به گزارش الف بامداد روز پنجشنبه یک فعال عدالتخواه در فضای مجازی در کانال تلگرام مدعی شد که سید مهدی صدرالساداتی و برادرش روح الله صدرالساداتی، عضو مجلس خبرگان رهبری «ساعت ۲:۳۰ بامداد چهارشنبه ۱۳ شهریور از قم خارج شده که از فرودگاه مهرآباد برود بندرعباس. تا الآن نزدیک ۲۴ ساعت است که هم گوشی خودش خاموش است هم راننده و افرادی که با وی بودهاند. همه نگرانند. فرودگاه میگوید حتی دیشب بلیط هواپیما را هم از گیت نگرفتهاند.»
نویسنده این پیام کوتاه تاکید کرده بود که «سید مهدی مثل بقیه اخیرا چندین بار تلفنی و پیامکی تهدید شده بود. خوشبینانهترین اتفاق اینست که #بازداشت شده باشد.»
پس از این خبر روابط عمومی دادسرای ویژه روحانیت اطلاعیهای صادر کرد. این اطلاعیه تاکید می کرد «نظر به انتشار خبر بازداشت آقای روح الله صدر الساداتی و برادرانش در فضای مجازی به اطلاع میرساند هیچگونه اقدام قضایی در خصوص بازداشت مشارالهیم ازسوی دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت صورت نگرفته است. بدیهی است انتساب و انتشار خبر مزبور موجب تعقیب کیفری خواهد بود.»
خبرگزاری تسنیم نیز احتمال دزدیده شدن برادران صدر الساداتی را رد کرد و نوشت ارزیابی نهادهای ذیربط بر اختفای اختیاری و هدفمند آنان به عنوان گزینه اصلی قابل پیگیری است.
همچنین سخنگوی قوه قضائیه نیز از مشخص شدن ماجرا در آینده ای نزدیک خبر داد.
اما این احمد امیر آبادی نماینده قم بود که برای نخستین بار مدعی شد صدر الساداتیها نه بازداشت شدهاند نه ربوده؛ آنها در خانه خود در قم مشغول زندگی خوشان هستند.
پس از امیرآبادی، حجتالاسلام مجتبی ذوالنور دیگر نماینده قم نیز گفت که برادران صدر الساداتی در مسیر قم - تهران اطراف مجموعه خدماتی مهتاب، موبایل خود را خاموش کرده و به قم برمیگردند. آنها به منزل برادرِ آقای غفاری (غفار عباسی مراغهای) میروند و به کسی هم خبر نمیدهند. در واقع آنها در منزل برادرِ آقای غفاری حضور داشتند و خانواده آنها نیز بی اطلاع بودند.
نماینده مردم قم گفته اینکه نیت و انگیزه آنها چه بوده و چه کاری می خواستند انجام دهند را نمی دانیم اما موضوع این گونه بوده و هیچ برخورد قضایی هم وجود نداشته و هیچ کسی هم آنها را به اقدامات این چنینی هدایت نکرده و به اختیار خودشان بوده و محدودیت و ربودنی در کار نبوده است.
اما شب گذشته پس از سه روز بی خبری سید مهدی صدرالساداتی در صفحه اینستگرام خود نوشت: نه در قم هستیم نه اختفای اختیاری کرده ایم!. صبح روز شنبه نیز در استوری تازه ای تاکید کرد: در اعلام جزئیات آنچه بر وی گذشته است فایده ای نمی بیند چرا که پیشتر نیز در موقعیت های مشابه پیگیر امور از مراکز نظارتی رسمی بوده و به جایی نرسیده است بنابراین « هر چه از از جزییات ماجرا بگویم فایده ای ندارد»
چند پرسش از سید مهدی صدرالساداتی
آقای مهدی صدرالساداتی می گوید اختفایی در کار نبوده و در قم هم نبوده، فرض هایی که می توان از این سخن نتیجه گرفت این است:
۱- در بعیدترین فرض ماجرا وی در یک سفر معمولی برای مدتی پاسخگوی تلفنش نبوده و اصلا اتفاق خاصی رخ نداده است. مانند هر کاربر عادی دیگر برای مدتی از تلفن همراه یا اینستاگرام استفاده نکرده است. اما سفر عادی معمولا با اطلاع خانواده انجام می شود و کوچکترین خللی در برنامه به اطلاع خانواده می رسد. به علاوه اطلاعات اولیه منتشر شده در کانال تلگرامی که منتشر کننده خبراولیه مفقود شدن وی است به گونه ای هدفمند آن را رد می کند: «...سید مهدی مثل بقیه اخیرا چندین بار تلفنی و پیامکی تهدید شده بود. خوشبینانهترین اتفاق این است که بازداشت شده باشد».
۲- برادران صدرالساداتی واقعا توسط نهادهای امنیتی و قضایی بازداشت شده و امکان هیچ تماسی با بیرون نداشته اند.
این نتیجه گیری نیز منتفی است چرا که به روز شدن صفحه وی در فضای مجای نشان می دهد که او در شرایطی قرار داشته و دارد که هم امکان استفاده از تلفن همراه را دارد و هم امکان استفاده از اینترنت را. چرا در این دو روز از این دو ابزار برای روشن کردن ماجرای خود استفاده نکرده است؟! آنها از این ابهام سازی چه سودی می برند؟
۳- محتوای پست های اینستاگرامی دیرهنگام مهدی صدرالساداتی که تا لحظه نگارش این مطلب نیز ادامه داشت نشان می دهد که حتی این فرض که همین پست ها را نیز آن ها تحت بازداشت و فشار نیروهای امنیتی نوشته اند نمی تواند درست باشد. آیا نهادهای امنیتی به آن ها اجازه می دهند که در پست خود مجددا از امنیتی ها انتقاد کنند و بگویند که علیرغم پیگیری ها و تظلم خواهی آنها از نهادهای امنیتی، از این کار نا امید شده اند؟!
۴- فرض آخر این است که آنها تحت فشار غیر متعارف و تهدیدهایی قرار داشته اند که مجبور به سکوت و بی خبری در این چند روز شده اند. پرسش این است که آیا برادران صدرالساداتی به خصوص آقای روح الله صدر الساداتی که از اعضای خبرگان رهبری نیز هست مانند یک شهروند معمولی و بی پناه در برابر این قبیل تهدیدها هستند؟ آیا امکان درخواست پیگیری این فشارها و تهدیدات برای کسانی که در بخش هایی از حاکمیت نفوذ دارند چنان ناچیز بوده که آن ها مجبور شده اند که برای خلاصی از این فشارها مدتی از دست نهادهای امنیتی کاملا در سکوت بگریزند؟!
گزینه سکوت و گریز به دلیل فشارها برای کسانی که مدت هاست در فضای مجازی مشغول افشاگری هستند و در این عرصه نیز علیرغم همه مشکلات دوام آورده اند و این قبیل تهدیدات را پیشتر نیز تجربه کرده اند منطقی به نظر نمی رسد.
در هر حال باید منتظر روشن شدن ابعاد بیشتر مساله ماند.