مردی که در نزاع خیابانی دست به چاقو برده و ناخواسته مرتکب قتل شده بود، وقتی پای میز محاکمه رفت، ابراز پشیمانی کرد.
به گزارش شرق، رسیدگی به این پرونده از پاییز سال 96 و زمانی آغاز شد که به پلیس تهران خبر دادند دو مرد در یکی از خیابانها با هم مشغول نزاع هستند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند فهمیدند یکی از طرفین نزاع که مردی میانسال به نام مجید بود، بر اثر اصابت ضربه چاقو زخمی و به بیمارستان منتقل شده و طرف دیگر درگیری به نام جمشید فراری شده است. بررسیهای اولیه نشان داد هر دو طرف نزاع راننده تاکسی بودند.
مأموران همچنان سرگرم جمعآوری اطلاعات درباره این جدال خونین بودند که از بیمارستان خبر رسید مجید به علت خونریزی شدید جانش را از دست داده است. بهاینترتیب موضوع به بازپرس جنایی اطلاع داده و تحقیقات کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل برای دستگیری عامل جنایت آغاز شد. کارآگاهان توانستند متهم فراری را بعد از یک روز شناسایی و دستگیر کنند. جمشید در بازجوییها به نزاع با همکارش اعتراف کرد و گفت نمیخواسته او را بکشد.
متخصصان پزشکیقانونی بعد از معاینه جسد اعلام کردند ضربه چاقو به سفیدران مجید برخورد کرده و همین موضوع باعث خونریزی شدید و مرگ او شده است. این پرونده بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی با صدور کیفرخواست علیه متهم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم دیروز پای میز محاکمه رفت.
در جلسه دادگاه بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و اولیایدم مقتول قصاص جمشید را خواستار شدند، متهم در جایگاه ایستاد تا از خودش دفاع کند.
او بار دیگر به ارتکاب قتل اعتراف و تأکید کرد قصد آدمکشی نداشته است. او گفت: من سالها راننده تاکسی بودم و از همین راه مخارج خانوادهام را تأمین میکردم. همیشه آدم آرامی بودم و هرگز اهل دعوا و زدوخورد نبودم. روز حادثه خیلی خسته شده بودم. از طرفی هوا گرم بود، به همین دلیل تاکسی را در سایه نگه داشتم تا کمی استراحت کنم. در این هنگام مجید به طرفم آمد. او هم راننده تاکسی بود و ما از چندسال قبل همدیگر را میشناختیم. او به من بدوبیراه گفت. دلیلش را نفهمیدم، اما وقتی جلوتر آمد، احساس کردم دهانش بوی مشروب میدهد. برای اینکه درگیری پیش نیاید، چندبار از او خواستم برود، اما مجید فحاشی میکرد. او میخواست با من دعوا کند، اما من سعی کردم خونسرد باشم و به وی اعتنایی نکنم، اما مجید ناگهان به سمت ماشینش رفت و یک قمه درآورد. او با قمه به من حمله کرد. من هم برای اینکه از خودم دفاع کنم بهناچار چاقویی را که در ماشین داشتم برداشتم.
متهم که سرش را پایین انداخته بود و ابراز شرمندگی میکرد، ادامه داد: من اصلا قصد نداشتم مجید را بکشم. فقط برای اینکه او را از خودم دور کنم ضربهای به پایش زدم و فکر نمیکردم چنین ضربهای میتواند باعث مرگ کسی شود. بعد از زدن ضربه خون از بدن مجید فواره زد. من که ترسیده بودم، سوار تاکسی شدم و محل را ترک کردم تا اینکه دستگیر شدم و فهمیدم مجید فوت شده است. در زندان متوجه شدم در قسمت سفیدران پا رگی وجود دارد که اگر به آن ضربه بزنی ممکن است کسی فوت شود و تا قبل از آن از این موضوع اطلاع نداشتم و نمیخواستم آسیب جدی به همکارم وارد کنم.
این مرد درحالیکه به گریه افتاده بود، بار دیگر از کاری که کرده ابراز پشیمانی کرد و از اولیایدم خواست او را عفو کنند. بنا بر این گزارش، هیئت قضات بعد از اتمام دفاعیات متهم و وکیلش ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند.