قرار بود ژاپن اسلامی باشیم اما حالا که نگاه میکنیم، نه ژاپن هستیم و نه اسلامی، بلکه معجونی از همه چیز را در خود میبینیم. بانکداری اسلامی با بهره ربای 24 درصد برای مردم عادی، وام قرض الحسنه به مدیران و مسئولان.
عدهای لیبرال به نام اسلام و عدهای رادیکال به نام اسلام و البته واژه پولداران مذهبی برایشان مناسبتر است، افرادی که در انقلاب ۵۷ هیچ نداشتند و حالا همه چیز دار شدهاند، افرادی که هیچ گاه قانون از کجا آوردهای برایشان اجرا نشد.
برخی افرادی تندرو با نامهای اصلاح طلبی و اصولگرایی که همه چیز را در دست دارند، تفکر و جریان آنها هیچ مانیفستی ندارد و با این نامها به جان یکدیگر و جان مردم افتاده اند، در خود درست پنداری بی همتا هستند و حتی نمی توانند و عاجزاند که با هم حرف بزنند.
افرادی که در انتقاد ناپذیری هم همتا ندارند و بلندگوهای رسانهای شان فقط برای انتقاد از طرف مقابل روشن میشود، عیبها و افتضاحات خود را نمیبینند، نمیبینند که جوانان دهه شصت و هفتاد و نوجوانان دهه هشتاد حالا در این فضا بزرگ شدهاند و با چه دیدی به آنها مینگرند، جوانانی که برخیهاشان از درد بیکاری تبدیل بمبهای زماندار رو به انفجار شدهاند.
جریانهای که حتی خیلی وقت ها مردم را هم نمیبینند و تنها وقتی که کم میآورند از مردم خرج میکنند و پشت آنها قایم میشوند، جدیدا هم اوج هنر برخیهاشان این است به حاکمیت بتازند و شعار دهند. و مردمی که بین این همه دوگانگیها هاج و واج و حیران مانده و هرکس به سویی میدود...
گاهی بدبینانه به خودمان واژه جهان سوم و گاهی خوشبینانه به خودمان واژگان در حال توسعه اطلاق میکنیم و حقیقت این است که ما سر خود کلاه میگذاریم، نمیخواهیم به گذشته نگاه کنیم، اشتباهات خود را ببینیم و با واقعیت روبرو شویم و از خود بپرسیم که چکار کردیم؟ چه هستیم، آیا واقعا اسلامی هستیم؟ کجای پیشرفتهای دنیا هستیم؟ و در مقابل عملکردمان به بچههای امروز و نسلهای بعدمان چه باید بگوییم؟
واقعیت این است که ما در این سالیان سختیهای زیادی را پشت سر گذاشتیم و افتخارات زیادی را نیز به دست آوردیم، از سختیهای جنگ تحمیلی تا پیشرفتهای فراوان علمی که همه گواه صبر، پایداری و امید برای پیشرفت و بهتر شدن است و حالا عدهای در داخل میخواهند به سان کشورهای غربی ما را به سمت دو قطبی شده پیش ببرند تا از منافع این امر بهرهمند شوند و عدهای در خارج به دنبال تزریق یاس و نامیدی هستند، اما حالا زمان وحدت و هنگامه درو کردن است، زمان دورکردن یاس و ناامیدی از جامعه و جلو رفتن است و هیچ جامعه ای بدون تحمل سختی به پیشرفت نمیرسد، وقت آن است به گذشته نگاه کنیم، از اشتباهات خود درس بگیریم، آنها را بپذیریم و بیش از دافعه ، از خود جاذبه نشان دهیم، به نظر می رسد بزرگ ترین راه حل امروز مشکلات کشور این است بیشتر با همدیگر گفتگو کنیم و همه با هم به سمت آیندهای روشن حرکت کنیم.