چرا بسته شدن اماکن مقدسه ضرورت داشت؟

کریم ابراهیمی، گروه تعاملی الف،   3990102020 ۴۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۹ تکراری یا غیرقابل انتشار
چرا بسته شدن اماکن مقدسه ضرورت داشت؟

 

مسئله بحرانی امروز کرونا در کشور تلاقی کرونا با نوروز است. 

نوروز چه خبر است؟ هرساله در نوروز ده‌ها میلیون نفر مسافر در کشور داریم. بنا به گزارش مرکز آمار در بهار سال ٩٧، ۶٩درصد جمعیت کشور به سفر رفته و از ٢۵ میلیون خانوار، در این مدت حدود ١٧ میلیون خانوار حداقل یک سفر داشته‌اند و ١١٢میلیون سفر (با توجه به اینکه برخی چند سفر در این مدت داشته‌اند) در کشور انجام شده است.

وضعیت کرونا چیست؟ تا ٢۵ اسفند، یعنی قبل از آغاز سفرهای نوروزی و پیش از آنکه چنین جمعیت عظیمی تصمیم بگیرد در کشور جابه‌جا شود، ١۴هزار نفر مبتلا به کرونا و ٧٢۵ نفر فوتی در کشور وجود داشت و روند آمارها همچنان صعودی بود و هست. در اولین اعلام غربالگری اینترنتی  که در ٢۶اسفند انجام شد از ۱۰ میلیون نفر، ۲۱۰ هزار نفر دارای علائم بیماری کرونا بودند. اگر فقط ده درصد این جمعیت تنها ناقل (اعم از مبتلا) باشند یعنی در ٢۶ اسفند ۱۶۰ هزار نفر ناقل در کشور داریم. این در حالی است که ۸۰ درصد از مبتلایان اساساً علائم ندارند. 

دقت کنیم که این ١۴ هزار نفر در ٢۵ روز و بدون حجم ویژه سفر در کشور مبتلا شدند و صرفاً کسانی هستند که تست کرونای آن‌ها مثبت اعلام شده،‌ نه همه افراد مشکو به کرونا. این در حالی است که در این مدت عمده مراکز آموزشی، فرهنگی، تفریحی و… تعطیل شد و بخش قابل توجهی از مردم نیز از ترس ابتلا به کرونا در خانه ماندند. اگر قرار باشد فقط ٢٠درصد سال‌های گذشته سفر در کشور اتفاق بیفتد و مثلاً حدود ۵ میلیون خانوار در کشور جابه‌جا شوند و مبتلایان از همه شهرها به همه شهرها بروند حجم فاجعه چه خواهد بود؟! این در حالی است که در همین وضعیت فعلی و پیش از سفر نوروزی، در شهرهای بزرگ کشور وضعیت قرمز و ظرفیت تخت مراقبت ویژه در برخی از شهرها تکمیل شد و کادر درمانی به وضعیت بسیار فرسایشی رسید و این یعنی ادامه این حجم از فعالیت برای نظام درمان کشور تا مدت زیادی ممکن نخواهد بود.

از سویی اگر بحران در روزهای تعطیل فروردین کنترل نشود و تا مثلاً فقط اردیبهشت ادامه پیدا کند، ماجرا در سطح بحران بهداشتی_درمانی متوقف نخواهد شد و ما دچار بحران‌های بسیار سخت اقتصادی و اجتماعی و به‌تبع حتی امنیتی می‌شویم. بنا به تحلیل‌های کارشناسان اقتصادی تأثیر تولیدی و تورمی همین وضعیت ٢۵ روزه در کشور در سال آینده بسیار زیاد و فوق تصور است. این فقط بخشی ساده از ماجراست. به یک نمونه از ابعاد دیگر اقتصادی اجتماعی توجه کنید: در کشور بیش از سه و نیم میلیون کارگر روزمزد داریم که زندگی‌شان با کار روزانه تأمین می‌شود. اگر قرار باشد بحران با ادامه سفرها در خوش‌‌بینانه‌ترین حالت، فقط تا پایان اردیبهشت ادامه پیدا کند به این معناست که این افراد که با جمعیت خانوار حدود نه میلیون نفر از کشور را تشکیل می‌دهند، در بهترین فصل کاری خود ٣ماه بدون درآمد باشند، چه می‌شود؟ آیا تأمین اقتصادی این ٩میلیون نفر در طول سه ماه برای هیچ دولتی در دنیا ممکن است؟ سرریز بی‌درآمدی مطلق این ٩میلیون نفر در وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور اصلاً قابل تصور است؟

