ویروس کرونا ومدیریت بحران چین

متیو سولیوان - ترجمه علیرضا باقری رونقی*، گروه تعاملی الف،   3981225061
ویروس کرونا ومدیریت بحران چین

شیوع ویروس کرونا در بدترین زمان ممکن برای رهبران چینی اتفاق افتاد. سال 2019 سال خیلی خوبی برای حزب کمونیست چین نبود. آنها در این سال با فشار اقتصادی فوق العاده ناشی از جنگ تجاری ایالات متحده و چین، مخالفت بین المللی با نقض حقوق بشر چین در سین کیانگ، شیوع انفلوانزای خوکی که صنعت گوشت خوک چین را نابود کرد و افزایش ناآرامی های طولانی مدت در هنگ کنگ، مواجه شدند. حتی با اینکه بسیاری از این چالش ها فروکش کرد اما به نظر نمی رسد که سال 2020 سال رهایی رهبر حزب کمونیست چین از این چالش ها باشد.

در 23 ژانویه سال 2020، رهبر چین دستور قرنطینه ووهان چین را صادر و حمل و نقل عمومی را به دلیل تلاش برای مهار شیوع ویروس کرونا متوقف کرد. در آن زمان حدود 600 نفر به این ویروس مبتلا شده و 17 نفر به دلیل این بیماری کشته شده بودند. در تاریخ 10 فوریه تعداد مبتلایان به 40000 نفر و تعداد کشته شدگان به 900 نفر افزایش یافت. این میزان شیوع ، تعداد مبتلایان و کشته شدگان ناشی از سارس در سال 2002-2003 را به حاشیه راند.

با وجود زمان بد و شدت ویروس کرونا، پاسخ  رهبر حزب کمونیست چین به این بحران به طرز قابل توجهی مشابه الگوی تصمیم گیری تاریخی است که حزب را در معرض نزاع های داخلی و خارجی و تردید قرار می دهد. رژیم حزب کمونیست چین تحت رهبری شی جین پینگ که از گرداب ها و چالش های بین المللی و داخلی بیرون امده است، اکنون از نظر سرمایه سیاسی در شرایط شکننده ای قرار دارد که اگر رژیم نتواند به این بحران پاسخ مناسبی بدهد و یا راه حل مناسبی به وجود بیاورد نمی تواند چهره و مشروعیت حزب را حفظ کند.

تصمیم گیری پیشرفته و مدیریت بحران چین از نظر تاریخی به عنوان یک اقدام متعادل میان جلوگیری از تشدید منفی شرایط و پیشبرد منافع کلیدی توصیف شده است. به نظر میرسد، این اقدام به معنی مدیریت موقعیت برای کاهش شیوع ( هم بیماری و هم غیر بیماری) و کاهش قرار گرفتن رهبر حزب در معرض انتقادات عمومی در داخل و خارج از کشور است. در حالی که این اهداف کاملا منحصر به فرد نیستند، اما می توانند منافع ذینفعان را برجسته کرده و در شرایط حاد و زمان حساس با هم یکی بشوند. این مصالحه را می توان در بسیاری از بحران های غیر نظامی مانند شیوع ویروس سارس در سال 2002 و 2003 مشاهده کرد. تحلیل گران عنوان داشتند که پاسخ های سیاسی تحت فشار چین به برداشت پکن از خودش و موقعیت به وجود آمده با چالش یا دشمن ، محیط داخلی کشور چین و اشتیاق درونی برای تصمیم گیری حزب، ساختار و پویایی تصمیم گیری برای پاسخ به موضوع و عوامل وابسته به طرز فکر مانند ویژگی های رهبری، بستگی دارد.

