يكي از چالشهايي كه معمولا اكثريت قريب به اتفاق ما در دوران تحصيل با آن مواجه بوده ايم اين بوده كه چرا برخي دانش آموزان يا دانشجويان در درسهاي پايه اي مانند رياضيات، فيزيك يا حتي دروس فني دانشگاهي قوي هستند و عملا در امتحانات نمرات خوبي كسب ميكنند ولي ديگران نتيجه خوبي نميگيرند. وجود اين تفكر در ذهن بسياري معمولا باعث ميگردد خود را با افراد نسبتا موفق مقايسه نموده و منجر به ايجاد نوعي سرخوردگي و از دست رفتن اعتماد به نفس و حتي بروز تشويش و بحران در فكر و ذهن آنها ميشود كه در نهايت باعث خود كم بيني ميگردد و اينكه خود را فردي كم استعداد و يا حتي بي استعداد و كودن فرض كنند و ديگران را نابغه بدانند، و قطعا اين تشويش ذهني عملكرد و بازدهي معمول آنها را نيز كاهش خواهد داد، در حاليكه واقعيت امر چيز ديگري است.
معمولا كساني كه در دروس پايه نمرات پايين ميگيرند، در سر جلسات امتحان براي اولين بار با مسائل مواجه ميشوند و انتظار دارند في البداهه بتوانند همه مسائل را حل كنند و نيز گمان ميكنند ديگراني كه نمرات خوبي مي گيرند هم چنين حالتي دارند، يعني آنها هم در جلسه امتحان براي اولين بار با چنين مسائلي روبرو شده و في الفور از روي نبوغ و استعدادي كه دارند تمامي مسائل را ضربه فني ميكنند، و اين همان عامل سرخوردگي و خودكم بيني و عواقب آنست . اما واقعيت چيز ديگري است.
شايد بسياري ندانند كه حل يك مسئله رياضي براي اولين بار ممكن است دهها و شايد صدها سال طول بكشد و معمولا هم نام كساني كه مسئله اي را براي اولين بار حل مينمايند در تاريخ علم رياضيات ثبت ميشود ؛ بنابراين تمامي كسانيكه انتظار دارند با اولين مواجهه با مسائلي نظير رياضي در سر جلسه امتحان بتوانند آن را حل نمايند سخت در اشتباهند چرا كه اگر كسي چنين توانايي داشته باشد بدون ترديد جزء نوابغ نادر روزگار خواهد بود. كه قطعا هيچكدام از ما چنين ادعايي نداريم ؛ پس اصل موضوع چيست؟!
براي بسياري از ما پيش آمده كه در برخي دروس پايه و يا حتي دروس فني دانشگاهي، تئوري درسي را بارها و بارها خوانده باشيم تا جاييكه حتي ممكن است متن آن درس را حفظ كرده باشيم، اما زمانيكه براي حل اولين مسئله ميرويم عملا آچمز مي شويم، و خيال ميكنيم مغزمان هنگ كرده و سرخوردگي و افكار منفي ؛ اما باز هم مي گوييم واقعيت چيز ديگري است.
اين امكان وجود دارد كه درك اوليه و تئوري برخي مباحث پايه و اساسي رياضي كه زيربناي بسياري مباحث پيچيده بعدي را شكل ميدهد، مانند حد و مشتق، بسيار ساده و ابتدايي به نظر برسد و بسياري از دانش آموزان يا دانشجويان هم انتظار داشته باشند كه فقط با خواندن تئوري و فهميدن همين مفهوم اوليه ظاهرا ساده بتوانند مسائل بعضا پيچيده آنرا حل نمايند، و گمان ميكنند ديگران هم چنين رويكردي دارند، وليكن سخت در اشتباهند. قطعا با خواندن و درك همين مفاهيم اوليه نميتوان مسائل آن را هرچند هم ساده، حل نمود؛ و واقعيت چيز ديگري است.
