تنش‌ زایی غرب در برجام و سکوت نهادهای بین المللی

گروه جهان الف،   3980418215 ۲۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
 تنش‌ زایی غرب در برجام و  سکوت نهادهای بین المللی

بحران و تنش بین ایران و  غرب بدلیل عدم تامین منافع ماندن تهران در برجام این روزها به اوج خود رسیده است. نهادهای بین المللی نیز که باید در پی تامین و برقراری آرامش و امنیت جهانی باشند ناتوان از حل مشکل و چالش های ایجاد شده توسط دونالد ترامپ هستند و فراتر از آن هر وقت به موضوع ایران ورودی داشته اند طرف کشورهای غربی و آمریکا را گرفته اند.

چنانکه اخیراً شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به درخواست آمریکا اعلام کرد 19 تیرماه(10 جولای) برای بررسی اقدامات جدید ایران در زمینه کاهش تعهدات هسته ای تشکیل جلسه خواهد داد. نکته جالب اینجاست که آمریکا به عنوان کشوری که از برجام خارج شده و تمام تحریم ها را برگردانده درخواست برگزاری جلسه فوری را مطرح می کند و بلافاصله نیز مورد پذیرش قرار می گیرد. این در حالی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی در طول حدوداً یک سال و نیم گذشته که واشنگتن از برجام خارج شده موضع گیری خاصی در قبال این موضوع نداشته و در پانزده گزارش متوالی همین نهاد نیز پایبندی کامل ایران به توافق هسته ای اعلام شده است.

البته سیاست دوگانه نهادهای بین المللی در قبال کشورها صرفاً به سازمان بین المللی آژانس اتمی خلاصه نمی شود. چنانکه توافق هسته ای برجام در قالب ضمیمه قطعنامه 2231 نیز آمده بود اما دونالد ترامپ بدون هیچ اهمیتی به این موضوع از آن خارج شد و به نوعی مبادرت به تحقیر سازمان ملل و شورای امنیت کرد. طنز ماجرا این است که آمریکا و چند کشور دیگر در همین ساختار شورای امنیت از حق وتو برخوردارند که بارها قطعنامه های ظالمانه علیه کشورهایی مانند ایران، یمن و ... صادر کرده اند.

ساختارها، نهادها و سازمان های بین المللی همیشه در پی توجیه و مشروعیت بخشی به برتری و سلطه آمریکا و برخی کشورهای اروپایی بر کل جهان بوده اند و اصولاً این گونه بنیان آنها افکنده شده است. در واقع بسیاری از سازمان ها و نهادهای بین المللی بعد از جنگ های جهانی اول و دوم و در راستای منافع و ارزش های کشورهای پیروز شکل گرفت. اما همان طور که گفته شد اگر منافع ملی و سلطه طلبی ملاک و معیار قرار گیرد کشورهای قدرت طلب علی الخصوص امریکا برای همین ساختارهای مصنوعی نیز ارزشی قائل نیستند.

این موضوع بخصوص در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ ظهور و بروز داشته است. ترامپ از زمان به قدرت رسیدن در سال 2016 عملاً با ترجیح رویکرد « اول آمریکا» نوعی بی اعتنایی و سیاست خروج از نهادهای بین المللی را دستور کار قرار داده است؛ یعنی خروج آمریکا از نهادها، قراردادها و سازمان های جهانی صرفاً به برجام خلاصه نمی شود. چنانچه ترامپ در چارچوب سیاست منفعت محور و البته تعهد به تامین منافع رژیم صهیونیستی از یونسکو و شورای حقوق بشر هم خارج شده است. در این باره باید به خروج آمریکا از توافق تغییرات اقلیمی پاریس و قرارداد تجارت آزاد بین کشورهای آمریکای شمالی(نفتا) اشاره کرد. همچنین دونالد ترامپ تهدید کرده چنانچه ماموریت و اهداف سازمان تجارت جهانی دوباره بازتعریف نشود از آن نیز خارج خواهد شد.

طرفداران بی اعتنایی به سازمان های بین المللی در هیات حاکمه آمریکا صرفاً به دونالد ترامپ خلاصه نمی شود بلکه اطرافیان نومحافظه کار وی مانند مایک پنس، جان بولتون و مایک پمپئو نیز جهت تحمیل ارزش های آمریکایی به کشورهای مخالف از هیچ ابزاری فروگذار نیستند و در قالب همین چارچوب است که مبادرت به مداخله در ونزوئلا و زمینه سازی برای انجام کودتا در این کشور می کنند. این در حالی است که اصل عدم دخالت در کشورهای دیگر یکی از اصول پذیرفته شده جهانی است و بالطبع هیچ دولت خارجی نمی تواند برای مردم یک کشور تعیین تکلیف کند و در پی ساقط کردن حکومت آنها باشد.

در این باره همچنین باید به برخورد غیرانسانی با مهاجران توسط ترامپ هم اشاره کرد که عملاً در افکار رئیس جمهور آمریکا هیچ ارزش و جایگاهی ندارند . ترامپ نشان داده به شدت فردی نژادپرست و قائل به برتری سفیدپوستان بر دیگر نژادها است. سیطره ترجیح سفیدپوستان در سیاست ها آمریکا در حالی است که بعد از قرن ها مبارزه و تبعیض نژادی به نظر می رسید به عنوان موضوعاتی مسلم و مورد اجماع جهانی باشند اما کشورهای مدعی آزادی و برابری خود اینک به شدت مخالف آن شده اند.

بنابراین باید گفت نهادها و سازمان های بین المللی نه تنها بر مبنای برابری و عدالت شکل نگرفته اند بلکه بر پایه تثبیت سلطه کشورهای قدرتمند عمل می کنند و جالب اینجاست همین کشورها نیز به آنها نگاه ابزاری دارند و هر زمان اراده کرده اند برای رسیدن سریع تر به منافع خود آنها را دور زده اند.