وزارتخانهای تازه متولد شده که میتواند به مانند تربیت درست یک کودک خود ناجی یک کشور شود. ناجی کشوری که با وجود وزارتخانههایی کهن سال و گاه فرتوت، امید است راه حل بسیاری از مشکلات مختلف کشور باشد. وزارتخانهای که در برخی از کشورها، هم تراز وزارت نفت در کشورمان درآمد زایی برای کشورهایشان دارنند.
حال که مجلس شورای اسلامی، دولت را به تاسیس وزارتخانهای مجزا برای پیگیری مسائل مرتبط به امور میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ملزم نموده است، و این وزارتخانه تازه تاسیس نیز پس از مدت کوتاهی از الزام مجلس توانست اولین وزیر خود را بشناسد را میتوان اقدامی مبارک دانست. اما آیا صرف تشکیل یک وزارتخانه همچون سایر وزارتخانهها کافی است؟
آیا این وزارتخانه برای پاسخ به ضرورتهای داخلی و خارجی کشور و در پس چشم اندازی ژرف تاسیس شده است؟
آیا این وزارتخانه برنامهای مدون برای اموری که برایش تاسیس شده است به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دارد؟ آیا برنامههای تنظیم شده در راستای سیاستهای کلی نظام در جهت توسعهی این بخشها میباشد؟
آیا این وزارتخانه برنامهای برای ثبت موارد متعددی از میراث کهن فرهنگی کشورمان را پیش از اینکه کشورهای کوچک و بزرگ در اطراف و حوزهی تمدنی کشورمان برایش طمع کنند، دارد؟ و یا باز باید منتظر بود تا مواردی که سایرین برای ثبت جهانیش به نام خود اقدام میکنند، ما را تکان دهد؟ به عنوان مثال، آیا میدانیم که ترکیه پس از مصادرهی شاعر پرآوازه و عارف کشورمان همچون جلاالدین مولانا حال در صدد ثبت جهانی حکیم بلند مرتبهی ایرانی بوعلی سینا به عنوان یکی از میراثهای معنوی و ناملموس در سازمان جهانی یونسکو به نام خود میباشد؟ هر چند از این موارد کم نیستند همچون بیهقی، پوریای ولی و فردوسی که در پس تلاشهای فراوان کشورافغانستان در صدد مصادره به نام خود هستند و یا نظامی گنجوی، موسیقی عاشقیلار، ساز تار، شب یلدا و ورزش چوگان توسط جمهوری آذربایجان، عمر خیام توسط کشورهای عربی، بادگیر توسط امارات متحده عربی، قهوه خانه توسط ترکیه، فارابی توسط ترکیه و جمهوری قزاقستان، نان لواش توسط جمهوری ارمنستان و یا حتی شیر ایرانی توسط هند از این دست موارد هستند که در پس کوتاهیهای مکرر و غفلتهای مسئولین هر از چند گاهی رخ میدهد. این در حالی است که در کمال ناباوری باید اذعان داشت که بسیاری از این کشورها عمر حیاتشان حتی به 30 سال نمیرسد که خود را میراث دار چنین فرهنگ کهنی میدانند.
و آیا این وزارتخانهی تازه تاسیس میتواند با همکاری سایر نهادهای دست اندرکار در جهت توسعه زیر ساختهای گردشگری و با انجام تبلیغات درست و قوی در سطح منطقه و بین الملل سبب جذب بسیاری از گردشگران خارجی به کشور شود. به گونه ای که سرزمین ایران به سبب فرهنگ غنی خود و یکی از تمدنهای بزرگ و مهم جهان میتواند هر گردشگری را به وسوسه بیندازد تا خود را به این آب و خاک برساند تا بتواند ذرهای از اقیانوس تمدنی کهن را از نزدیک بچشد. سرزمینی چهارفصل با بهرمندی از نعمتهای فراوان طبیعی همچون کویر و دریا در کنار هم و یا آثار باستانی فراوان که ذکر اسامی آنها وقت تلف کردن میباشد.
صد البته در این عرصه میتوان روانشناسی گردشگری را شناخت و آن را به کار بست و حتی از تجربیات سایر کشورها در امر صنعت گردشگری بهره برد. به عنوان مثال کشور همسایه ترکیه که در سال 2018 توانسته است 40 میلیون گردشگر خارجی را به کشور خود بکشاند و درآمدی حدود 32 میلیارد دلار را نصیب خود کند. صنعتی که بسیاری بر این باورند میتوان از آن به عنوان ابر صنعت نام برد چرا که هستند کشورهایی که جذب توریست خارجی اصلی ترین و بعضا تنهاترین منبع کسب درآمدی دولتهایشان محسوب میشود و گاه حتی نقشی چون نفت در کسب درآمدی کشور ما را برای کشورشان ایفا میکنند و این موضوع را نیز باید در نظر داشت که در صورت توسعهی صنعت گردشگری، این توسعه تنها محدود به همین قلمرو نخواهد بود بلکه خود به تنهایی میتواند موتور محرک برای سایر صنایع کشور گردد. چرا که اگر کمی پیشتر از این به فکر این صنعت بودیم، میتوانستیم امروز که در تنگنای تحریم های ظالمانهی آمریکا علیه کشورمان در تمام زمینهها از جمله فروش نفت و برگشت پول حاصل از فروش با مشکل روبرو شدهایم با بهره گیری از صنعت گردشگری خود از این گردنهی تاریخی به آسانی، سلامت و کمترین زحمت عبور نماییم.
