چرا جهان شیوع ویروس هایی نظیر کرونا را دست کم گرفت؟

سعیده اسکندری،   3981211085 ۳۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

عدمِ آگاهی بخشی دولت ها و رسانه ها در جهان در مورد تهدیدِ بیماری های اپیدمیک و همچنین تصورِ محدودِ انسان ها در جوامع مختلف از مساله امنیت که آن را صرفا در چهارچوب ملاحظات نظامی ارزیابی می کنند، نقشِ مهمی در دستِ کم گرفتنِ تهدیداتی نظیر شیوع ویروس کرونا ایفا کرده است.  

چرا جهان شیوع ویروس هایی نظیر کرونا را دست کم گرفت؟

 

به گزارش الف مدتی است که جهان با شیوع ویروسی مرموزی به نام کرونا دست و پنجه نرم می کند. بر اساس اطلاعاتِ ارائه شده، این ویروس برای نخستین بار از شهر "ووهان" چین و بازار محصولات غیرقانونی غذایی این شهر شیوع پیدا کرده است. این ویروس از حیوان به انسان منتقل شده است. کارشناسان سازمان بهداشت جهانی و همچنین مقام های بهداشت و سلامت در سطح دولت های مختلف گفته اند: این ویروس در مقایسه با ویروس سارس که در سال 2003 شیوع پیدا کرد(و ساختاری شبیه به ویروس کرونا داشت)، از قدرتِ اپیدمی و همه گیری بالایی برخوردار است اما از حیثِ نرخ مرگ و میر، از قدرت کشندگی کمتری برخوردار است(نرخ مرگ و میر سارس 9 درصد بود. حال آنکه این میزان برای ویروس کرونا، 2.3 درصد می باشد). بر اساس آخرین آمارها، ویروس کرونا تاکنون به بیش از 50 کشور دنیا سرایت پیدا کرده و موجب مرگ حدودا 3000 نفر در سرتاسر جهان شده است. عمده قربانیان این ویروس در کشور چین بوده اند با این حال، ویروس کرونا رشد قابل توجهی در کشورهایی نظیر کره جنوبی، ایتالیا و ایران از خود نشان داده است. 

تاکنون از ابعاد مختلفی به مساله ویروس کرونا و شیوع آن پرداخته شده است. با این حال، اینطور به نظر می رسد که کمتر به این سوال پرداخته شده که آیا می توان جامعه بشری را به دستِ کم گرفتنِ ویروس ها و تهدیداتِ بهداشتی نظیرِ ویروس کرونا متهم کرد؟ آیا این ویروس جامعه بشری را غافلگیر کرده؟ آیا این امکان وجود نداشت که از مدت ها قبل، وقوعِ اتفاقاتی نظیرِ ویروس کرونا را پیش بینی کرد و برا مقابله با آن ها آماده شد؟ 

در پاسخ به این پرسش ها باید گفت: پیش از شیوع ویروس کرونا، وقوع تهدیداتی از این نوع کاملا برای نخبگانِ بهداشت و سلامت محتمل به نظر می رسید و آن ها از این موضوع خبر داشته اند. با این حال، مردم عادی در کشورهای مختلف به نوعی با مدیریتِ غلطِ دولت ها و رسانه ها، از توجه به تهدیداتی نظیر شیوع ویروس کرونا منحرف شده اند. از این رو، مناسب خواهد بود اگر این مساله(عدم توجه به تهدیداتی نظیر ویروس کرونا) را در دو سطحِ نخبگان سیاسی و دولت ها، و همچنین مردم عادی مورد بررسی قرار دهیم.

*دولت ها و تهدیداتی نظیرِ شیوع ویروس کرونا

جامعه پزشکی و افرادی که در این حوزه قلم می زنند، تاکنون بارها و بارها نسبت به تهدیداتی نظیر شیوع ویروس کرونا هشدار داده اند. به طور خاص در این زمینه می توان به "لری گرت" عضو تحریریه سلامت جهانیِ شورای روابط خارجی آمریکا و برنده جایزه پولیتزر (در زمینه نگارش مطالب علمی) اشاره کرد. وی در سال 1994 در کتاب خود با نامِ "طاعونِ جدید: ظهورِ بیماری های جدید در جهانِ غیر متعادل" استدلال می کند: "اقدامات نامناسبِ انسان ها، به محیط زیستِ جهانی آسیب می زند و تشدید رفتارهایِ انسانی که منجر به شیوع میکروب ها و انتقال بیماری از حیوان به انسان می شوند، ظهور اپیدمی های جدید و همچنین افزایش آن ها از حیثِ تعداد و عظمت را تضمین کرده است". وی همچنین در جریان کتابی که در سال 2000 با عنوانِ "خیانت به اعتماد عمومی: فروپاشی بهداشت و سلامت عمومی در جهان" منتشر کرده هشدار می دهد: "شیوع بیماری هایِ اپیدمیک، با انفعال نظام های بهداشت و سلامت در سرتاسر جهان، عدم حمایت مالی از رویه های بهداشتی و سلامت و همچنین رفتارهای مخرب انسانی، بیش از پیش محتمل هستند". لری گرت در سال 2019 در مقاله ای که برای نشریه فارین پالیسی با عنوان یک "اپیدمی آخرالزمانی در راه است" نوشته، آمارهایی را ارائه می کند تا بلکه دولت ها و مردم در سرتاسر جهان، بیش از پیش، تهدیدات مرتبط با بهداشت و سلامت را جدی بگیرند. وی می گوید: "در جریان اپیدمی آنفلوانزا در سال 1918، بین 50 تا 100 میلیون نفر جان خود را از دست دادند. شیوع طالعون در قرن چهاردهم نیز موجب مرگ حدودا 60 درصد از جمعیت اروپا شد(حدودا 50 میلیون نفر). با توجه به گذشت زمان و افزایش رفتارهای مخرب بشر، امکان وقوع اپیدمی هایی از این نوع در آینده وجود دارد". با این حال، مقالات و گزارش هایی از این دست، چندان در عرصه بین المللی، توجه رسانه ای و افکار عمومی را به خود جلب نکرده اند. 

