جولان سریال‌های لاکچری/ از جزیره خصوصی تا عروسی میلیاردی

گروه فرهنگی الف،   3981002035 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

بارزترین نقطه مشترک سریال‌هایی که این روزها از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود، زندگی‌ لاکچری خانواده‌هایی است که با سبک‌زندگی مردم عادی جامعه، فاصله زیادی دارد. فرقی هم نمی‌کند که بیننده سریال «دل» باشید یا «مانکن». حتی «کرگدن» هم هرچند کمتر اما از نشان دادن چنین سکانس‌هایی‌ پرهیز نکرده است.

جولان سریال‌های لاکچری/ از جزیره خصوصی تا عروسی میلیاردی

روزنامه خراسان نوشت: البته که این ماجرا مربوط به امروز نیست و بیننده‌های سریال‌های «رقص روی شیشه»، «عاشقانه»، «نهنگ‌آبی» و «ممنوعه» که در چند سال اخیر پخش شدند، این مورد را تجربه کرده‌اند. خانه‌های ویلایی، خودروهای گران، آرایش‌های اغراق شده، لباس‌ها و زیورآلات مجلل و ... از عناصر ثابت این سریال‌هاست که حتی تصور داشتن چنین زندگی برای مخاطب عام، ناممکن است.

سریال من لاکچری‌تر است!

انگار در بین تهیه‌کنندگان سریال‌های مانکن، دل و تا حدودی کرگدن رقابتی برای نشان دادن زندگی‌های اشرافی شکل گرفته است. در سریال «دل» مخارج یک عروسی ۸۵۰ میلیون تومان نشان داده می شود. در ادامه به چند نمونه از به تصویر کشیدن چنین موضوعاتی در این سریال ها می پردازیم.

شاید بتوان ادعا کرد سریال «مانکن»، مرزهای لاکچری‌بازی در سریال‌های ایرانی را جابه‌جا کرده است. از همان قسمت‌های ابتدایی با زنی به نام کتایون همراه شدیم که استخر روباز خانه‌اش، نشان دهنده ثروت هنگفت او بود! او ریاست یک مجموعه بزرگ مد و لباس را برعهده دارد، مدل تربیت و به‌صورت غیرقانونی به کشورهای دیگر صادر می‌کند. به‌ لحاظ ظاهری هم پوششی متفاوت از مردم عادی دارد. او و دوستش افسون، لباس‌های گران‌قیمت می‌پوشند و در همه ساعات روز، آرایش‌های آنچنانی دارند. در خور ذکر است خودروی کتایون در این سریال، یک مرسدس بنز S۵۰۰ است که حدود یک و نیم میلیارد تومان قیمت دارد. بعد از گذشت چند قسمت هم با فردی به نام اخگر آشنا شدیم که ثروتش در کنار داشتن قدرت، باعث شده بود هیچ چیزی برایش نشدنی نباشد!

زنی که جزیره خصوصی دارد!

هرچند بعد از تماشای هفت قسمت از سریال «کرگدن»، هنوز گره‌های زیادی درباره داستان آن وجود دارد اما با زنی به نام «ونوشه» روبه‌رو می‌شویم که مدیرعامل یک شرکت تبلیغاتی است و ثروت فراوانی دارد! او در کنار داشتن خانه آن چنانی و خودروی لوکس و ... حتی در یکی از قسمت‌ها برای قرار گذاشتن با یک فرد، او را با قایق شخصی به جایی شبیه جزیره شخصی‌اش دعوت می‌کند که مهمان توسط قایق بعد از مسیری تقریبا طولانی به آن‌جا می‌رسد. گیسو، دختر دیگری در این فیلم است که مادر بسیار پولداری دارد، او هر روز با معلم خصوصی ورزش‌اش تمرین می‌کند و اتاق خصوصی‌اش شبیه یک سوئیت است. جالب‌تر این‌که مدل ماشین گیسو یک تویوتا FJ کروز لوکس است که قیمتش بین ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان است.

خرج کردن یک میلیارد در یک شب!

دل، یک ملودرام است که در آن آرش با بازی حامد بهداد و رستا با نقش آفرینی ساره بیات، یکدیگر را دوست ‌دارند و پس از فراز و نشیب فراوان به روز عروسی خود می‌رسند اما ناگهان عروس، گم می‌شود! نشان دادن خانه ای فوق لاکچری که قرار است آرش و رستا در آن زندگی مشترک شان را شروع کنند، از همان قسمت ابتدایی نشان داد این سریال هم در نمایش زندگی اشرافی، مسیر مانکن را خواهد رفت. مسیر طولانی که از در ورودی خانه تا یکی از اتاق‌ها با گلبرگ‌های قرمز زیر پای تازه‌عروس تزیین شده، چکی که بین داماد و پدرش رد و بدل می شود به مبلغ هشت میلیارد و پانصد میلیون ریال فقط برای هزینه‌های تالار، تالاری که دکور، خوراکی‌هایش و ... همه نشان از لاکچری بودن آن است فقط گوشه‌ای از نمایش سبک‌زندگی اشرافی در این سریال است که تا به حال تنها سه قسمت آن پخش شده است.