در زمینهی جذب گردشگران خارجی و توسعهی این بخش، راهکارهایی است که میتوان برای راحت تر طی کردن مسیر از آن بهره برد. به عنوان مثال، استفادهی درست و مفید از شبکههای برون مزری سازمان صدا و سیما و بهره گیری از شبکههای تلویزیونی بینالمللی سایر کشورها و مطبوعات بینالمللی در جهت تبلیغ درست جاذبههای گردشگری کشور، دعوت از سفرای کشورهایی که شهروندانشان بیشترین سهم را در گردشگردی جهان دارند برای معرفی درست و شایسته از مناطق مختلف کشور و حتی دعوت از نخبگان این کشورها همچون خبرنگاران و هنرمندان برای سفر به ایران و همچنین دعوت از استادان ایرانشناسی و زبان فارسی، دانشجویان این رشتهها به ایران برای بازدید و شناخت بهتر از فرهنگ و تمدن کشور و بهره بردن از پتانسیل ایرانیهای خارج از کشور برای معرفی جاذبه های تاریخی و فرهنگی، راههایی است که میتواند کشور را در این راه یاری نماید.
همچنین در حوزهی گردشگری لازم است با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به گردشگری سلامت نیز توجه ویژهای صورت گیرد؛ چرا که با توجه به سطح بالای دانش پزشکی و به روز بودن، پیشرفتهای خوب و پیشرو بودن در درمان بسیاری از بیماریها، اشتراکات دینی و مذهبی، تاریخی و فرهنگی، قیمت بسیار مناسب کشورمان نسبت به سایر کشورها و بعد مسافت میتوانیم بسیاری از بیماران کشورهای همسایه را جذب نماییم.
و اما صنایع دستی که به عنوان آثار مادی و معنوی برجای مانده از گذشتگان بیان کنندهی فرهنگ و تمدنی بزرگ از اقوام گوناگون در نقاط مختلف سرزمینی به نسلهای امروزین به یادگار گذاشته شده است. یادگارهایی که خود به تنهایی شناسامه و هویت هر قوم و قبیلهای هستند و نقش بسزایی در شناساندن هویت فرهنگی و تمدنی ملتها دارند. یادگارهایی که چون سرمایههایی از نسلهای گذشته به ما ارث رسیده است. ایران سومین کشور تولید کننده صنایع دستی از لحاظ تنوع در دنیا بعد از هند و چین است. صنایعدستی ایران شامل ۱۸ گروه، 242 رشته و ۱۴۰ زیرمجموعه است که در نقاط مختلف کشور وجود داشته و به ثبت ملی رسیده است که اما از همه اینا فقط و فقط تعداد بسیار محدودی آن هم در ابعاد بسیار کوچک به حیات خود ادامه میدهند. هنر صنعتی که توانسته در برخی از کشورهای جهان از جمله چین، هند و پاکستان آنچنان رونق گیرد که با صادرات آن به نقاط مختلف جهان فرهنگ خود را به جهانیان عرضه نمایند و حتی از این طریق تاثیر و نفوذ فرهنگی بر سایر فرهنگها نیز داشته باشند . و گاه حتی پا را فراتر از این نیز گذاشتهاند و صنایع دستی ایرانی که ریشه در زیست بوم و فرهنگ کهن ایرانی داشته را به نام خود به جهان معرفی کردهاند و از آن سود بسیار میبرند.
در سالهای اخیر یکی از مشکلات عمدهی هنرمندانی که به امور صنایع دستی اشتغال دارند واردات بیرویهی صنایعدستی ارزان قیمت از کشورهایی چون چین و هند بوده است. صنعتی که در صورت حمایت از هنرمندان داخلی میتواند زمینه ساز تحولی بزرگ به ویژه در مناطق روستایی و کمتر برخودار ایجاد کند و خود به تنهایی جمعیت کثیری را مشغول به کار نماید و سبب جلوگیری از مهاجرت از این مناطق به شهرهای بزرگ شود. این تولیدات میتواند علاوه بر رفع نیاز داخلی کشور به اقصاء نقاط جهان صادر گردد چرا که شهروندان سایر ملل نیز ترجیح میدهند که تولیدات اصیل و با کیفیت ایرانی را در مقایسه با تولیدات تقلبی و بی کیفیت چینی و سایر کشورها انتخاب نمایند و این خود میتواند درآمد زیادی را به کشور سرازیر نماید و از آنجا که این هنر صنعت به صورت زنجیره وار به هنرها و صنایع دیگر نیز مرتبط میباشد، میتواند سبب افزایش تولید و رونق در سایر بخشها نیز گردد.
همه این مطالبی که گفته شد دغدغههای ابتدایی جامعه است که میخواهد درجا نزند و به جلو حرکت کند و نگذارد هیچ کس در هیچ کجا چه در داخل با تحمیل سیاستهای نادرست و ناکارآمد و یا در خارج با سیاستهای خصمانهای چون تحریم جلوی رشد و شکوفایی گذشته خود را بگیرد و آن را باز یابد.
به امید اینکه وزارتخانه تازه متولد شده بتواند تحولی بزرگ در حفظ و شناساندن میراث فرهنگی به جهانیان، و شناخت و بهره گیری از روانشناسی گردشگری در جهت رونق هر چه بیشتر و جذب گردشگران مشتاق و تشنه با فرهنگ و تمدن ایرانی، سیاستگذاری و اجرای درست آن در عرصه گردشگری سلامت و زیر مجموعههای آن و حمایت تمام قد از هنر صنعت صنایع دستی نقش بسزایی ایفا نماید و باری از مشکلات کشور کم کرده و نه اینکه خود باری بر سیستم اداری کشور همچون برخی از وزارتخانههای پیر و خسته هزینهای به کشور تحمیل نکند.