ردي از كاپيتولاسيون در سرنوشت ايران

ميرزاسعدين داورپناه، گروه تعاملی الف،   3980808001 ۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشار
ردي از كاپيتولاسيون در سرنوشت ايران

چند هفته پيش، نخست وزير و وزير خارجه بريتانيا، از دولت امريكا تقاضا كردند كه ضمن استرداد همسر يك ديپلمات آمريكايي، مصونيت وي (بر اساس قرارداد وين) را معلق كند تا به اتهام او در محاكم بريتانيا رسيدگي شود؛ دولت امريكا نپذيرفت و همين بسياري را در بريتانيا آزرده خاطر كرد. پليس انگليس، «آنا ساكولاس» همسر يك ديپلمات امريكايي را مقصر يك حادثه مي شناسد. تخلف ساكولاس از مقررات رانندگي، منجر به سانحه و كشته شدن يك نوجوان ١٩ ساله انگليسي شد. شهروند خطاكار امريكايي، در سايه مصونيت ديپلماتيك، ساعاتي پس از حادثه به امريكا گريخت.

تعريف كاپيتولاسيون در جامعه ايراني، نسبتي با كليدواژه هاي اين ماجرا دارد. امريكا، مصونيت قضايي و تصادف رانندگي، يادآور توصيفي است كه آيت الله خميني از مصوبه جنجالي مربوط به گسترش دامنه شمول قرارداد وين داشت. در ٤ آبانماه ١٣٤٣ آيت الله خميني چنين گفت:
«اگر چنانچه کسی سگ امریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛ لکن، اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد باز خواست می‌کنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگتر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد... اگر ما زیر اتومبیل رفتیم، کسی حق ندارد به امریکایی‌ها بگوید بالای چشمت ابرو!»

دولت وقت ايران ضمن پيگيري الحاق به كنوانسيون وين، طي تقديم لايحه اي، ماده واحده شمول مصونيت هاي ديپلماتيك بر اعضاي هيات هاي مستشاري امريكايي را پيشنهاد داده بود. مجلسين لايحه را تصويب كردند و آيت الله خميني در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اعلام كرد كه «عيد ايران را عزا كرده اند، عزا كردند و چراغاني كردند... استقلال ما را فروختند و باز هم چراغاني كردند؛ پايكوبي كردند...»

سخنراني آن روز كه بعدها به اعلام مخالفت با كاپيتولاسيون معروف شد، نهضت امام خميني در برابر آمريكا را معتبر كرد. روز تجلي اين نهضت، همزمان با جشن ميلاد شاهنشاه و مصادف با سالروز تولد امام خميني به تقويم قمري است. چند روز بعد در ١٣ آبان ماه، آيت الله خميني را از ايران تبعيد كردند. 

سابقه اعطاي حق كاپيتولاسيون در ايران، چندان از تاريخ ظهور آن در قراردادهاي ميان عثماني و اروپا دور نيست. ابتدا شاه عباس صفوي چنين كرد و حتي كريم خان زند هم طي توافق با اجنبي، حقي مشابه به اتباع انگليسي داد. اما كاپيتولاسيون از دوران قاجار رنگ ديگري گرفت و به نماد تحقير مبدل شد. بر اساس آنچه طي عهدنامه تركمانچاي به ايران تحميل شده بود، كاپيتولاسيون نه تنها شامل حال روس هاي پيروز شد، بلكه در جايگاه حقي قابل مطالبه براي ديگر دول هم نشست. (به اعتبار اصل دول كامله الوداد) در پايان جنگ جهاني اول، ايران بر آن شد تا از فرصت كنفرانس پاريس استفاده كند، شايد كه با جلب احترام به حاكميت ملي ايران، تمناي برچيدن كاپيتولاسيون را نيز به ثمر برساند. آنجا نشد اما درِ ديگري گشوده شد. انقلابيون روسيه از طلبكاري دست برداشتند و چندي بعد ايرانيان در پايان دوره ٩٩ ساله تركمانچاي، الغاي كاپيتولاسيون را جشن گرفتند. روسيه تزاري تنها دارنده حق كاپيتولاسيون در ايران نبود، با اين وجود نقش موثري در برچيدن آن ايفا كرد. محمد مصدق طي نطق٣٠ شهريور ١٣٢٩ در مجلس شوراي ملي درباره چگونگي برچيده شدن كاپيتولاسيون چنين جمع بندي كرد كه: «ما مرهون دولت شوروی هستیم که اول دولتی بود از حق کاپیتولاسیون از مطالباتی که داشت از امتیازاتی که افراد دولت شوروی در ایران داشتند صرف نظر کردند». مرتبط با الغاي كاپيتولاسيون، رضاشاه پهلوي بر تقويت دستگاه قضايي تمركز كرد تا متناسب با لوازم داوري ميان ايرانيان و بيگانگان سازماندهي شود و بهانه اي براي مطالبه حق قضاوت كنسولي برجا نماند. يكي از محصولات اين تلاش، كتاب «قانون مدني» ايران است كه تا امروز (با تغييراتي جزيي) اعتبار دارد. آنچه حكومت محمدرضا شاه طي احياي كاپيتولاسيون مرتكب شد، به تمسخر كشيدن دستاوردي بود كه پدرش آن را جشن مي گرفت و حتي براي اثبات وطن پرستي خود به آن ارجاع مي داد. 
علي رغم تسليم شدنهاي دربار ايران به زور و زياده خواهي اجنبي، مردم ايران هيچ گاه با اين ننگ كنار نيامدند.

-خشم بي مهار ايرانيان از خفت نتايج كاپيتولاسيون، ابتدا در قتل سفير روسيه تزاري به ظهور رسيد. با وجود تعهد ايران به حفاظت از همه اتباع و اماكن روسي، الكساندر گريبايدوف در يكسالگي معاهده تركمانچاي، طي هجوم مردم تهران به سفارتخانه روسيه كشته شد.
- پس از انقلاب اسلامي، علي رغم لغو قانون مربوط به كاپيتولاسيون، در پانزدهمين سالگرد تبعيد آيت الله خميني، نوبت به تنبيه سفارت امريكا رسيد. با تسخير سفارت امريكا، ديپلمات هاي امريكايي به اتهام توطئه و اقدامات غير ديپلماتيك، در خاك ايران به بند كشيده شدند.
- اگر چه حمله به سفارت بريتانيا در ٨ آذرماه سال ١٣٩٠ اقدام قابل دفاعي محسوب نمي‌شود اما از باب نگاه تاريخي به كاپيتولاسيون، نمونه‌اي ديگر از تسويه حساب‌هاي عبرت آموز روزگار به شمار مي‌آيد. انگليسي‌ها يكي از پيشگامان تحميل كاپيتولاسيون بر ايران بودند، لذا از چشيدن طعم مجازات، گريزي نداشتند.