در شرایط اقتصادی فعلی با وجود این همه فاصله بین ما و آدم‌های این سریال‌ها، تماشای این سریال‌ها آسیب‌زاست سریال‌هایی مثل مانکن، دل و کرگدن، راهی شبکه نمایش خانگی شده‌اند و سبک‌زندگی اشرافی را به مخاطبان نشان می‌دهند. مخاطب‌هایی که ممکن است در شرایط اقتصادی فعلی، از خودشان بپرسند با وجود این همه فاصله بین ما و آدم‌های این سریال‌ها، آیا لزومی دارد آن‌ها را ببینیم؟ آسیب‌های تماشای زندگی‌های لاکچری بر روان ما شاید بعد از تماشای چنین سریال‌هایی، با خودتان بگویید «ما کجا و آن‌ها کجا!» اما اشکال این جمله چیست؟

وقتی درباره «خود» حرف می‌زنیم، باید به دو بخش «خود واقعی» و «خود ایده‌آل» توجه کنیم. جامعه می‌تواند در شکل‌دهی تصویر خود ایده‌آل، نقش مهمی داشته باشد. مصداقش هم آثار نمایشی اشرافی هستند که یک زندگی کاملاً آرمانی را نشان می‌دهند. هرقدر فاصله بین خود واقعی و خود ایده‌آل‌مان زیاد شود، دچار اضطراب می‌شویم و هیجان‌های منفی هم شدت می‌گیرند. در این حالت سعی می‌کنیم با سازوکارهای مختلف، از احساس پوچی، اجتناب و از خودمان مراقبت کنیم. این مشکل وجود دارد که در تله خودگویی‌های منفی بیفتیم. یعنی در مقایسه با شخصیت‌های پولدار فیلم‌ها، مدام با خودمان بگوییم «من خوب نیستم چون کامل نیستم». احساس حقارت، تخریب عزت‌نفس و ناامیدی، تعدادی از آسیب‌های مقایسه‌های افراطی است. بعضی از مخاطب‌ها، بعد از تماشای آثار اشرافی، سعی می‌کنند سبک زندگی‌شان را مبتنی بر ارزش‌های مالی بنا کنند تا از این طریق، بر احساس حقارت‌شان چیره شوند.

مصرف کننده منفعل نباشید با این ‌حال، انتخاب با شماست که یک مصرف‌کننده منفعل باشید یا مخاطب آگاه و فعالی که حاضر نیست به پول، زمان و انرژی‌اش چوب حراج بزند! مخاطب آگاه، هرگز خودش را محکوم به انتخاب گزینه‌های دم‌دستی نمی‌داند؛ بلکه این توانمندی را دارد که به کمک تفکر انتقادی، محتواهای نمایشی را زیر سوال ببرد و فقط برای چیزهایی وقت بگذارد که واقعاً ارزشمند هستند. زندگی لاکچری بدون احساس رضایت نمی‌ارزد اگر بعد از تماشای این سریال‌ها حسرت زندگی آن ها را خوردید، باید این هیجانات منفی را مدیریت کنید این روزها، «لاکچری» فقط یک هشتگ نیست بلکه تبدیل به یک طبقه اجتماعی، سبک زندگی و حتی ارزش مهم شده است اما لازم است از خودمان بپرسیم سبک زندگی تجملاتی، برای چه کسی ارزشمند قلمداد می‌شود؟ برای من یا برای آن‌ها؟ افراد با هویت‌های بالغ‌تر و مستقل‌تر می‌توانند فارغ از ملاک‌های بیرونی، برای خودشان زندگی باکیفیتی را بسازند. حتی اگر اجزای مختلف جامعه مثل فضای‌مجازی، سلبریتی‌ها، فیلم و سریال‌ها، لوکس‌گرایی را یک ارزش تعیین کرده باشند، افراد پخته‌تر خودشان را ناچار به پذیرش نمی‌دانند.

شاید «پول»، برای لاکچری‌بازها مهم‌ترین ابزار کسب اعتبار و جایگاه اجتماعی باشد و معنای زندگی‌شان هم در لوکس گرایی خلاصه شود اما افراد رشدیافته، می‌توانند به شکل متوازنی، ارزش‌های مختلف را در زندگی محقق کنند. همدلی با دیگران، مهارت‌آموزی، معنویت و ... فقط تعدادی از ارزش‌های مهم دنیا هستند و رسیدگی به آن‌ها کمک می‌کند تا در نهایت یک زندگی رضایت‌بخش و معنادار را بسازیم.