اشاره: مطلبی که میخوانید از سری یادداشتهای بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف میتوانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
***
در این شبها که مردم مشغول تماشای سریال گاندو بودند، من ترجیح دادم که چرنوبیل و جوخهی برادران و ... را ببینم. نه از این جهت که بگویم با دیگران فرق دارم و تافته جدا بافته هستم، تنها دلیلش این بود که از همان ابتدا از واکنشهای مثبت و منفی دنیای مجازی متوجه شدم که قضیه از چه قرار است. قضیه چیزی نبود جز آزادی نقد مسوولان.
گاندو را ندیدم و طبعا نمیتوانم درباره محتوای آن حرفی بزنم. از نظر تکنیکی هم آنطور که شنیدهام احتمالا اثر خوشساختی بوده و مورد استقبال بخشهای زیادی از مردم واقع شده، اما چرا ژست و ادعای آزادیخواهی و نقد و انتقاد عوامل و سازندگان و حامیان آنرا باور نمیکنم؟ به یک دلیل کاملا ساده. چون اثری مشابه گاندو هرگز در نقد دولت قبلی ساخته نشد. (مگر وقتی که خود اصولگرایان، آن دولت را انحرافی نامیدند. با این حال بازهم چیزی به خاطر ندارم)
اصلا کاری به گذشتهها نداریم، آیا همین حالا فیلم و سریالی در نقد یکی از افراد و نهادهای انتصابی حکومتی ساخته میشود؟ مخصوصا در نقد آنهایی که در ناراحتی و نارضایتی مردم قطعا نقش موثری دارند؟ پس چطور ادعای نقد مسوولان را باور کنیم درحالی که در قبال گروه کثیری از آنها ساکتیم؟ آنها معصومند و هیچ خطا و انحرافی ندارند یا اینکه سیاست ما حفظ حرمت و حریم و شأن و جایگاه مقدس آنها است؟!
طبعا در چنین شرایطی، وقتی رسانههای یک جریان و جناح سیاسی، به تعریف و تمجید اغراقآمیز سریال گاندو میپردازند و از هر دیالوگ و تصویری برای حمله به دولت فعلی استفاده میکنند، میتوان معنا و منظور آنها را از آزادی نقد مسوولان فهمید.
من نه حامی دولت روحانی هستم و نه به او رأی دادهام. حرفم چیز دیگری است. وقتی که چرنوبیل را میبینم، با آنکه از آن لذت میبرم اما خوب میفهمم که آنرا کشوری علیه کشوری دیگر ساخته. اما گاندو ساختهی یک جریان سیاسی علیه جریانی دیگر در داخل یک سیستم و حکومت است و اگر روزی خدا بخواهد و بار دیگر دولت و قدرت در دستان باکفایت نخبگان اصولگرا قرار بگیرد، همچین سریالی ساخته نمیشود. همچنان که در گذشته ساخته نشد. اگرچه حتی در همان زمان هم احتمالا جاسوسان و نفوذیها در میان مسوولان کشور کم نبودهاند.