موضوع شفافیت آراء نمایندگان یکی از موضوع هایی است که مدتی است در محافل مختلف مطرح است و موافقان و مخالفان نظرات مختلفی را اعلام میکنند.
در وجوب یا عدم وجوب آن مطلبی ندارم که بسیار گفته اند و دوباره گویی و فرصت گفتن نیست ولی آنچه در این میان انتظار میرود؛ سکوت "رطب خورندگان از برای منع خوردن رطب" است. چگونه باید در ضرورت شفافیت آراء نمایندگان سخن بگویئم ولی در نظردهی پایان اخبار و نگارشها با عنوان "ناشناس" حاضر شویم.
چگونه از مخالفان پشت پرده شفافیت آراء که با پنهان داشتن صدایشان چه کارها که نمیکنند غافلیم و به مخالفان این شفافیت که با شجاعت نظرشان را می گویند، با نام "ناشناس" میتازیم. مخاطب این سطور در گام نخست مردم هستند، کسانی که خواهان شفاف سازی برای دیگران هستند و خود برای اظهار خواسته خویش پنهان سخن مینگارند.
مخاطب بعدی متولیان سایت "الف" هستند، چراکه با انتشار این گونه نظرات وارد فضای غبارآلودی شده اند که برخلاف واقع و انتظار به سمت تصور جعلی بودن نظرات میرود؛ چرا باید اجازه دهیم، افراد ناشناس سخن گویند؟ اگر معذوریتی برای بیان نظرات خویش داریم باید همین انصاف را به نماینده بدهیم، شاید او هم برای خواستهای که ما داریم، معذوریتی دارد البته چنین تصور نشود که این سخنان در نفی شفافیت آراء بیان میشود بلکه منظور لزوم عمل مدعی به ادعای خویش برای دیگران است.
نمیشود پزشک متخصص ریه باشیم و خود سیگار بکشیم؛ البته از این دست کارها در جامعه ما زیاد است به عنوان مثال پلیس در مأموریتهای غیر انتظامی و جناحی خود پارک دوبله و ممنوع دارد و یا خودرویش دارای نقایص مختلف فنی است و بعد انتظار دارد مردم به توصیههایش گوش دهند.
معلم خود توصیههایی مختلفی چون مطالعه کردن و برخی آداب را به دانش آموزان میکند حال آنکه گاهی خود با رفتارش، به تخریب توصیه هایش در میان دانش آموزان میپردازد. کارگر و کارمند از مدیران بالادستی به واسطه فرصتسوزیها گلایه دارند حال آنکه خود در اجرای صحیح وظایفشان کوتاهی کرده و قس علی هذا. همگی به میزانی کم یا بیش به این بیماری دچار هستیم؛ بیائید به سنت نبی مکرم اسلام (ص)عمل کنیم و حتی منع خوردن حلالی چون خرما را زمانی بخواهیم که خود خرما نخوردهایم.