ترکیه در سوریه چه می خواهد؟

محمدپارسا نجفی،   3981206132 ۱۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
ترکیه در سوریه چه می خواهد؟

پیشروی های سریع و موفق ارتش سوریه در استان های اشغالی حلب و ادلب با حمایت های دولت آنکارا از گروهک وهابی سلفی تحریر الشام یا همان جبهه النصره مواجه شده که این روزها کاملا علنی ادامه دارد. این شرایط آیا می تواند به وخیم تر شدن شرایط در غرب آسیا منجر شود؟

آیا هنوز هم فرصت هست تا دولت ترکیه بتواند گذشته ها را جبران كرده و ميان كشورهاي همسايه همگرايي را جايگزين واگرايي کند؟ پیامد خارج نشدن ارتش ترکیه از شمال سوریه چیست؟ آیا ترکیه می تواند از ظرفیت اقتصادی منطقه برای تقویت اقتصادش بهره برده و در جنوب مدیترانه نیز به موفقیت برسد؟

پيشروي ارتش سوريه براي نابودي تروريسم وهابي و اخواني در شمال سوريه مورد تاييد ايران، روسيه و دوستان آنهاست كه طبعا خرسندي مردم سوريه نيز همراه خواهد بود. با اين حال دولت تركيه از تعهدات سوچي تخطي كرد و اكنون احتمال غرق شدن اردوغان در جنگ شمال سوريه براي برخي ناظران وجود دارد. در اين صورت چنانچه آنكارا به جنگ فرسایشی همه جانبه با سوریه اقدام کند جدای از خسارت های جنگ باید تبعات كاهش روابط با روسيه و ايران را نیز تحمل کند.  

ترکیه و روابط با همسایه اش

تركيه و ايران دوستان و دشمنان مشترك دارد؛  هر دو كشور كودتا و دخالت خارجي در ونزوئلا و مصر را محکوم کردند. مادورو در کاراکاس و حماس در غزه مورد تاييد هر دو كشور است. در ظاهر هم كه شده تركيه با توسعه طلبي اسرائيل و معامله قرن مخالف است و اشغال جولان را رد می کند. 

هر دو كشور با عربستان و امارات زاويه شديد دارند؛ آل سعود و آل نهيان در يمن با انصارالله كه از دوستان ايران است مي جنگند و در ليبي با دولت وفاق كه مورد تاييد تركيه است.

اساس اقتصاد تركيه را تجارت شكل مي دهد از اين رو تحريم اقتصادي هر كشوري را رد مي كند چه روسيه باشد يا عراق دوران حزب بعث و یا ایران که اکنون شريك بزرگ تجاريش است. علاوه بر آنکه تركيه به دليل مسائل جدايي طلبي كردهاي شرق اين كشور به همكاري با ايران نياز دارد. چه آنکه ترکیه برای مدتی با تحریم آمریکا مواجه شد.  ایران و ترکیه در سال 1992 در تجارت ترجیحی توافق کردند. در عین حال که ترکیه خریدار گاز ایران است. ایران در حال حاضر مهمترین شریک تجاری با ثبات در همسایگی ترکیه است. 

زماني كه ترکیه با کودتای سال 1395 یاران فتح الله گولن مواجه شد مسکو و تهران از اردوغان حمايت كردند. اردوغان بايد همواره قدر اين كمك را بداند. اما وي به دنبال چيست؟

نگاهی گذرا به گذشته

يكي از دلايل بحران سوريه خط لوله فرضي انتقال گاز قطر و نفت عربستان به سوريه سپس تركيه بود كه مي توانست براي تركيه درآمد ترانزيت انرژي را ايجاد كند اما دمشق با آن موافق نبود و ترجيح مي داد خطوط لوله از مسير  عراق به مقصد بنادر سوري يا لبناني در مديترانه احداث شود. 

بعد از شكست كودتاي امريكايي  فتح الله گولن، تركيه با روسيه تجارت خود را گسترش داد. مسكو هم براي ايجاد تنوع در مسيرهاي صدور گاز و تنبيه اوكراين، با ساخت خط لوله انتقال گاز روسيه از طريق تركيه به جنوب اروپا موافقت كرد. خط لوله ترك استريم ساخته و مرحله اول آن راه اندازي شد تا آنكارا به آرزويش كه تبديل شدن به كريدور انرژي در شرق اروپاست برسد اما از طريق شراكت با روسيه. به هر حال ديگر نيازي نيست اردوغان اين مزيت اقتصادي را تخريب كند.

اکنون ترکیه با روسیه تجارت بزرگی دارد و دو کشور از مسیر همگرایی به سود مشترک خوبی دست یافتند. بعد از تحریم اروپا ، شرکت های ترکیه در ماجرای کریمه توانستند بخشی از فقدان فعالیت اروپا را در بازار روسیه جبران کنند و بازهم روسيه براي آن كشور سوداور شد. تركيه با خريد نظامي سامانه اس 400 و احتمال خريد جنگنده هاي سوخو 57 از روسيه به آمريكا دهن كجي كرد تا نشان دهد از برگ روسيه براي توازن قوا با غرب مي تواند استفاده كند. 

