" بررسی اجمالی آینده تقابل جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا "

فریدون عسکری گروه سیاسی الف،   3981204096
"  بررسی اجمالی آینده تقابل جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا "

ترور و به شهادت رساندن سپهبد حاج قاسم سلیمانی توسط دولت آمریکا را می توان نقطه عطفی در روابط خصمانه تهران و واشنگتن و همچنین رقم زدن فصل جدیدی از تحولات منطقه ارزیابی کرد .

در حقیقت این رویداد دو سناریو  را در خصوص ابعاد و پیامدهای تنش جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا مطرح می کند .

سناریوی اول ، این اقدام را تلافی جویانه و واکنش آمریکا به اقدامات ایران ، ارزیابی می کند که هدف آن نه جنگ بلکه بازگرداندن موازنه است .
ولی سناریوی دوم ، این اقدام را تحریک آمیز و ناشی از تغییر استراتژی آمریکا در برابر ایران تلقی می کند که در صورت تداوم این فضای پرتنش ،  می تواند دو کشور را بسوی جنگ بکشاند .

دونالد ترامپ در داخل آمریکا با بحران روبرو است .  بحران اولیه او استیضاحی است که در دستور کار قرار دارد ( البته ترامپ از بند دوم استیضاح مبنی بر جلوگیری از فعالیت کنگره  تبرئه شد ) .


از طرف دیگر ترامپ می خواهد نشان دهد که نمادهای سیاست آمریکا را که همان بازی قدرت و سیاست است به انجام می رساند و از توانایی لازم برای ریسک پذیری برخوردار است زیرا دونالد ترامپ دو ویژگی شخصیتی دارد که عبارتند از قابلیت لازم برای بلوف زدن و انگیزه و روحیه کافی برای ریسک پذیری ،  و این الگو را در حوزه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی‌ به کار گرفته است .

تاکتیک دونالد ترامپ ،  عبور از بحران اجتماعی آمریکا و عبور از بن بست امنیت منطقه ای از طریق کنتاکت و اصطکاک است ، زیرا نظریه پردازانی مانند کلاوزویتس  ( دانشمند علوم نظامی و از نظامیان و ژنرال های برجسته آلمانی در قرن هجدهم ) بر اصطکاک تاکید دارند  و ترامپ انگیزه لازم برای اصطکاک را در شرایط شبه بحرانی دارد .


اقدامی که دونالد ترامپ انجام داد  (  ترور و به شهادت رساندن سپهبد حاج قاسم سلیمانی ) ماهیت ساختاری نداشت . عملیاتی که ترامپ انجام داده براساس قدرت قانونی اش بوده ولی مبتنی بر الگوی ساختاری ایالات‌ متحده نبود و درحقیقت  ادامه همان استراتژی فشار حداکثری است و ترامپ می خواست در این فضایی که ایجاد شده به طریقی یک نوع موفقیت  حاصل نماید .


همچنین لازم به ذکر است که ظرف حدود  40 روز ( از اول دسامبر 2019 تا  9 ژانویه 2020 )  بیش از  6 نفر از مقامات پنتاگون  ( وزارت دفاع ایالات متحده ) استعفا داده اند . این موضوع نشان می دهد که سیاست ترامپ نوعی ماجراجویی است و بسیاری از مقامات پنتاگون تمایل نداشتند در این ماجراجویی شرکت کنند و شریک فردی بشوند که تصمیماتش می تواند مخاطرات امنیتی جدی ای را برای ایران و منطقه و منافع ملی آمریکا بوجود بیاورد .

با توضیحات ارایه شده این اقدام آمریکا حاکی از تغییر استراتژی در قبال ایران نیست و در چارچوب همان استراتژی فشار حداکثری دنبال شده است . 

اما در شرایط کنونی  فضای موجود برای جمهوری اسلامی ایران ،  پیروزی بدون اقدام تاکتیکی محسوب می شود و ترامپ را در داخل آمریکا و در سطح افکار عمومی منطقه و جهان مورد انتقاد شدید قرار داده است .

 مسیر موجود مسیر تداوم و تشدید تعارض است و هیچ نشانه ای از تغییر تاکتیکی آمریکا مشاهده نمی گردد .به عبارتی هیچ علامتی از چرخش سیاسی و اقتصادی آمریکا دیده نمی شود . رئیس جمهور آمریکا معادله موازنه را بهم زد و حتماً این مسئله‌ باید با واکنش روبرو شود .


در شرایط کنونی فضای منطقه با التهاب شدیدی همراه است و این التهاب امکان درگیری را  (  نه لزوماً جنگ )  افزایش می دهد .بنابراین در حال حاضر ،  فضای موجود فضای تنش زدایی و موازنه نیست ،  بلکه نشانه هایی از تصاعد بحران را نشان می دهد .


* کارشناس روابط بین‌الملل