ضرورت تمایز قائل شدن بین سطح شهری و ملی مسئله:

در موضوع بسته‌شدن عتبات پیش از هرچیز باید به دو سطح شهری و ملی در تصمیم توجه کرد.

در سطح شهری مسئله میزان شیوع بیماری در خود مشهد و حجم بیماران و توان پزشکی و… در سطح شهر است. اما مشهد به‌عنوان یک کلان‌شهر در ایام نوروز شاهد حضور میلیون‌ها زائر از سراسر کشور است و اتفاقی ملی در آن روی می‌دهد.

در بسته‌شدن عتبات تا زمانی که وضعیت کرونا مسئله‌ای شهری بود و هنوز ورود زوار نوروز آغاز نشده بود، حرم‌ها باز بود و با محدودیت‌های دقیق و بهداشتی‌سازی حداکثری، امکان حضور زوار وجود داشت. اما با نزدیک شدن به نوروز مسئله باز بودن حرم‌ امام‌ رضا ع، مسئله‌ای ملی شد. یعنی بسته‌نشدن حرم‌ها سبب می‌شد که زوار از شهرهای دیگر وارد مشهد بشوند.

باید توجه داشت که کلیه اماکن گردشگری کشور و نقاط سیاحتی از تاریخ ۱۸ اسفند مسدود و اعلام شد که همه جاذبه‌های گردشگری تعطیل است و امکان سفر به این ها وجود ندارد. به‌عنوان مثال رسماً اعلام شد که آبگرم سرعین نوروز امسال مسافرپذیر نخواهد بود و اماکن گردشگری این‌چنینی از قبیل ساحل‌ها، آثار باستانی و… بسته بوده و در این شهرها هتل‌‌ها،‌ مسافر‌خانه‌ها، مدارسی که به فرهنگیان خدمات اسکان می‌دادند و همه امکانات این‌چنینی تعطیل است. هم‌زمان از مردم نیز خواسته شد که سفرهای خودشان را تعطیل کنند.
در این بازه یعنی از ۱۸ اسفند تا ۲۵ اسفند با تمام تلاش‌ها برای نیامدن مردم به مشهد، آمارها و مقایسه نسبت ورود مسافر در مدت مشابه، نشان داد که با ادامه وضعیت فعلی بنا بر کمترین و خوشبینانه‌ترین برآورد حداقل ۲۰ درصد مردمی که هرساله به طور معمول وارد مشهد می‌شوند، به این شهر مسافرت خواهند کرد. آمار حضور مسافر در مشهد در سال‌های گذشته حدود ٩ میلیون نفر بوده است. اگر ۲۰ درصد از کمترین آمار وارد مشهد می‌شدند، یک‌میلیون و هشتصد هزار نفر در این مدت به مشهد سفر می‌کردند. یعنی ۶ برابر کل جمعیت شهر گرگان یا ساری یا بسیاری از شهرهای بزرگ کشور. 

باتوجه به مسئولیت شرعی برای حفظ جان مردم، در این شرایط و با تلاش‌های گوناگون که منجر به صفر شدن سفرها نشد، مؤثرترین کار از بین‌بردن انگیزه سفر به مشهد بود تا زوار اساساً از مبدأ به این شهر سفر نکنند. 