واقعيت اين است كه آنچه معمول است كسي نميتواند با اولين مواجهه با مسئله اي بدون اينكه قبلا آن مسئله يا مشابه آنرا ديده باشد حل نمايد ، مگر اينكه داراي نبوغي خاص باشد كه جزء استثنائات نادر است. شك نكنيد تمامي كساني كه در امتحانات دروس پايه و فني موفقند و به راحتي به مسائل پاسخ ميدهند قبلا آن مسائل يا نمونه هاي مشابه آنرا ديده و روي آن كار كرده اند. همگي ما ميدانيم كه اين روزها يكي از رموز موفقيت در آزمونهايي نظير كنكور ، حل مسائل و زدن تستهاي گوناگون و بيشتر است، بويژه اينكه معمولا در اين آزمونها زمان تعيين كننده بوده و حتي فرصتي براي فكر كردن و امتحان راه حلهاي مختلف هم نخواهد بود.
بنابراين به تمامي كسانيكه خود را بي استعداد ميپندارند و ديگران را نابغه فرض ميكنند با اطمينان مبتني بر تجربيات كامل و متقن عملي ميگوييم، اگر چه استعداد افراد ممكن است كم و بيش متفاوت باشد، وليكن عمدتا استعداد افراد حاضر در سر كلاس در يك رشته خاص در سطحي متعارف و معمول در سطح همديگر است و بايد درميان دو واژه " تنبلي " يا " بي استعدادي " دليل ناكامي خود را واژه اول بدانند و مطمئن باشند عامل تعيين كننده اصلي و رمز موفقيت چيز ديگري است، و منحصرا به تلاش آنها بستگي خواهد داشت ؛ و بويژه در دروس فكري مانند دروس پايه يا حتي دروس فني، عامل اصلي موفقيت بخصوص در امتحانات، به زبان ساده، اين است كه تكنيكهاي حل مسائل را ياد بگيرند و به تعبيري حتما ميبايست نمونه و مشابه مسائل را قبلا ديده و تمرين كرده باشند و هر چه اين تمرين و چالش با مسائل گوناگون بيشتر باشد موفقيت بيشتر خواهد بود.
يك پيشنهاد ساده و ارزان به مسئولين مدارس و دانشگاهها
معمولا يكي از مهمترين گامها در حل يك مشكل ، شناخت دقيق آن مشكل است. همانطور كه مختصرا ذكر شد اكثر دانش آموزان و حتي دانشجويان دليل عدم موفقيت خود را به عواملي مانند نداشتن استعداد ربط ميدهند و از طرفي موفقيت ديگران را نتيجه نبوغ يا عوامل فرعي و كم اهميت ديگري ميبينند، در حالي كه عامل اصلي موفقيت چيزي نيست جز تلاش و منحصرا در علوم پايه و دروس فني، ممارست و تمرين و چالش با مسائل گوناگون مطروحه در يك مبحث ، كه اگر دانش آموزان يا دانشجويان به اين مهم واقف شوند قطعا ميتواند در موفقيت آنان بسيار موثر باشد، بنابراين براي آنكه اين مطلب كليدي و مهم ملكه ذهنها شود پيشنهاد ميشود راهكارهايي بكار گرفته شود تا اين مهم را دائما مقابل ديدگان آنها قرار دهد كه منجر به ايجاد انگيزه و حركت عملي گردد، و در يك راهكار بسيار ساده و كم هزينه، پيشنهاد ميشود، پلاكارد، تابلو و يا بنرهايي در محلهاي مختلف يك مركز آموزشي يا دانشگاهي نصب شود با اين مضمون:
بعد از هر امتحان از خود بپرسيد :
"چند نمونه مشابه مسائل امتحان را قبلا حل كرده بوديد؟!" پاسخ اين سوال تا حد زيادي موفقيت يا شكست شما را در امتحان معين خواهد نمود. و نتيجه حاصله از همين اقدام ظاهرا ساده در نتيجه و معدل كل مراكز آموزشي بعد از يك يا چند ترم ، حتي اگر چند صدم هم باشد مشخص خواهد شد.
به اميد فرداهايي با موفقيت بيشتر .