نیویورک تایمز: هیچ کدام از درس های فراوان افغانستان را نیاموختیم

گروه جهان الف،   3980923034 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

روزنامه نیویورک تایمز راهبرد آمریکا را در حدود دو دهه جنگ در افغانستان، صرف هزینه گزاف و تلفات نظامی و غیرنظامی خواند و نوشت جنگ افغانستان درس های زیادی برای ما دارد که رهبرانمان هرگز نیاموخته اند.

نیویورک تایمز: هیچ کدام از درس های فراوان افغانستان را نیاموختیم

«‌ آنچه از اسناد به دست آمده واشنگتن پست در خصوص شکست رقت انگیز جنگ افغانستان و دهها سال دروغ گویی درباره آن حاصل می شود، بیانگر نکته ای بدیهی است که نشان می دهد دولت آمریکا از روراست بودن با خود، خویشتنداری می کند. 

رهبران نظامی و غیرنظامی سال ها گفته اند که ماموریت بازسازی افغانستان نه تنها ممکن بلکه موفق است. اما در خفا، مردان و زنانی که جنگ را هدایت می کردند، در حضور  سربازرس امور بازسازی افغانستان چیزی را پذیرفته اند که برای همه، به جز ناظران بسیار کوته بین، آشکار بوده است.  

"داگلاس لوت" ژنرال ارتش آمریکا که در دولت های بوش و اوباما خدمت می کرد، در مصاحبه ای در سال 2015 با سربازرس  امور بازسازی افغانستان گفت: "ما از درک اصولیِ اوضاع افغانستان کاملا ناتوان بودیم، نمی دانستیم که چه کار می کنیم." 

تقریبا بلافاصله پس از سرنگونی طالبان در سال 2002، دورنمای تیره و تار  از کسب هر آنچه که بتوان آن را پیروزی نامید، آشکار بود. "دونالد رامسفلد" وزیر دفاع سابق در یادداشت هایش در در بهار 2002 نوشت: "ما هرگز قصد نداریم ارتش آمریکا را از افغانستان خارج کنیم، مگر آنکه مطمئن باشیم تحولاتی رخ می دهد که تضمین کننده ثباتی است که خروج ما را ضروری می کند."  این یادداشت ها که در گزارش واشنگتن پست به آن استناد شده، با درخواست رامسفلد پایان می یابد که می گوید: "کمک!"

بیش از یک سال بعد، آقای رامسفلد، که مسئول مجهزترین ارتش کره زمین بود، آشکارا گفت: "من نمی توانم تشخیص دهم که چه کسانی جنایتکار هستند."  

بعد از صرف بیش از یک تریلیون دلار و 18 سال جنگ، دولت کابل هنوز بدون حمایت سربازان آمریکایی ناتوان است. ظاهرا هم شواهد چندانی وجود ندارد که خلاف این امر را نشان دهد.

یک مقام سابق وزارت خارجه آمریکا که نامش مشخص نشده است، به محققان در سال 2015 گفت: "مدت زمان لازم برای ایجاد یک دولت مقتدر مرکزی 100 سال است، که ما فاقد آن بودیم." اما پذیرفتن این که چنین هدفی دست نایافتنی است، به معنای پذیرفتن شکست است. 

پس اسطوره سازی ادامه دارد، قوه جبریِ نهادینه شده همچنان دیده می شود و پنتاگون نیز مدام فرمان جابجایی نیروها را صادر می کند تا 13 هزار نظامی را در کشور حفظ کند. رئیس جمهوری ترامپ ماه گذشته خطاب به نظامیان آمریکایی در پایگاه هوایی بگرام افغانستان خاطرنشان کرد: "پیروزی در میدان جنگ همواره به شما تعلق خواهد داشت، شما مبارزان آمریکایی." 

اسناد این تحقیقات نشان می دهد، یکی از اعضای سابق شورای امنیت سازمان ملل که نامش مشخص نشده، در خصوص دستورات جابجایی نظامی صریح تر بوده و گفته است: " وظیفه پیروزی نبود، شکست نخوردن بود ."  

این جنگ بن بستی طولانی و خونین بوده است. از زمان آغاز جنگ، بیش از 2 هزار و 400 آمریکایی کشته و بیش از 20 هزار نفر دیگر زخمی شده اند. بیش از 38 غیرنظامی افغان کشته و تعدادی نامشخص زخمی شده اند. اکنون بیشترین بخش های کشور در کنترل طالبان بوده، افغانستان مملو از آوارگان است و تولید تریاک در آن هم چهار برابر شده است.  

دولت آقای ترامپ در حال مذاکره با طالبان بوده است تا به جنگ پایان دهد، ولی چیزی برای نشان دادن ندارد. در سپتامبر گذشته، نیروی هوایی آمریکا بیش از هر ماه دیگر در تقریبا یک دهه گذشته، بمب و مهمات نظامی دراین کشور فروریخت. تلفات غیرنظامی به میزانی چشمگیر بالا است. 

شکست آمریکا در افغانستان شاید از نظر برخی آمریکایی ها، شگفت انگیز باشد. ولی آمریکایی هایی که نباید به هیچ وجه شگفت زده باشند، اعضای کنگره هستند که به آغاز جنگ رای داده، بارها با تامین هزینه های مالی آن موافقت کرده و به وظیفه خود در نظارت بر تحولات جنگ، عمل نمی کنند. 

"جاش هاولی" سناتوری از میسوری، در توییتی درباره این اسناد می نویسد: "این مساله واقعا شوکه آور است. سال ها و سال ها سخنان نیمه درست و دروغ گویی آشکار." اقای هاولی عضو کمیته نیروهای مسلح سنا است. 

"کریستین گیلیبرند" سناتوی از نیویورک هم در نامه ای به رئیس کمیته نیروهای مسلح که خود نیز عضو آن است، نوشت: "باعث نگرانی شدید است که گزارشی از مصاحبه با مقامات آمریکایی را بخوانیم که ظاهرا در تضاد با بسیاری از موارد اطمینان خاطری است که در جلسات استماع کمیته شنیده و خاطرنشان می شد درخصوص ادامه جنگ در افغانستان استراتژی آشکار وجود داشته و پایان آن نیز مشخص است." 

  واقعا شوک آور و باعث نگرانی شدید است که اعضای کنگره، که ناظر بر عملکرد ارتش بوده و به گزارشات طبقه بندی شده نظیر گزارش واشنگتن پس دسترسی دارند، با آشکار شدن این اسناد متعجب شوند. گزارشی که سه سال طول کشید و دو مورد دادگاه فدرال برگزار شد، تا برای عامه مردم علنی شود. 

سربازرس برای تهیه این گزارش سری که "درس های آموخته شده" نام داشت، در حدفاصل سال های 2014 و 2018 با مقامات نظامی و غیرنظامی ناظر بر جنگ مصاحبه کرد. درس های بسیار زیادی است که از جنگ افغانستان می توان آموخت: تاثیر مخرب فساد، فقدان استراتژی و مسئولیت پذیری،  اطمینان خاطر رهبران نظامی و تاکید بر این که آمریکا – و نه نیروهای افغان – مسئول حوادثی هستند که در کشور رخ می دهد. اما شواهد چندانی نیست که نشان دهد دولت آمریکا این موارد را آموخته باشد. 

تا زمانی که رهبران نظامی و غیرنظامی ناظر بر جنگ افغانستان اصرار کنند استراتژیشان کارآمد است، امید چندانی هم وجود ندارد که این درس ها را بیاموزند. »