کرونای اعتماد

حسن مرادخانی*، گروه تعاملی الف،   3981210003
کرونای اعتماد

«اعتماد» واژه‌ای است که گستره‌ای از زندگی خصوصی تا عمومی افراد را دربرمی‌گیرد و به مفصل‌بندی ساختارهای زندگی شخصی و زندگی اجتماعی می‌پردازد. در زندگی خصوصی افراد، اگر بین زن و مرد اعتماد نباشد، زندگی با خلأ عمیقی مواجه است که دیر یا زود مهر پایانی بر آن می‌زند. از این‌رو، اعتماد پاشنه آشیل ارتباطات بین زن و مرد در یک زندگی خصوصی است. اگر واژه اعتماد را در جامعه بررسی کنیم، ابعاد گسترده‌تر و عمیق‌تری را آشکار می‌کند. اعتماد اجتماعی برآمده از چفت‌وبست‌های فرهنگی موجود بین افراد آن جامعه می‌باشد که خلأهای ممکن را پر کرده است. اعتماد اجتماعی به تدریج و آرام شکل می‌گیرد و سالیان زیادی را می‌طلبد تا خود را تثبیت کند و به نقطه اتکای جامعه بدل شود. این در حالی است که از هم پاشیدن آن، به لحظه‌ای ناگهانی یا غیره‌منتظره بستگی دارد که قاعده عمل در آن لحظه از سوی سیاستمداران جامعه تضعیف شده است. پریشانی یا ضعف در چینش و تنظیم معناها و ابزارهای اجتماعی از سوی سیاستمداران و ناتوانی طولانی مدت آنان در میدان عمل، فضای اجتماعی را بیمارگونه می‌سازد که افراد تردیدهایی را در حوزه اعتماد دارند. این میدان وضعیتی در

جامعه امروز ایران که با بیماری کرونا دست و پنجه نرم می‌کند، به «کرونای اعتماد» تبدیل شده است. کرونا که امروز همراه نام‌آشنای تمامی مردم دنیاست و ترسی را با خود حمل می‌کند، نام ویروسی است که اخیراً از شهر ووهان چین با منشأ خفاش به تمام دنیا سرایت کرد و قربانیانی نیز به همراه داشت، بهداشت فردی و عمومی را الزامی و افزون‌تر ساخت. اگر برای تحلیل جامعه امروز ایران در حوزه اعتماد اجتماعی و اعتماد سیاسی، از ساختار کنش و واکنش در بستر ویروس کرونا استفاده کنیم، امکان تبیین درست را به میزان زیادی شاهد خواهیم بود.

ویروس کرونا به لحاظ جامعه‌شناختی نباید بیماری ساده‌ای در حوزه پزشکی و عفونی توصیف شود. این امر در جامعه ایران بیش از آن‌که بیماری تعریف شود، به نقطه اعتماد یا عدم‌اعتماد اجتماعی و سیاسی بدل شده است. ویروس کرونا افراد را به فاصله گرفتن از هم توصیه می‌کند و هر نوع تماسی را بین افراد ممنوع می‌سازد و به تدریج افراد به حکم ترس حتی به نزدیک‌ترین بستگان خویش نیز با شک و تردید می‌نگرند و عدم اعتمادی پنهان در جریان است. این خصوصیات در بستر ویروس کرونا به حوزه پزشکی و عفونی مرتبط است اما در حوزه جامعه‌شناختی ایران از بستر پزشکی خارج شده و به حوزه سیاسی قدم نهاده است. رابطه بین سیاست و جامعه رابطه‌ای دوسویه است که اگر میانشان اعتماد نباشد، رابطه‌ای تک سویه خواهد شد که در بزنگاه‌های مهم و اساسی خود را نشان می‌دهد.

کرونای اعتماد از پیش‌فرض‌های بسیاری نشأت می‌گیرد که در مرحله ویروس کرونا چشمک می‌زند. اگر به پیش‌فرض‌های یکی دو سال گذشته نگاهی بیفکنیم، ساختار چنین وضعیتی آشکارتر می‌شود. در همین یکی دوسال گذشته، رخدادهایی همچون عدم نتیجه‌گیری سیاستمداران کشوری در توافقات بین‌المللی و به حداکثر رسیدن فشارهای بیرونی به همراه عدم توانایی مدیریت داخلی برای گشایش‌ گره‌گاه‌های اقتصادی و معیشتی در کنار عدم بسترسازی بنیادین و مطلوب برای مواجهه با حوادث طبیعی چون سیل و زلزله در طول سالیان متمادی و پراکندگی رسیدگی به سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان از سوی مسئولین و همچنین عدم توجه به خواسته‌های معیشتی مردم و وارد کردن شوک به زندگی مردم با عدم مدیریت صحیح مانند افزایش ناگهانی قیمت بنزین و سخن گفتن از عدم افزایش قیمت کالاها به همراه افزایش قیمت همه کالاها و صعود چندین برابر قیمت ماشین، طلا و ارز با وجود ثابت ماندن درآمدهای مردم، نقاط انفصال سیاست و جامعه را به صورت مداوم افزایش داده است که در همه موارد ذکر شده کفه ترازو به سمت سیاست و سیاستمداران بوده و قدرت نسبی بدان سمت و سو تمایل داشته است.

اما در مرحله‌ای همچون ویروس کرونا که سیاست برای مدیریت آن به کمک تام و تمام مردم نیاز دارد، با نقاط تأملی مواجه می‌شود که کرونای اعتماد را پیش می‌کشد. کرونای اعتماد نشان می‌دهد که پل‌های پشت‌سر توسط سیاستمداران فرو ریخته است و یا تک و توک باقی مانده است که با آمدن ویروس کرونا، مردم به صورت ناخودآگاه از عدم اعتمادهای گذشته، اعتمادِ لحظه ویروس کرونا را چندان برنمی‌تابند و سیاست را متهم به پنهانکاری در اعلام آمار بیماران و فوت‌شدگان و حتی متهم به عدم توانایی مدیریت صحنه بیماری توسط سیاست می‌کنند و همچنین روش‌های رعایت یا درمان اعلام‌شده توسط سیاستمداران را در بسیاری موارد رد کرده و به خوددرمانی بیشتر اعتماد دارند تا به قدرت‌درمانی و از این‌رو، افزایش خریدهای ماسک و لوازم بهداشتی با احتکارشان همنشین می‌شود‌ و سخن قدرت، اعتبارش را از دست می‌دهد. کرونای اعتماد با کنش‌های گذشته‌ی قدرت شکل گرفته که ویروس کرونا با خود همراه آورد و نمایانش ساخت. عدم درک موقعیت فعلی توسط سیاست و سیاستمداران و عدم تلاش برای برساختن دوباره اعتماد اجتماعی و سیاسی، مردم را با ترس نسبت به سیاست همچون ویروس کرونا سوق می‌دهد که تداوم آن می‌تواند ساختارهای اجتماعی موجود را متزلزل کند. از این‌رو، هشیاری بیشتر حوزه سیاست و قدرت را می‌طلبد.

* کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی