رهآورد رییس دستگاه قضا با محوریت استقرار استانداردهای نظام مدرن حقوقی دربطن نهاد قضایی کشور نشانگر آغاز تحول و نوآوریهای شگرف دراین حوزه است. بازتاب گسترده این تغییرات، آنقدر جلوه نمود که نگارنده را بر آن داشت تاگریزی بزند برقضاوت خود در انتخابات ریاست جمهوری 1394، زمانی که آقای رییسی به مصاف حریف خود آقای روحانی رفت.
نگارنده متاثر از تبلیغات روزهای انتخابات و از جایی که حامی سینه چاک و بی چون و چرای روحانی بود، حالا وجدانش را وامدار قضاوتهای زودهنگام و ناصحیح خود و پارادوکس شعار تا عمل وی میداند و بر آن شد با نگاشتن این عبارات، تاحدی درد خود را التیام بخشیده و درضمن قصد جمع بستن ذهنیات خود با افکار عمومی جامعه را نیز ندارد.
عطش و حرارت برخواسته از مناظرات انتخابات ریاست جمهوری و جدال آقای روحانی با رقیب خود آقای رییسی را همگان بخوبی بیاد دارند و از یادها پاک نمیشود طعنههای درشت رییس جمهور به رقیبش، آنگاه که در میتینگ انتخاباتی خود فریاد برآورد: مردم بین قاضی و وکیل انتخاب کنند، قاضی حکم صادر میکند وکیل از مردم دفاع میکند. و امثال همین فضاسازی انتخاباتی و درنهایت تزریق این فکر به جامعه بود که اگر رییسی بیاید ناامنی ناشی از مخاطرات جنگ احتمالی بر اثر تغییر روابط خارجی و نیز از بین رفتن آزادیهای مدنی، اجتماعی وسیاسی برایران چیره خواهد شد.
همین تبلیغات بود که طبقات اجتماعی مختلف حتی ناراضیان دولت یازدهم را بین 2 گزینه بد و بدتر گزارد تا روحانی را ارجح شمرده و دگربار او را بر کرسی قدرت بنشانند. ظهور غیرقابل پیشبینی آرای 15 درصدی 1 هفته آخر انتخابات طبق نظرسنجیها مهر تاییدی است بر این ادعای نگارنده.
دو سال از آن روزها گذشته و اکنون نمایی دیگر از دستاوردهای 2 نامزد انتخاباتی، یکی بر مسند قوه مجریه و دیگری بر مسند قوه قضاییه آشکار شد. اگر از دایره انصاف خارج نشویم بخشی از دیپلماسی و سیاست خارجه رییس جمهور با هجمه شدید تحریمهای بینالمللی در پی خروج آمریکا از برجام مواجه شد و این مانعی بزرگ بود برای جامه عمل پوشاندن به برخی شعارهای تبلیغاتی اش. اماگذشته ازتمامی چالشها و پنجهی فشارهای خارجی بر گلوی اقتصاد، انعکاس عملکرد رییس جمهور اما در تحقق اهداف دولتش درحوزه داخلی آنقدر تیره و تار گشت که اگر بگوییم چندی است نفس اقتصاد کشور و بدتر از این حتی، نفس مردم به شماره افتاده، مبالغه نیست. رییس جمهوری که اکنون بر ناکارآمدی دولتش در حل مشکلات اقتصادی صحه گذاشته و ضعف ایشان و دولتمردانش در اداره کشور پدیدار است.
آقای رییسی رقیب شکست خورده رییس جمهور فعلی بنا به حکم رهبرانقلاب، بر مسند قوه قضاییه تکیه زده است. فارغ از شائبههای موجود مبنی بر هدفمند بودن خیز بلند وی و تحرکات سیاسی فزایندهاش برای نیل به منصبی فراتر و ابهام در تفکرات و اتهامات دهه 60 ایشان و یا گزارش سازمان عفو بینالملل درخصوص وضعیت نقض حقوق بشر در ایران که پرداختن بدان در این مجال نمیگنجد اما در ظاهر حرکت آرمان خواهانه و مردمی شدن قوه قضاییه، حاکی از آن است که آقای رییسی از مبانی نظری کارا و نیروی آلترناتیو منسجم تری در حل مسایل و مشکلات اصلی این نهاد برخوردار بوده و موفق شده با تدابیر مناسب، توانمندی خود در این حوزه را در کوتاه مدت به رخ مخالفانش بکشد. بررسی تاریخچه روسای قبلی قوه قضاییه و مقایسه با رییس فعلیاش، به تنهایی گواهی است برایجاد تغییرات بنیادین در بدنه قوه قضاییه و بکارگرفتن تمامی ظرفیتهای موجود در سامان بخشیدن به این رکن مهم نظام. گفتمان نصفه و نیمه رییسی از عدالت که در انتخابات نتوانست جذب آرا کند و منجر به شکست او شد حالا با جای گرفتن در راس رکن سوم دموکراسی بیش از پیش به گوش میرسد و از او چهرهای کاریزما حول یک گفتمان قوی پدید آورده.
در واقع میتوان گفت با روی کار آمدن رییسی دوره پوست اندازی و فسادستیزی بطور جدی آغاز شده است. اقداماتی نظیر ابلاغ دستورالعمل حفظ کرامت، انتخاب قضات با وجدان، رسیدگی به مفاسد اقتصادی مقامات، ابلاغ آییننامه ثبت اموال مسئولان، کاهش فشارهای سیاسی در احکام، صیانت از آزادیهای اجتماعی، ارائه لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت و عدم اجبار متهمان زن برای چادرداشتن در محاکم و بسیاری از موارد دیگر که نویددهنده آیندهای روشن برای حقوق مدنی جامعه محسوب خواهد شد وهمه اینها، نشان از آن دارد که آقای رییسی که زمانی از او بعنوان پرچمدار جریان منتقد دولت یاد میشد، حالا با بکارگیری تمامی پتانسیلهای موجود گامهای موثری را در حل مشکلات این قوه برداشته و با این روند میتواند از یک سو ذهنیت منفی مربوط به دوره نامزدی ریاست جمهوریاش که ناشی از فقدان کاراکترهای اقتصادی و مدیریتی مشخصی بود را از اذهان پاک نموده و از سویی دیگر به گونهای عمل کند که مردم با کلیت نظام نیز احساس قرابت بیشتری نمایند.
شکی نیست در کارزار امروز و وجود بحران در اوضاع نابسامان داخلی، بازخورد اقدامات رییسی توانسته مقبول جامعه افتد، اقداماتی که حتی مورد اقبال مخالفان خود نیز قرار گرفته است. بزعم نگارنده اگر قوه قضاییه حتی در کوتاه مدت به تعالی سازمانی دست یابد قطعا همه مشکلات کشور رفع نمیشود اما با مشخص شدن نقشه راه آینده این نهاد و بازگشت حقیقی عدالت و با درنظر گرفتن این اصل که قوت یک کشور را باید در عنصر هبستگی اجتماعی آن جست، بی اغراق میتوان ابراز داشت که اقدامات رییسی حتی فرصتی مغتنم میتواند انگاشته شود برای کمک به مسیر روحانی و پیشبرد اهداف او از باقیمانده عمر دولتش در راستای بازستاندن اعتمادعمومی و ایجاد پیوند دوباره بین مردم و حاکمیت.
با اشاره به اظهارات نیشدار رییس دولت اصلاحات، همان یار غار و رفیق گرمابه و گلستان روحانی که اخیرا" برخلاف توقع عمومی اینطور گفته که; دولت باید درمورد خلف وعدهها و کاستیها به مردم گزارش دهد، من نیز پیامی برای رییسجمهور محترم دارم. آقای روحانی! آنهمه تبلیغات "ویژه" و پر زرق و برق تان را که آنروزها برای تاثیرگزاری هرچه بیشتر، از رسانه ملی نیز بهره جستید، بیاد آورید. وعدههایی را که بدان دستاویز شدید، خود را استوارتر از قبل ناجی مردم معرفی کردید! و با تجربه دولت یازدهم وعلیرغم داشتن علم به ساز و کار غیر استاندارد و هزارتوی پیچیده تعارضات و زد و بندهای درون حاکمیت، باز از شگردهای تبلیغاتی تان نردبانی ساختید برای ماندن در قدرت.
آقای روحانی! بیاد دارید روزی که با افتخار گفتید: هم چرخ سانتریفوژها باید بچرخد و هم چرخ زندگی مردم! بدانید ضربهای که وارد شده، اینقدر کاری است که صدای له شدن مردم زیر چرخهای سنگین و ناهموار زندگی به لطف سایه چتر دولت شما حالا بسادگی بگوش میرسد. شما که درسخنرانیهای خود اظهار میکردید: من سرهنگ نیستم، حقوقدان هستم. شما که خود را وکیل بازپس گرفتن حق حقهی مردم میدانستید، به هوش باشید که مردم به وعدهها رآی دادند نه ادعاها. وقت رو به پایان است.
شما مانده اید و آوار مطالبات بی پاسخ مردم. بسیاری از وعدههایتان بینتیجه مانده و چیزی نمانده امیدی که از آن هردم، دم میزدید امروز شرمنده تک تک مردمی شود که بشما اعتماد کردند و به "کلید"دولتتان دل بستند. در واپسین سال پایان دولتتان اجازه ندهید که حس تلخ و ناخوشایند فریب خوردن هوادارانتان درانتخابات، برای همیشه ی تاریخ در دل وذهن آنان باقی بماند. زودتر صدای مردم رابشنوید و کاری بکنید.