اصل 52 قانون اساسي ميگويد؛ «بودجه سالانه كشور به ترتيبي كه در قانون مقرر ميشود از طرف دولت تهيه و براي رسيدگي و تصويب به مجلس شوراي اسلامي تسليم ميگردد. هر گونه تغيير در ارقام بودجه نيز تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود.»
قانون اساسي در اصل 52 ميگويد؛ بودجه «سالانه» است. ماده يك فصل اول قانون محاسبات عمومي كشور ميگويد؛ «بودجه كل كشور برنامه مالي دولت است كه براي يك سال مالي تهيه ميشود» اما آقاي نوبخت رئيس سازمان مديريت و برنامهريزي كشور ميگويد بودجه سال آينده «دوسالانه» است!.
رئيسجمهور براساس يك تكليف قانوني در تاريخ 7/4/98 بخشنامه بودجه سال 99 را در 4 فراز و يك پيشنويس در 3 بند و 4 جزء به كليه دستگاههاي اجرايي ابلاغ كرد، اما آقاي نوبخت ميگويد؛ لايحه دوسالانه بودجه مربوط به سالهاي 1399 و 1400 در 15 آذرماه توسط رئيسجمهور به مجلس ارسال ميشود. پس از ابلاغ بخشنامه بودجه سال 99 (بخوانيد بودجه يكساله) رئيسجمهور چه ميشود؟!
قانون برنامه و بودجه و نيز اصل 52 قانون اساسي حكم ميكند لايحه بودجه براساس برنامه مصوب مجلس باشد. همين قانون ميگويد «برنامه» يك مقوله است و «بودجه» مقوله ديگر.
اما آقاي نوبخت ميگويد؛ همزمان با بودجه دوسالانه 1399 و 1400 سه برنامه دوسالانه نيز به مجلس ميرود!.معلوم نيست نسبت اين سه برنامه با برنامه پنجساله ششم توسعه چيست؟ اگر بودجه دوسالانه 1400 - 1399 براساس برنامه پنجساله ششم توسعه نوشته شده است، پس اين سه برنامه چه صيغهاي است. اگر برنامه پنجساله ششم توسعه را كنار گذاشته، خودشان به جاي يك برنامه، سه برنامه نوشتهاند به چه مجوز قانون اساسي و قانون عادي، قانون برنامه پنجساله ششم توسعه را كه فرآيند قانونگذاريآن طي شده، كنار گذاشتهاند؟!.
براساس يك روال قانوني و طبيعي، بودجه شركتهاي دولتي سالانه است. حسابرسان و بازرسان قانوني هرساله يك سال مالي را حسابرسي ميكنند و به مجامع اطلاع ميدهند و اگر جرمي اتفاق افتاده باشد، به مراجع قضائي گزارش ميكنند. اگر بودجه، دوسالانه شود، تكليف قانوني حسابرسان و بازرسان قانوني و حساب و كتاب شركتهاي دولتي چه ميشود؟!.
شاهبيت بودجه دوسالانه آقاي نوبخت اين است كه عوايد حاصل از فروش نفت را از منابع بودجه جاري حذف كرده و آن را برده در برنامه اول كه عمراني، در برنامه دوم مربوط به اشتغال و برنامه سوم كه مربوط به يارانههاست!.
منبع: رسالت
آيا حذف منابع حاصل از فروش نفت از بودجه جاري، مشكل بودجه را حل كرده است؟ بردن اين منابع تحت عنوان سه برنامه آيا اين شاهكار را به نام طراحان بودجه دوسالانه ميتواند به ثبت رساند؟!.
بردن منابع فروش نفت تحت سرفصل با سه عنوان «برنامه عمراني»، «اشتغال» و «رفاهي يارانه» يك «تردستي مالي و محاسباتي» است. قاطي كردن مفهوم «بودجه» و «برنامه» تحت عنوان برنامه دوسالانه بودجه نميتواند پرده روي اين تردستي بكشد.
اسم اين كار نقض قانون اساسي، قوانين حاكم بر بودجهبندي و برنامهنويسي و سر كار گذاشتن مجلس در بگومگوهاي بودجهاي آن هم بر سر «هيچ» است!
همين چند روز پيش بود كه آقاي اميدعلي پارسا رئيس كل سازمان امور مالياتي كشور در گفتوگو با صدا و سيما گفت: «بررسي ليست تراكنشهاي مالي 300 هزار ميلياردر نشان ميدهد نيمي از آنها مؤدي مالياتي نيستند و نيم ديگر كمتر از آنچه لازم است، ماليات ميپردازند.»
آقاي رئيسجمهور، وزير اقتصاد و دارايي و رئيس سازمان برنامه و بودجه بايد به اين سؤال پاسخ دهند چرا نيمي از كساني كه درآمد ميلياردي دارند، در سازمان امور مالياتي حتي يك پرونده هم ندارند. 35 درصد از اين جماعت ميلياردر كه فرار مالياتي دارند در تهران هستند. از تمام امكانات شهري استفاده ميكنند، دولت امنيت آنها را تأمين ميكند، اما حاضر نيستند به اندازه يك كارگر و كارمند ماليات بدهند؟!.
در تمام دنيا بودجه دولتها با ماليات اداره ميشود. اكثر شركتهاي معظم دولتي ازجمله شركت ملي نفت اصلا ماليات نميدهد. به جاي بودجهنويسي، خلاف برنامه و خلاف قانون اساسي و خلاف قوانين عادي كشور برويد از صاحبان ثروتهاي نجومي ماليات بگيريد، آن وقت خواهيد ديد خود به خود منابع حاصل از فروش نفت از بودجه جاري حذف ميشود.
سخنان اميرعلي پارسا رئيس كل سازمان امور مالياتي نشان ميدهد 150 هزار ميلياردر گردنكلفت در اين مملكت، راست راست ميگردند و يك ريال هم ماليات نميدهند.
رئيسجمهور به جاي خلق دوقطبيهاي كاذب و حاشيهسازي دنبال استيفاي حقوق ملت باشد و برود كليد خود را در قفل كساني بيندازد كه بودجه كشور را به اين حال نزار و نحيف انداختهاند. كارآمدي دولت در حوزه اقتصاد منوط به حساب و كتاب داشتن مملكت است، منوط به بودجهاي است كه درآمدهاي آن خوب ديده شوند و هزينهها كاهش يابند. اين وظيفهاي كليدي است كه اصل 126 قانون اساسي منحصرا به عهده رئيسجمهور گذاشته است.