چرا به‌جای بستن عتبات، ورودی شهرها بسته نشد؟

بستن ورودی شهر نیازمند اتفاق نظامی بسیار خشنی است که چه‌بسا منجر به ازدست‌رفتن جان انسان‌هایی شود. برای جلوگیری از ورود حداقل چندهزار اتومبیل و جمعیت عظیم باید حجم زیادی نیروی نظامی از ورود مردم جلوگیری کنند که این قطعاً بدون درگیری انجام نخواهد شد. 
از سوی دیگر آیا واقعاً می شود به شکل کامل ورود به شهر مشهد را گرفت. تنها به یک زاویه از مسئله توجه کنید: مشهد پنج راه اصلی دارد که عوارضی‌های معروف مشهد هستند،‌ اما ده‌ها راه فرعی روستایی و کارخانه‌ای و … در اطراف مشهد هست که از طریق آن‌ها می‌توان ورودی‌های اصلی را دور زد. اگر قرار باشد ورودی مشهد کاملاً مسدود شود، باید همه این ده‌ها راه نیز بسته شود، وگرنه عملاً بستن ورودی بی‌کاربرد خواهد بود. 

درباره کسانی که ایران را با چین مقایسه می‌کنند باید گفت اولاً اگر قرنطینه در چین موفق بود که اساساً نباید ویروس به کشورهای دیگر می‌رسید! از سوی دیگر بنا به گزارش‌های مختلف همان قرنطینه چینی هم موفق نبود و جمعیتی میلیونی از قرنطینه خارج شد و همان جمعیت هم ویروس را ابتدا در کل چین و سپس جهان منتشر کرد. این را هم بدانیم که قرنطینه در چین کمونیستی با آن قوانین و کنترل به‌شدت سخت،‌ باز هم بسیار خشن بود، اما چون حکومت چین کنترل بسیار سختی بر وضعیت رسانه در کشورش دارد و اساساً ارتباط اینترنتی با خارج از کشور در چین به‌سادگی ممکن نیست، تصویری از چین به جهان صادر می‌شود که خود حکومت انتخاب می‌کند. در این تصویر هم حکومت چین نمونه‌ای از مانور قرنطینه را خودش منتشر کرد که دیدن همین مانور می‌تواند حجم سختی و خشونت احتمالی کار را نشان دهد.

چرا خروجی سایر شهرها بسته نشود؟

در ایران شهر بزرگ زیادی وجود دارد. آیا می‌شود از مبدأ با پرسش از انگیزه سفر، خروج فرد را کنترل کرد؟ قطعاً خیر! پس باید خروجی کل شهرها برای همه سفرها بسته شود. چنین چیزی با توان هیچ حکومتی ممکن نیست. برای به‌دست‌آوردن تصوری از مسئله به این توجه کنید که دولت در سال‌های گذشته پانصدهزار نفر (یعنی تقریباً معادل جمعیت ساکنان شهر اراک) را فقط برای تسهیل سفرهای نوروزی در طرحی به نام نوروزبانان بی‌نوروز بسیج کرده است. حالا اگر قرار باشد کلاً جلوی همه سفر‌های مردم گرفته شود به چه مقدار نیرو نیاز است؟ اگر فقط ۵درصد مردم تصمیم بگیرند مخالفت کنند، یعنی بیش از ۴میلیون نفر! برای مقابله با ۴ میلیون نفر آیا به کمتر از ۶ میلیون نیروی انتظامی، نظامی، امنیتی، بهداشتی و … نیاز است؟! و آیا چنین اقدامی بدون خشونت و هزینه انسانی قابل تصور است؟

قابل توجه است که لندن با حدود نه میلیون نفر جمعیت، نه برای قرنطینه کامل بلکه برای اجرای محدودیت‌های شهری در حد بستن اماکن عمومی و جلوگیری از تجمعات ٢٠٠٠٠نیروی جدید ارتش را در شهر مستقر کرده است! این غیر از نیروهای امنیتی، پلیس و سایر ارگان‌هایی است که پیش از این در شهر مستقر بودند. و این در حالی است که لندن مانند ایران در آستانه مهم‌ترین تعطیلی ملی با بیش از ١٠٠میلیون سفر سالانه نیست!