مشروعیت حزب مرکزی همیشه نقش کلیدی را در تصمیم گیری های دولت چین ایفا می کند. مثلا، طی بحران گذشته در چین( شیوع سارس در سال 2002-2003) رهبر چین جانب احتیاط را رعایت کرد و با اعتقاد بر اینکه اقرار عمومی اعتبار حزب کمونیست را تضعیف می کند، ابراز امیدواری کرد که ساختار های کنونی می تواند مشکل به وجود آمده را برطرف کند. در حقیقت، دولت چین، اقدامات مشخصی را برای اطمینان از کنترل دقیق جریان اطلاعات و تحقیقات انجام داد که باعث شد پس از اینکه دولت تایید کرد شیوع سارس ده برابر بدتر از آن چیزی است که قبلا گفته شده،  هم وزیر بهداشت، ژنگ ون کانگ و هم شهردار پکن، منگ ژی نانگ از کار برکنار شوند.

تجزیه و تحلیل های دقیق نشان می دهند که پاسخ های با تاخیر و پنهان کاری از سوی رهبران حزب کمونیست چین و یا موسسات، به ویژه هنگامی که آن را در زمینه تاریخی و اقتصادی مورد بررسی قرار می دهیم، اتفاق منحصر به فردی نیست. در هنگام شیوع سارس، پاسخ در زمینه گسترده تری صورت گرفت، یعنی انتقال رهبری ارشد، از جیانگ زمین به هو جینتانو و تحول سریع اقتصاد چین و هم چنین افزایش ادغام بین المللی. در این سیستم، رویداد های بزرگ سیاسی غالبا شامل موقعیت های قابل توجه در میان رهبر حزب و اعضای ارشد است که سعی در جلوگیری از بروز آسیب های سیاسی دارند که برای حل و فصل موقعیت های کلی مفید نیست( چه این موقعیت بحران تیان انمن 1989 باشد و چه  سقوط EP-3 در جزیره هینیان در سال 2001 و چه زمین لرزه سیچان در سال 2008). در نتیجه، در بحران های عمومی و سلامت، رهبران حزب کمونیست نه تنها ترجیح می دهند که پشت صحنه باقی مانده و تصمیمات جمعی بگیرند، بلکه ترجیح می دهند تا در هنگام تکمیل گزینه های مناسب، اطلاعات تجربی و تحلیلی کمتری را مورد تایید قرار بدهند.

در زمینه  وسواس تاریخی چین در مورد مشروعیت حزب در کنار رقابت سیاسی نهادی و شخصی، در واقع  مقدار زیادی پیوستگی در نحوه پاسخ دهی دولت چین در مورد شیوع ویروس کرونا(2019-2020) در مقایسه با تصمیم گیری ها در مورد بحران های گذشته وجود دارد. دولت چین در مواجهه با بحران سلامتی ناشی از ویروس جدید کرونا، تلاش های زیادی انجام داده تا گسترش ویروس را کاهش دهد و به مردم اطمینان بدهد که حزب کمونیست موقعیت را تحت کنترل خود دارد. همان طور که میشل سوایی می گوید، هم در بحران های نظامی و هم در بحران های غیر نظامی، علامت دهی از طریق برقراری ارتباط رهبر حزب با مخاطبان داخلی و خارجی، برای تقویت اعتبار رژیم از اهمیت برخوردار است.

در پایان ماه ژانویه، رسانه های دولتی با اعتماد به نفس اعلام کردند که چگونه شی جین پینگ توانسته شیوع را کنترل کند و به مردم اطمینان دادند که اپیدمی این بیماری در نهایت تحت رهبری حزب کمونیست چین پایان خواهد یافت. رسانه های چین پر بود از مقالات و تصاویر کارکنان مراقبت های بهداشتی که درحالی که ماسک به صورت دارند ، مشغول توزیع ماسک در میان مردم هستند. باید به این نکته اشاره کرد که زدن ماسک تاثیر محافظتی قابل توجهی در برابر این ویروس ندارد. این تصاویر بی شک همان اهداف زمان شیوع سارس را دنبال می کند، یعنی علامت دهی بصری و اطمینان دادن به مردم که مدیران و مقامات مراقبت های بهداشتی به سرعت به این بحران پاسخ می دهند. بعدا، رسانه های غربی اعلام کردند که رهبری رژیم با کمال تعجب" عیب و نقص های" مربوط به برخورد با شیوع در چین را پذیرفت. با این حال، رسانه دولتی چین چنین موضوعی را کاملا نادیده گرفت.

