پیشبرد توطئه اشغالگری رژیم صهیونیستی از اسلو تا معامله قرن

گروه جهان الف،   3981107122 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

روند اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین طرحی مدون است که از اوسلو آغاز شده و تا معامله قرن استمرار پیدا کرده و در صورت عدم مقابله با آن همچنان پیش خواهد رفت. 

پیشبرد توطئه اشغالگری رژیم صهیونیستی از اسلو تا معامله قرن

به گزارش الف، روزنامه لبنانی الاخبار در مطلبی با اشاره به احتمال آغاز روند اجرایی معامله قرن نوشت که اجرای طرح معامله قرن بدون در نظر گرفتن تحولات منطقه‌ای و داخلی و بین‌المللی همزمان با این رویکرد امکان ندارد و نمی‌توان این اتفاق را بی‌ارتباط با تحولات قبل از خود دانست، تحولاتی که زمینه را برای اعمال واقعیت‌های شهرک‌سازی و سیاسی جدید فراهم کرده و به دنبال فرصتی بود تا بستر مناسب برای اعلام معامله قرن فراهم شود.

به نوشته این گزارش از زمان آغاز انتفاضه اول در سال ۱۹۸۷ تاکنون رژیم صهیونیستی خود را در برابر تحولات استراتژیک دیده و به دنبال رسیدن به راهکارهای جایگزین برای مقابله با این اتفاقات برآمده است. اما آن زمان که انتفاضه به مشکلی جدی برای اسرائیل تبدیل شد، تل‌آویو تلاش کرد به روشی دست پیدا کند تا با استفاده از شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی آن زمان از جمله در زمینه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تخریب عراق خود را از این ورطه خارج کند.

علی حیدر نویسنده این مقاله تاکید می کند که رژیم صهیونیستی در ابتدا به این نتیجه رسید که امکان دستیابی به راه‌حل های ابداعی را ندارد، چرا که طرف فلسطینی خواستار تشکیل دولتی در مرزهای سال ۶۷ به پایتختی قدس شرقی بود. این اتفاقات سرویس‌های جاسوسی اسرائیل را بر آن داشت تا امکان رسیدن به توافق میان تل‌آویو و گروه‌های فلسطینی را بعید بداند، اما در نهایت معاهده مرحله‌ای اوسلو با روندی که شاهد آن هستیم، به امضا رسید.

بر اساس این گزارش اختراع اصطلاح تقسیم اداری و امنیتی بر اساس معیارها و منافع امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی در آن زمان بیهوده نبود، چرا که این تقسیم‌بندی زمینه را برای اقدامات شهرک‌سازی و امنیتی آینده فراهم کرد. بر اساس معاهده اسلو مناطق دارای اکثریت فلسطینی‌نشین به حاکمیت امنیتی و اداری دولت فلسطین واگذار شد و تحت عنوان مناطق إی موسوم شد. برخی مناطق دیگر نیز از نظر امنیتی به اسرائیل و از نظر اداری به  فلسطینی‌ها واگذار شد که به مناطق ب موسوم شد و مناطق ج نیز مناطقی بودند که از نظر  اداری و امنیتی تحت سلطه رژیم صهیونیستی قرار داشتند.

الاخبار می افزاید: این تقسیم بندی که حدود ۶۰ درصد از مساحت کرانه باختری را در بر می‌گیرد، بیهوده نیست، چرا که شامل شهرک‌های اسرائیل‌نشین نیز می‌شود که در آن تعداد محدودی از فلسطینیان ساکن هستند و  نشان دهنده طرح های آینده شهرک‌سازی برای اسرائیل تا مساحت‌های گسترده از سرزمین‌ها را با کمترین تعداد از فلسطینیان ایجاد کند. این همان چیزی است که در حال حاضر در خصوص عملیات الحاق این مناطق در روند معامله قرن مطرح شده است.

به نوشته این روزنامه در همین راستا موکول کردن بحث در خصوص مسائل اساسی نظیر قدس، آوارگان، شهرک‌های صهیونیست نشین و مناطق مرزی به آنچه که روند مذاکرات برای راه‌حل نهایی گفته شده نیز قابل بررسی است.  روند تحولات در این مسائل نشان می‌دهد که هیچ حزب یا رهبر سیاسی اسرائیل در گذشته و آینده نمی‌خواهد و نمی تواند بازگشت آوارگان فلسطین به اراضی اشغالی سال ۴۸ را بپذیرد، چرا که این موضوع مورد اجماع محافل سیاسی یهودیان شامل صهیونیست و غیر صهیونیست قرار دارد. در خصوص قدس نگاهی به اظهار نظر اسحاق رابین رئیس وقت رژیم‌صهیونیستی کافی است که تاکید کرد قدس متحد [برای اسرائیل] باقی خواهد ماند و حتی در توافق نهایی با فلسطینیان نیز همین گونه خواهد بود.

این گزارش می افزاید: در خصوص شهرک‌سازی نیز هیچ بندی در زمینه توقف شهرک‌سازی تا زمان رسیدن به توافق نهایی وجود ندارد و همین موضوع دست اشغالگران را در ادامه شهرک‌سازی های صهیونیستی باز می‌گذارد. در زمینه ترسیم مرزها نیز واقعیت این است که تنها مرز موجود در کرانه باختری مرز اردن است و آن هم در حال حاضر توسط ارتش اسرائیل کنترل می‌شود. این در حالی است که زمزمه‌هایی در خصوص الحاق غور اردن به مرزهای اسرائیل نیز شنیده می شود و این موضوعی است که نتانیاهو و رقبایش آن را قبول دارند.

به نوشته الاخبار به این ترتیب می‌توان گفت رژیم صهیونیستی از طریق معاهده اوسلو به دستاوردهایی رسید که زمینه برای شرایط کنونی در عرصه سیاسی، امنیتی و شهرک‌سازی را مهیا کرد. یکی از این دستاوردها مهار انتفاضه و وارد کردن تشکیلات خودگردان از سیستم هجومی به فاز دفاعی بود. حتی هنگامی که یاسر عرفات رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین سعی کرد با بندهایی از این معاهده مخالفت کند، رژیم صهیونیستی او را از بین برد. به این ترتیب نتیجه معاهده اوسلو روند یک‌جانبه‌ای شد که بر اساس آن شهرک‌سازی صهیونیست‌ها در کرانه باختری و قدس اشغالی ۴ برابر شد و از حدود ۲۰۰ هزار مورد به   ۸۰۰هزار مورد رسید.

علی حیدر می افزاید: در سایه این شرایط، بستر ایده‌آل برای مشروعیت بخشیدن به این تحولات ایجاد شد، لذا آنچه که باعث ایجاد چنین شرایطی شد، معاهده اسلو بود، نه معامله قرن. به این ترتیب می‌توان گفت حتی اگر شخصیتی مانند دونالد ترامپ در حاکمیت آمریکا قرار نمی‌گرفت نیز همچنان تحولات کنونی  بر اساس معاهده اسلو ادامه پیدا می‌کرد.

الاخبار در پایان می نویسد: لذا می‌توان گفت که پیش‌بینی این موضوع مشکل نیست که محاسبات تل‌آویو و واشنگتن نقش اساسی در ایجاد موقعیت سیاسی و امنیتی دارد که باعث بازدارندگی در برابر انتفاضه مردمی می‌شود و جلوی مقاومت مسلحانه را که می‌تواند موازنه‌های موجود در دو طرف را به بریزد، بگیرد.