ایران خودرو بر سر دوراهی فروپاشی یا تولید ناب

دکتر مجید هاشم‌زاده،‌ گروه تعاملی الف،   3980530088 ۵۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

 امروز ایران خودرو بر سر یک دو راهی ایستاده است که یا باید مسیری که پیشگامان تولید ناب طی کردند را انتخاب کند و یا باید در مسیری قدم بگذارد که به یک فروپاشی ناب منتهی می‌شود.

ایران خودرو بر سر دوراهی فروپاشی یا تولید ناب

در اوایل دهه هفتاد شمسی، وقتی اساتید دانشگاه می‌خواستند از شرکتهای موفق در صنعت مخصوصا صنعت خودرو مثالی بیاورند، شرکت تویوتا اولین مثالی بود که آورده می‌شد و کلی راجع به نوع مدیریت و شیوه تولید خودرو در آن شرکت صحبت می‌کردند و در بین صحبت‌هایشان مرتباً از یک واژه استفاده می‌شد و آن تولید ناب بود که ترجمه Lean Production  است. در اینجا نمی‌خواهم به طور تخصصی به مقوله تولید ناب بپردازم ولی برای اینکه بتوانم منظورم از طرح این مقاله را برسانم لازم می‌دانم که به طور خیلی خلاصه در چند خط تولید ناب را توضیح دهم.

شرکت تویوتا برای اینکه بتواند به عرصه رقابت جهانی با غولهای خودروسازی آمریکا و اروپا ورود پیدا کند مجبور بود که اصولی را طراحی و پیاده‌سازی کند که با اعمال کمترین سرمایه‌گذاری، بالاترین بازدهی در تولید را ایجاد نماید. این نیاز سبب شد که آنها به اصولی در تولید دست یابند که از آن به بعد به اصول تولید ناب معروف شد و با این اصول آنها توانستند به یکی از پنج خودروساز اول دنیا تبدیل شوند. بعدها محققین بسیاری از دانشگاههای معتبر اروپا و آمریکا بر روی این روش ژاپنی‌ها تحقیق کردند و از آن زمان این روش به عنوان یک علم و به صورت چند واحد درسی در بسیاری از دانشگاههای دنیا تدریس شد و امروزه در شرکتها و صنایع مختلف این اصول به کار گرفته می‌شود.

اما در مورد شرکت ایران خودرو انگار وضع به گونه‌ای دیگر دارد رقم می‌خورد. ایران خودرو به عنوان یکی از سرمایه‌های ملی ما، خودروسازی است که به هر دلیل هیچگاه نخواسته و یا لازم ندیده که در عرصه رقابت جهانی حضور پیدا کند. همین تعداد از مشتریان با همین خودروهای مونتاژی بی کیفیت برایش کافی بوده است. مدیران دولتی هم هر کدام آمدند و سنوات‌شان را پر کردند و رفتند و آب از آب تکان نخورد و البته این برای آن مدیر دولتی یک امتیاز محسوب می‌شود. هر مدیری که آمد، شرکت را با زیان انباشته فراوانی تحویل گرفت و با زیان انباشته فراوان تری تحویل داد و رفت. بنابراین و به طور کلی، مقایسه شرکت ایران خودرو با شرکت تویوتا یک مقایسه کاملا اشتباه است.

امروز ایران خودرو بر سر یک دو راهی ایستاده است که یا باید مسیری که پیشگامان تولید ناب طی کردند را انتخاب کند و یا باید در مسیری قدم بگذارد که به یک فروپاشی ناب (Lean Collapse) منتهی می‌شود. اینکه چرا در این مقاله از فروپاشی ناب صحبت می‌شود این است که اگر ایران خودرو با همین وضع به فعالیت خود ادامه دهد ممکن است در آینده تبدیل به یک مثال ناب برای اساتید دانشگاهها شود. مثالی از یک شرکت خودروسازی بزرگ با منابع عظیم مالی، تجهیزاتی و پرسنلی که منتهی به فروپاشی شد. اینکه چرا در این مقاله از واژه فروپاشی به جای ورشکستگی استفاده شده این است که اصولا یک شرکت می‌تواند سالها با حالتی از ورشکستگی به کار خود ادامه دهد اما اگر فروپاشید دیگر چیزی برای ادامه وجود ندارد.