این موضوع الگوی دیگری را در سناریوهای بحران چین به ما نشان می دهد که آن طفره رفتن رهبر حزب مرکزی از مسئولیت است. یک مفسر به این بحث پرداخته است که حزب مرکزی چین با هدف پاسخ گویی دولت محلی و استانی، به طرز حیرت انگیزی سطح  انتقاد در بستر رسانه‌های اجتماعی و عمومی بالا برده و همین باعث شده تا نوک پیکان انتقادات از روی حزب مرکزی برداشته شود. هم چنین این حزب مقامات پایین رتبه ای را که در تلاش برای اجرای نظم و انضباط و شیوه صحیح  کار اعضای حزب و مقامات دولت ضعیف ظاهر شدند را حذف کرد. در ضمن، حزب مرکزی از طریق دادگاه عالی خلق از مقامات ووهان که در 1 ژانویه یک پزشک چینی به نام لی ولینگ را دستگیر کرده بودند، شکایت کرد. این پزشک تلاش کرد تا از طریق رسانه های اجتماعی در مورد احتمال شیوع هشدار بدهد. وقتی همان پزشک در اثر ویروس کرونا درگذشت و خشم عمومی برانگیخته شد، کمیسیون نظارت ملی اعلام کرد که تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرده است. این مثال ها از تنش میان دستگاه های حزب مرکزی و حزب محلی، اقدام دشوار بین حفظ مشروعیت حزب کمونیست چین و نیاز به اطلاع رسانی کافی به عموم در مورد تهدیدات سلامتی را منعکس می کند.

این محاسبات گران تمام شد. در تغییر جهت نوک پیکان انتقادات به سمت مقامات پایین رتبه و متخصصان، حزب کمونیست دو خطر را برای مدیریت موثر، جلوگیری و یا حل چنین بحرانی پذیرفت. اولین خطر این است که با قبول کاهش رتبه سطح اعتبار مقامات محلی، دولت به طور بالقوه تجربه و تخصص محلی و منطقه ای این مدیران را به جای ناکارآمدی آنها به تصویر می کشد. و همان طور که ژی شو یانگ بیان می کند، این امر      می تواند در طولانی مدت به اعتبار رهبر مرکزی آسیب برساند. دوم، تغییر نوک پیکان انتقادات به سمتی دیگر می تواند باعث دلسرد شدن مقامات میان رتبه شود. بنابراین یک فکر یا تفکر گروهی استانی یا کشوری به وجود می آید که کاملا به وهم و خیال و خصوصیات اخلاقی کمیته اجرایی حزب کمونیست بستگی دارد که از آمادگی و انعطاف پذیری لازم در یک سناریو حل بحران جلوگیری می کند.

به علاوه، علامت دهی چین هم چنین نشان می دهد که حزب نه تنها نگران حفظ وجحه خود در برابر مخاطبان داخلی است، بلکه به نظرات بین المللی نیز حساس است. تصویر داخلی چین و درک دیگران می تواند در تصمیم گیری ها و حتی بحران هایی که معمولا داخلی هستند نه بین المللی، نقش داشته باشد. چین همچنان نسبت به تعامل خود با قدرت های خارجی و به خصوص همتایان خود احساس ناامنی عمیقی دارد. از آنجایی که رشد چین برروی بازار های جهانی و سیاست های منطقه ای تاثیر گذار بوده است، اکنون از سوی سایر کشور ها در مورد رسیدگی به امور داخلی و بین المللی نسبت به بحران کورونا تحت نظارت بیشتری قرار دارند.