بنابراین برای جلوگیری از خروج مسافران نوروزی بهترین کار، حذف انگیزه سفر بود که از ١٨ اسفند در تمام نقاط سفرپذیر انجام شد و از ٢۶ اسفند نیز با توجه به حجم بحران در عتبات به اجرا درآمد. از سویی پایش مسافران در تمام خروجی‌ها و ممانعت از خروج افراد دارای علایم، وضع محدودیت برای سفر از برخی مبدأهای دارای شیوع گسترده و اقدامات مشارکتی این‌چنینی راهی بود که با کمترین هزینه انسانی می‌توانست به کاهش سفرها و شیوع بیماری بیانجامد که این اقدامات نیز از همان آغاز پیک سفرهای نوروزی در سراسر کشور اجرا شد.  

چرا به‌جای عتبات فروشگاه‌ها و بازارها و… بسته نشد؟

اولاً سطح مسئله فروشگاه‌ و بازار شهری است و قابل قیاس با مسئله ملی نیست. جمع تجمعات احتمالی فروشگاهی در شهرها نهایتاً عددی چندده هزار نفری را ایجاد می‌کند، نه اینکه باعث ورودی چندمیلیون نفر به یک شهر شود.

ثانیاً این بازارها تا قبل از سال نو شلوغ هستند و خودبه‌خود با شروع فروردین به‌شدت خلوت می‌شوند.

ثالثاً بستن فروشگاه‌ها، بازارها و مثلاً پمپ بنزین‌ها، گذشته از حجم احتمالی خشونت لازم برای این کار و تبعات انسانی احتمالی، منجر به سخت شدن معیشت مردم،‌ ایجاد قحطی مصنوعی، کاهش بسیار شدید توزیع در فروشگاه‌های کوچک و اتفاقاتی نظیر این خواهد شد که قابل جبران در کوتاه‌مدت نیست و زندگی مردم را فلج می‌کند.

سایر محل‌های تجمع آموزشی، ورزشی، فرهنگی و … نیز که از ابتدای آغاز شیوع کرونا تعطیل شده بود و عملاً همه این محل‌ها مسدود بودند. کاری که مثلاً انگلیس مدت‌ها با انجام آن مخالفت می‌کرد و صرفاً پس از زیاد شدن عدد تلفات و فشارهای داخلی تصمیم به اجرای آن گرفت! 

حرف آخر

اصلی‌ترین راه مقابله با کرونا در نوروزِ ایران،‌ همان راهی است که تاکنون در همه بحران‌ها ایران را نجات داده است: مشارکت مردم! باید خود مردم پیش از هر اقدامی با کاستن از خروج غیرضروری از منزل به مبارزه با کرونا برخیزند. کاری که تاکنون به نسبت همه دنیا به بهترین شکل انجام داده‌اند. حکومت هم با تکیه بر همین پشتوانه مردمی، نه راه خشن و البته‌ شکست‌خورده قرنطینه کامل چین و ایتالیا را در پیش گرفت،‌ نه مانند آمریکا رسما اعلام کرد که بین جان مردم و اقتصاد طرف اقتصاد را خواهد گرفت.

کرونا با همه بدی‌هایش یک جنبه خیلی خوب برای ما داشت؛ به خودمان و دنیا نشان داد که ایران کشوری است که در سخت‌ترین شرایط تحریم بین‌المللی، مردمی همراه دارد که قحطی مصنوعی ایجاد نمی‌کنند،‌ جهادی و داوطلبانه برای کمک به نیروی درمانی و خدماتی به بیمارستان‌ها می‌روند،‌ ماسک رایگان تولید و توزیع می‌کنند و شبانه به ضدعفونی شهر می‌پردازند؛ در همان بحرانی که کار را برای ساکنان به اصطلاح توسعه‌یافته‌ترین کشورها که تحت هیچ تحریم و فشار بین‌المللی هم نیستند، به غارت فروشگاه‌ها کشید و کشورهایی مانند استرالیا، آمریکا و بریتانیای کبیر را مجبور کرد نیروهای نظامی‌اش را برای مراقبت از دستمال توالت در فروشگاه‌ها به کار بگیرد.