*عنوانِ مقاله "لری گرت" در سال 2019 در نشریه فارین پالیسی: "دنیا می داند که یک اپیدمی آخرالزمانی در راه است"

 

شاید استدلال اصلی رسانه ها و دولت ها از اتخاذ چنین سیاستی در برابر هشدارهای بهداشتی از این نوع، این بوده که آن ها می خواسته اند از ایجاد وحشت در جوامع بشری جلوگیری کنند. با این حال، اینطور به نظر می رسد که عدم آگاهی در مورد تهدیدات مرتبط با بهداشت و سلامت که جدید هستند و به ویروس هایی نظیر ویروس کرونا اشاره دارند هم چندان درست نباشد. با این حال، در این زمینه در سال 2011، فیلمی با عنوان "شیوع/Contagion) به کارگردانی "استیون سودربرگ" ساخته شده که اگر فردی در شرایط کنونی آن را تماشا کند، احساس می کند این فیلم به مساله شیوع ویروس کرونا در جهان می پردازد. این فیلم به طور خاص، با هدف آگاهی بخشی در زمینه شیوع ویروس های ناشناخته که تهدیدی بر علیه بهداشت و سلامت عمومی هستند ساخته شده است. با این حال، نامِ این فیلم هم در شرایط فعلی و همزمان با شیوع به کرونا بر سر زبان ها افتاده است. امری که نشان می دهد حتی در حوزه سینما که صنعت سرگرمی است و در دلِ خود می تواند پیام های آگاهی بخشِ زیادی به مردم منتقل کند نیز توجه چندانی به مساله اپیدمی بیماری هایی نظیر سارس و کرونا نشده است.

 

*پوستر فیلم شیوع(2011): این فیلم به شیوع بیماری ای ناشناخته می پردازد که مبدا آن شرق آسیا(هنگ کنگ) است و شباهت هایی بسیاری با ویروس کرونا و اپیدمی آن دارد.


*مردم و بی اطلاعاتی از تهدیدات امنیتی نظیر ویروس کرونا

تصور مردم عادی در کشورهای مختلف جهان از امنیت و تهدیدات امنیتی، تا حد زیادی محدود است و صرفا به مسائل نظامی و سازمان های امنیتی مرتبط می شود. این طرز فکر که عمدتا ریشه در عدم اطلاع رسانی در مورد مفهوم امنیت از سوی دولت ها و رسانه ها دارد، موجب شده تا وقوعِ تهدیداتی نظیرِ شیوع ویروس کرونا، با عدم توجه مواجه شده و به مثابه مسائلی حاشیه ای درنظر گرفته شوند.

به طور خاص، "نظریه امنیت انسانی" در حوزه روابط بین الملل سعی دارد این نقصِ عمده را مخاطب قرار دهد و در زمینه آن آگاهی بخشی انجام دهد. نظریه پردازان امنیت انسانی بر این باورند: تحلیلِ امنیت در چهارچوب مسائل نظامی و سازمان های امنیتی، نماینده تصوری محدود و مضیق از مفهوم امنیت است. حال اینکه این تحلیل، ناقض است و باید تصوری موسع و گسترده از مفهوم امنیت داشت. درست در همین نقطه است که تهدیداتی نظیر خطرات علیه بهداشت و سلامت، اهمیت می یابند. درست در این چهارچوب است که شیوع یک ویروس اپیدمیک نظیر سارس یا کرونا به همان اندازه ای تهدید آمیز تلقی می شود که وقوع جنگ تهدید آمیز است.

به طور کلی، کم کاریِ دولت ها و رسانه ها در زمینه آگاهی بخشی در موردِ تهدیدِ بیماری های اپیدمیک، موجب شده تا مردم عادی صرفا تصوری محدود از مساله امنیت داشته باشند و آن را صرفا در چهارچوبِ مسائل نظامی ارزیابی کنند. طرح این مساله که در زمینه شیوع ویروس کرونا، با توجه به شیوع ویروس سارس در سال 2003 و مقالات بسیار زیادی که از سوی جامعه دانشگاهی در مورد تهدید بیماری اپیدمیک نوشته شده، غافلگیری اتفاق افتاده، به هیچ عنوان قابل قبول نیست.