در هنگام شیوع ویروس، رسانه دولتی چین به طور پیوسته مکررا منافع و برداشت های چین و نهادهای بین المللی، مانند سازمان جهانی بهداشت را به تصویر می کشید. با این حال، مقالات و ستون‌های مختلفی در منابع خبری چین (که برخی از آنها در یک مقاله بود) هشدار داده اند که انتقادات خارجی به مدیریت بحران رهبر چین زیان بخش بوده و اعمال محدودیت های تجاری و مسافرتی به چین از سوی سایر کشو ها مانند ایالات متحده هراس افکنی بی مورد است. یکی از همین مقاله ها در روزنامه مردم روز مدعی شد که ایالات متحده تلاش می کند تا در مقابل انتقادات خود نسبت به حزب کمونیست چین، از چین امتیاز بگیرد.  این دیدگاه های مخالف نشان دهنده عصب کشی دیرینه چین است که کشور های خارجی آماده استفاده از آسیب پذیری چین بوده و قدرت های سنتی به دنبال سد کردن راه اجتناب ناپذیر چین برای رسیدن به عظمت و شکوه هستند. همان طور که محققان دیگر اشاره کرده اند، این درک زمانی بحرانی تر می شود که حزب فشار های قابل توجه و ناگهانی را تجربه کند. با این حال، با توجه به عکس العمل به شدت منفی جامعه جهانی نسبت به نقض حقوق بشر چین در شین جیانگ ، تظاهرات های هنگ کنگ و تهاجم پکن علیه سایر کشور های آسیا و اقیانوسیه، تعجب آور نیست که مقامات چین به شدت نسبت به توجه تشدید شده ای که از رسانه ها و دولت های خارجی دریافت می کند، مشکوک باشد.

واقعیت این است که به نظر می رسد چین زمانی شروع به مبارزه با آلودگی و شیوع ویروس کرونا کرد که میزان مرگ و میر آن از سارس بیشتر شد و کشور های خارجی سفرها و تجارت خود را با چین کاهش دادند. نتیجه فشار اقتصادی که هشدار بزرگی به رهبر ارشد حزب بود، زمانی رخ داد که با وجود توافق تجاری اخیر، بسیاری از تعرفه های ایالات متحده بر کالاهای چینی  هم چنان وجود دارد. البته چنین نگرانی در مورد بهداشت عمومی می تواند برای هر کشوری با جمعیت شهری متراکم، چالش بزرگی باشد. با این حال، تناقض میان اعتماد به نفس چین، به ویژه در ماه ژانویه، و افزایش موارد مبتلا به ویروس کرونا( و هم چنین گزارش مقاماتی که آمادگی خود را برای پاسخ دولت نشان دادند) نشان می دهد که سیستم چین در نحوه واکنش به محرک های سیاسی و امنیت عمومی نسبتا مبهم، پنهان و تحت فشار است.

چین همچنان مشغول پیمایش مرزهایی است که از طریق بحران های عمومی و خارجی گذشته به وجود آمده است: یک خط باریک بین اقرار و پاسخ مناسب به چالش و نیاز به حفظ وجحه رهبر مرکزی در برابر عموم. درحالی که تاریخ مدت هاست که مقاومت چشمگیر حزب کمونیست چین را در مواجهه با آشفتگی های سیاسی و چالش های امنیت ملی نشان داده است، با توجه به وزن قابل توجه چین در سیاست های منطقه ای و بین المللی، که رفتارهای دیپلماتیک و سیاسی را روشن کرده و فشار های اقتصادی را ادامه داده است، به نظر می رسد این خط به قدری باریک است که نمی توان برروی آن قدم زد.

* تلخیص وترجمه:علیرضا باقری رونقی/دانشجوی دکتری روابط بین الملل/پردیس بین المللی کیش دانشگاه تهران