطلاع از قانون غلط نیست پس چیست؟
*اگه قانون واقعی که رضایت جامعه و خدا باشه به نظر من باید پدر دختره قصاص بشه و اون پسره هم به جرم اغفال دختر زیر هیجده سال چند سال بره زندان. اون بازپرس و دادستانی هم که به حرف دختر بیچاره گوش ندادن بیاید محاکمه بشن. (غیرت) خخ اونایی که میگن غیرت و میگن بخاطر ابرو بگو چرا نرفتی پسر رو بکشی ؟؟ حتما میدونسته اگه پسرو بکشه اعدام میشه . ولی دختر بی پناهش و معصومشو بکشه چند سال میره زندان و قضیه تمام میشه.
*استیصال پدر در چگونگی برخورد و مواجه با مزاحمت های یک جوان و اغفال دخترش توسط مردی که همسن خودش می‌باشد و عدم حمایت قانونی و روند پیچیده بروکراسی دادخواهی در کشورمان عامل اصلی این قتل می باشد.
*چرا دختری 14 ساله به فرار از خانه با پسری که دو برابر سن او را دارد مبادرت می ورزد؟ آیا اگر این پدر به جای غیرت ناموسی رابطه پدر و دختری بهتری با فرزندش می داشت و دوست او می بود، رومینا از منزل فرار می کرد؟
*چطور یک انسان به این درجه از قسی القلبی رسیده که سر دخترش را در خواب با داس ببرد؟ چه عواملی او را به این کار تشویق کرده اند؟ ناموس چیست؟ و چرا مرد خود را حافظ ناموس می پندارد؟
***
گزارشی با عنوان «گشت و گذاری در آپارتمان‌های شمال شهر تهران با اجاره‌های نجومی» در الف منتشر شد که برخی از نظرات مخاطبین درباره این گزارش را می‌خوانید:
*اینکه بالای شهر و پایین شهر و فقیر و غنی باشه تو تمام جهان و تمام ادوار بوده. مشکل الان ما اینه که کسی به فکر فقرا نیست که دستشون رو بکشه بیاره بالاتره. همه به فکر پایین کشیدن ثروتمندان هستند. کاش به دولت سوئد نگاه میکردیم. یک سیستم تلفیقی از لیبرالیسیم و دولت رفاه. یک مکانیزیم بسیار عادلانه در اقتصاد. کسی که درآمدش بیشتر است باید مالیات بیشتری بدهد و این مالیات به قشر ضعیف منتقل میشود نه جیب دولت که منتج به اختلاس های کلان شود.
*مالیات در ایران مفهوم پول زور را دارد. این مفهوم جزئی از فرهنگ این کشور است. هر کس از مالیات دادن فرار کند، زرنگ نامیده می شود. شاید هم مردم راست بگویند، چون هیچوقت اعلام نمی شود که مالیات صرف چه کارهایی می شود!
*من مخالفم ایده های چپ افراطی و کمونیسم هستم اما انقدر هم تضاد طبقاتی اونهم وقتی که اکثر این ثروتمندان از راه تولید ثروت و خدمت به جامعه به این ثروتها نرسیدن وخیلیهاشون حتی مالیات درستی هم نمیدن، میتونه بسیار زیانبار باشه.
*متاسفانه زندگیهای اشرافی در تهران برجسته شده و جوانان و افراد ساکن در پایین شهر تهران آن زندگیهای مجلل و تبعات آنرا را می بینند و مقایسه می کنند و این فاصله طبقاتی به تدریج سبب بحرانی ریشه دار توام با خشم و نارضایتی در بین مردم پایین و بالای شهر تهران می شود این موضوع در دراز مدت تبعات منفی و خطر ناکی را در پی دارد که می بایست توسط دوست داران وعلاقه مندان به کشور و نظام اسلامی هر چه سریعتر مورد توجه قرار گیرد.
*چهل سال بعد از انقلاب از کجا سر در آوردیم!!!!! قریب به اتفاق این ثروت های انبوه نه از راه تلاش و کوشش و خلاقیت بلکه که از راه رانت و فساد و اختلاس ورشوه وتباهی حاصل شده است . با چنین وضعیتی کار و تحصیل و کوشش و انسانیت و وجدان و خلاقیت و فداکاری و گذشت و همه و همه به حاشیه رفته و فرهنگ آن گروه ثروت های باد آورده جایگزین خواهد شد وشده است .