بنام خدا
پای تلوزیون نشستهام و برنامه فینال عصرجدید را با دقت تماشا میکنم. شاید تصور کنیم که نتیجه چنین مسابقهای چنان اهمیتی نباید داشته باشد اما اگر به عنوان یک کنشگر اجتماعی به هر موضوعی بپردازیم کار بیهوده ای نکردهایم. در این برنامه یک نکته بسیار مهم است و آن اینکه انتخاب برترینها به عهده مردم است، بنابراین میتوان به نتیجه بدست آمده یک نگاه اجتماعی داشته باشیم. شاید اگر انتخاب برترین ها بدست خواص بود انتخابشان متاثر از دیدگاههای مبتنی بر سیاست و ثروت و قدرت و... اتفاق میافتاد اما اکنون این انتخاب از دل جامعه ایرانی در حال گذار بدست آمده است.
نکته دیگر اینکه پنج نفر حاضر در فینال نشانه پنج گرایش مختلف میباشد از شعبده بازی گرفته تا ورزش بانوان و آواز و آکروبات هیجانی و یک هنر ناب نقاشی با خاک و انکه برنده این مسابقه است در نگاه اول یک خانم هنرمند است که با خاک نقاشی میکند. اما اگر دقیق و عمیق بیاندیشیم برنده این مسابقه را بدلایل زیر باید مردم ایران بدانیم
۱. نفر برنده یک خانم شهرستانی است
۲. کار او هنری است و عنصر هیجان در کارش کم رنگ است
۳.شعبده بازی نمیکند و ساده و صریح و صمیمی هنرش را ارائه میدهد
۴. او آواز نمیخواند اما در هنرش حرف مردم را فریاد میزند
و این مردم ایران هستند که امروز او را انتخاب میکنند مردمی که چند دهه قبل حضور زنان را در جامعه ننگ میدانستند و نسبت به زنان موفق حسادت ورزیده و آنها را تخطئه میکردند مردمی که تا چندی قبل طرفدار هیجان و بالا پایین پریدن بودند امروز پیام هنر را دریافت و درک میکنند. و این یعنی حرکتی رو به جلو که پیام مهمی برای مسئولان دارد. آنان باید این پیام را درک کرده و سریع و صریح و با حفظ اصول اساسی انقلاب اسلامی ۵۷ دست به اصلاح از درون بزند چرا که هر روز که بگذرد مردم از رایهای احساسی و هیجانی دور تر شده و به رای عقلانی نزدیک تر میشوند و شاید دیگر نتوان آنها را به رای بین بد و بدتر وادار کرد.