راه برون رفت ایران خودرو از وضعیت کنونی برای کوتاه مدت، استفاده از مدیری است که واقعا خودروساز باشد. به منظور حمایت از تولید ملی و فارق از جناح بندی سیاسی و اقتصادی و فارق از اینکه این شرکت دولتی باشد یا خصوصی، باید یک مدیر لایق برای ایران خودرو انتخاب کرد. شگفت انگیز است وقتی می بینیم که مسئولین کشور برای تیم ملی (فوتبال، والیبال و ...) یک مربی مطرح خارجی می‌آورند تا با آن مربی فقط دل مردم برای چند دقیقه شاد شده و جایگاه ورزشی ایران در دنیا حفظ شود ولی برای این شرکت که حداقل بیش از بیست هزار خانواده از آن ارتزاق می‌کنند، یک مدیر مطرح و خودروساز انتخاب نمی‌کنند.

دو راه کار بلند مدت برای نجات ایران خودرو از یک فروپاشی ناب پیشنهاد می‌شود:

1-   با نگاهی فراجناحی، سیاسی و حتی فراملی، ایران خودرو به یک بخش خصوصی واقعی با هدف ورود به عرصه رقابت جهانی واگذار شده و دست مدیران دولتی به معنای واقعی از این شرکت کوتاه شود. سرمایه گذاران بخش خصوصی خودشان بهتر از دولتی‌ها می‌دانند که چگونه شرکت را در مسیر درست هدایت کنند و چگونه از مدیرانشان حساب‌کشی کنند.

2-  بدنه شرکت باید کوچک شود. متاسفانه، تاسیس شرکتها و دفاتر جانبی، استخدامهای بی حساب و کتاب، افزایش مدیرانی با حقوقهای نجومی، ورود نادرست شرکت به مقوله قطعه‌سازی، هزینه‌های نادرست آشکار و پنهان، ناهمخوانی تجهیزات بروز و مدرن در این شرکت با محصولات قدیمی و کم کیفیت و نیز افزایش سالن‌ها و تجهیزات مونتاژ بدون انجام مطالعات اقتصادی بر روی آنها همگی در این سالهای اخیر موجب فربه و ناکارآمد شدن این شرکت شده است. اگر این شرکت به بخش خصوصی واگذار شود اولین اتفاقی که قطعا رخ می‌دهد تعدیل نیروها در مقیاس وسیع است و دولت باید از همین الان برای آن تدبیر درستی اتخاذ کند.

بر همگان روشن است که صنعت خودروسازی، خمره رنگرزی نیست که در یک لحظه بتوان با ترکیب چند رنگ، یک رنگ جدید بدست آورد. در صنعت خودروسازی، برای تولید یک محصول جدید باید برنامه ریزی بلند مدت کرد. گاهی لازم می‌شود که تولید یک یا چند محصول به طور کامل متوقف شود. با ایجاد رفرم در ایران خودرو، ممکن است محصولاتی از این شرکت دیگر هرگز تولید نشوند و ممکن است قیمت این نوع خودروها در بازار برای چند ماهی افزایش ناگهانی داشته باشد و مردم عزیز باید صبور باشند و بدانند که بخش خصوصی با نگاه فراملی و با هدف حضور در عرصه جهانی، هرگز برای خوش رقصی دلالان در بازار، خودرو تولید نمی‌کند.

امید است مسئولین کشور قبل از اینکه نفسهای ایران خودرو به شماره بیافتد و این شرکت از هم فرو بپاشد، نسبت به نجات آن (به عنوان یکی از سرمایه‌های ملی) اقدام نمایند.