فرهیختگان نوشت: افزایش قیمت و سهمیهبندی شبانه و یکباره بنزین، جامعه را در شوک قرار داده است. اقدامی که اگرچه دولت زمزمههای آن را از چندی پیش آغاز و حتی در بودجه 98 نیز از آن رونمایی کرده بود ولی تا همین چند روز پیش از عملیاتی شدن، توسط دولتیها تکذیب میشد. کارشناسان اقتصادی موافق این طرح، نهتنها امسال و پارسال که از سالها پیش معتقد بودند قیمت آزاد بنزین و یارانه دولت به سوخت، بیش از هرکسی به نفع افراد برخوردار و متمول جامعه و قاچاقچیان تمام خواهد شد و از این رو بر سهمیهبندی بنزین به نفع دهکهای پایین جامعه تاکید داشتند؛ تاکیداتی که در سال 89 و دولت دهم به سهمیهبندی بنزین و اضافه شدن کارت سوخت به کیف مدارک صاحبان خودرو منجر شد. با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید اما رئیسجمهور با این بهانه که دونرخی بودن بنزین فسادزاست ابتدا بنزین را تکنرخی و بعد غزل خداحافظی کارت سوخت را نیز خواند. آن زمان کارشناسان معتقد بودند ذبح کارت سوخت تنها به جرم آمدنش از دولت قبل صورت گرفته است. علاوهبر آن اگرچه در این مدت افسارگسیختگی بازار به اوج خود رسید ولی گویی افزایش قیمت بنزین برای دولت جنبه حیثیتی پیدا کرده بود و از این رو افزایش پلکانی قیمت بنزین متوقف شد، اگرچه در این میان اغراض سیاسی نیز بیتاثیر نبود. به هر ترتیب هفته گذشته روحانی در سفر استانی خود از طرح دولت برای بستههای حمایتی به 18 میلیون خانوار یا همان 60 میلیون نفر خبر داد، بیآنکه گریزی به علت این بسته حمایتی بزند. از این رو شاید بیراه نباشد مردمی که دولت کلامی سعی در اقناعشان نکرده، معترض باشند. اعتراضاتی که بعید نبود محمل نفوذ مناسبی برای اشرار نیز فراهم کند. برای بررسی بیشتر ایده دولت جهت اداره کشور و ابعاد و اهداف سهمیهبندی بنزین، سراغ سعید لیلاز کارشناس اقتصادی رفتیم. آنچه در ادامه میآید مشروح گفتوگوی با این کارشناس است.
دولت روحانی ابتدای کار دولت با دونرخی بودن قیمت بنزین مخالفت کرد و حتی تاکید داشت که این اقدام فسادزاست و از این رو کارتهای سوخت از گردش خارج شد. چرا از چندی پیش به دونرخی شدن بنزین تاکید داشته و امروز هم این طرح دولت به مرحله اجرا در آمده است؟
این اقدام (دونرخی شدن و سهمیهبندی بنزین) نشان میدهد دولت بالاخره تسلیم نظرات کارشناسی شده است. کسانی که معتقدند دولت کار غیرکارشناسی کرده است باید توضیح دهند که کجای این کار غیرکارشناسی است. این که در کوچه و خیابان اعتراض میشود و همچنین بخش مردمی اعتراضات به این معنی نیست که تصمیم دولت غلط بوده است. به این معنی است که مردم اعتراضات خود را درباره ناکارآمدیها، تورمها، سوءمدیریتها و... بازتاب میدهند. نباید فریب بخوریم و تصور کنیم این دعواها صرفا بر سر بنزین است. در تاریخ ایران هم در 50-40 سال گذشته هر گاه ملت ایران خواسته اعتراض خود را نسبت به سوءمدیریتها و بیکفایتیها نشان دهد این اعتراض را در قالب اعتراض به قیمت بنزین یا افزایش قیمت حملونقل نشان داده است. حتی در دهه 1340 این چنین بود. بنابراین صرف بخش مردمی اعتراضات بحق است و بعد از تورم 35 درصدی سال گذشته و تورم امسال که 30 تا 32 درصد خواهد بود و بعد از اینکه ظرف دو سال صد درصد افزایش در سطح عمومی قیمتها خواهیم داشت، بخش مردمی این اعتراضات کاملا بحق است. ولی به این معنا نیست که بنزین مقصر این ماجراست یا کار غیرکارشناسی انجام شده است. تا جایی که من در جریان هستم بیش از دو سال است که دولت در این زمینه رایزنی میکند و اتفاقا خیلی هم تاخیر در این امر داشته است.
با توجه به این رایزنی دو ساله دولت که شما هم به آن اشاره داشتید، چرا دولت پیش از این در برابر این تصمیم کارشناسی که از دولت دهم اتفاق افتاده بود، مخالفت کرد؟
یکی از مشکلات فقدان شجاعت و تصمیمگیری آقای روحانی بهخصوص بعد از ماجرای دی ماه 96 بود. در این ماجرا برخی نشان دادند که حاضرند تا مرحله سرنگونی دولت و نظام هم برای پیشبرد مقاصد و منافع خود جلو بروند. این پشت آقای روحانی را خالی کرد. در دی ماه 96 عدهای نشان دادند که به خاطر منافع خود حاضرند دولت، کشور و نظام جمهوری اسلامی را با هم آتش بزنند. بدیهی است که این دولت جرات تصمیمات دیگر و پیشبرد مقاصد دیگری را ندارد چون کاری که در مورد موسسات مالی و اعتباری کردند کار شجاعانهای بود و به آن نتایج تلخ انجامید.
دونرخی بودن بنزین را قبل از این داشتیم و خود آقای روحانی تغییر دادند.
بله، درست است. باید موقعیت کشور را در نظر بگیرید. الان ساختار اجتماعی ایران بسیار شکنندهتر از سال 93 است. ما در آن سال در پایان یک بحران سیاسی- اقتصادی و امضای برجام، بنزین را تکنرخی کردیم و من معتقدم بعد از اینکه مجددا مساله تحریمها حل شد دوباره کشور میتواند این کار را انجام دهد، برای انجام آن دیر نمیشود. ولی این بهترین تصمیم ممکن بود و حتی پیشنهادی که من دادم این بود که بنزین را کوپنی کنیم و ابتدا نرخ را افزایش ندهیم (نرخ سهمیهای افزایش پیدا نکند) ولی قسمت دوم قیمت (نرخ آزاد) را چهار هزار تومان بگذاریم. به هرحال به نظر من این تصمیمی که گرفتند درست است. باید با هر وسیله ممکن ولو اینکه منابع و پول آن را در چاه بریزیم مصرف بنزین ایران را کاهش دهیم.
به نظر شما آوردهها و مهمترین دستاوردهای این اقدام برای مردم و دولت چیست؟
افزایش عدالت اجتماعی و کاهش شکاف طبقاتی مهمترین دستاورد این طرح است. دومین مورد این است که مصرف بنزین کشور حداقل 15 تا 20 میلیون لیتر در روز کاهش مییابد و این معادل صادرات 100 هزار بشکه نفت خام در روز است. قاچاق بنزین بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد. از همه مهمتر آلودگی هوا و ترافیک و انواع بیماریهای تنفسی ناشی از آلودگی هوا از بین خواهد رفت، هیچ کشوری با ثروت ملی خود مانند ایرانیها رفتار نکرده است.
درآمد دولت از این طرح چقدر خواهد بود؟
این درآمد را قابلتوجه نمیبینم، بیشتر تصورم این است که دولت از محل کاهش مصرف سوخت میتواند مبلغ مختصری در حدود 15-10 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند که اگر صرف هزینههای عمرانی کند، بهترین کار ممکن را انجام داده است. این که شما مخیر باشید بهعنوان یک ایرانی بنزین آتش بزنید یا با پول این بنزین دولت بتواند برای شما اشتغال بهتری ایجاد کند، کدام را انتخاب میکنید؟ یا اینکه پول بنزین را به خودتان بدهد و شاید بخواهید به جای بنزین چیز دیگری خریداری کنید.
با توجه به اینکه رهبری هم از این ایده دولت حمایت کردند و پیش از این هم اختیارات داده شده به دولت بهخصوص در امور اقتصادی به حدی بود که شما نیز آن را کمسابقه خوانده بودید تا آنجا که تاکید داشتید با این حجم از اختیارات باید شاهد تحرکات جدی از دولت بود، به نظر شما میتوان شاهد اقدامات مثبتی از ناحیه دولت بود؟
ما هیچراهی جز حمایت از دولت آقای روحانی و بهخصوص حمایت از جمهوری اسلامی نداریم. ملت ایران باید این مسیری را که در 41 سال گذشته طی کرده است، ادامه دهد هر گونه عقبگرد و انحراف از این مسیری که تاکنون رفتیم منجر به تبدیل ایران به یک لیبی یا عراق دیگر خواهد شد. من امیدوارم آن روز زنده نباشم... .