در عين حال روسيه مجبور است با تروريست هاي وهابي و سلفي در سوريه بجنگد تا آنها دوباره به مرزهايش در قفقاز شمالي نزديك نشوند اما دقيقا مشخص نيست تركيه به دنبال چه هدفي از القاعده در ادلب و حلب حمايت ميكند؟ حال آنكه ميت مي توانست نيروهاي وهابي، سلفي و اخوانی مانند حراس الدین، احرار الشام، جبهه النصره تحرير الشام و جيش الاسلام را به ليبي ببرد و از دوستانش در دولت وفاق حمايت كند. اين به معناي از بازي دو سر برد براي آنكارا بود.

 روندی رو به قهقرا

درگيري بيشتر تركيه در سوريه به معناي از دست دادن فرصت اين كشور هم براي تجارت با سوريه بعد از جنگ و هم برای حفظ موقعیت آن کشور در هيدروپلتیک مدیترانه است. 

تركيه در يك بلند پروازي قصد داشت تا ادلب و شمال حلب را در بلند مدت به خاك خود بيافزايد و اين روند را در شمال حسكه و رقه نيز تكرار كند مانند استان اسكندرون سوريه كه نام آن را هاتاي نهاد و آن را چند دهه قبل اشغال كرد. 

اين توسعه طلبي تركيه سابقه دارد؛ آنکارا در سال 1974  38 درصد خاك قبرس را اشغال كرده و دولتي خودخوانده در آنجا تشكيل داده است. يكي از دلايل حمايت تركيه از انتقال تروريست ها از سراسر سوريه به ادلب همين بوده است که تركيه نمي خواست اين استان را دستكم رايگان از دست ندهد، اما اكنون به دليل مديريت اشتباه آنكارا، نه تنها امتيازي براي بازپس دادن ادلب نمي گيرد بلكه خسارت هاي روز افزون را تحمل خواهد كرد. قطعا رفتار اردوغان براي اين است كه منطقه عفرين و الباب را در اشغال نگه دارد اما از آن مناطق هم بايد عقب بنشيند. 

تركيه مي داند امريكا در شرايطي نيست كه وارد يك جنگ بسيار بزرگ ويرانگر فرسايشي شود آن هم در حمايت از تركيه که فقط می خواهد بخش هایی از خاک همسایه اش را مانند گذشته ضمیمه کشور خود کند همین. در برابر ائتلافي كه بقاي خود را مستلزم نابودي تروريسم در سوريه ميداند پس تنهاست.

يكي از امتيازاتي كه تركيه به دنبال آن است، دست برداشتن دمشق از ادعاي استان اسكندرون (هاتاي) و نيز داشتن امتياز تجارت با سوريه بعد از جنگ و عدم انتقام گيري دمشق است كه در سالهاي اخير اين كشور سعي كرد از طريق دوستان دولت سوريه آن را تضمين كند. اينك همه آن تلاشها را ويران نمود.

تركيه فقط تلفات سربازانش را بيشتر مي كند. سوريه با خيانت همسايه شمالي ويران شده و كمي ويراني بيشتر تغييري در بدبختي مردم سوريه ايجاد نمي كند اما استقامت براي نابودي ريشه دخالت هاي خارجي مي تواند دستكم براي نسل آينده سوري ها خوب باشد. يك بار براي هميشه سوريه بايد ريشه دست اندازي همسايگانش را بكند چه تركيه باشد در شمال يا رژيم صيهونيستي در جنوب. دمشق فرصت كنوني را مغتنم مي داند.  

از طرف ديگر حمايت متحدان دمشق به معناي جديت آنها براي پايان جنگ است. جنگ داخلي آن كشور 9 سال طول كشيده و اين به معناي هزينه شدن جان و مال مردم سوريه، ايران و دوستانش ، و البته روسيه است. از طرف ديگر آمريكا منابع نفتي شرق سوريه را اشغال كرده و این مردم سوریه هستند که در فشار اقتصادي از جهات مختلف به ويژه كمبود سوخت به سر مي برند. 

پس ديگر دمشق فرصت مماشات و سهل انگاري ندارد يا بايد بپذيرد كه نابود شود يا تركيه، سپس اسرائيل و آمريكا را از شمال، جنوب و شرق كشورش بيرون كند با هر قيمتي. هر بهايي براي آن پرداخته شود كمتر از نابودي است. 

اردوغان اگر تامل كند درمي يابد متحدی در غرب ندارد که به آن اتکا کند و روابطش با اعراب مانند عربستان و امارات و مصر هم ویران شده.....پس بهتر است از دوستی با ایران و روسیه استفاده کند و در لیبی و امریکای لاتین و شرق مدیترانه در تجارت موفق باشد به جای تنش و جنگ افروزي بي حاصل.