چرا ناطقنوری از سیاست بازنشسته شد؟
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره عدم فعالیت سیاسی ناطقنوری به نامهنیوز گفت: «آقای ناطق جزء شخصیت های ملی در عرصه اصولگرایی است. با توجه به سابقه فعالیت و حضور آقای ناطق در دولت و پارلمان، او به عنوان یک سیاستمرد معقول و معتدل همچنان تا زمان های طولانی می تواند در عرصه سیاست نقش آفرین باشد.
متأسفانه در سال ۸۸ و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، احمدی نژاد رفتاری تند و غیراخلاقی را نسبت به آقای علی اکبر ناطق نوری جلوی رسانه ها انجام داد. این کار احمدینژاد بسیار برای آقای ناطق بسیار سنگین تمام شد چون او کسی بود که از نردبان اعتبار آقای ناطق بالا رفت. آقای ناطق نوری انتظار داشت در درون اصولگراها نوعی انضباط و تربیت درون گروهی را در حق آقای احمدی نژاد اعمال کنند که چنین اتفاقی نیفتاد.
در یک گام دیگر آقای علی اکبر ناطق نوری انتظارش این بود که از ایشان اعاده حیثیت شود تا پاسخی باشد به اتهام زنی های احمدی نژاد اما متأسفانه هیچ کدام از این انتظارات مشروع، به حق و جوانمردانه و انسانی آقای ناطق را کسی پاسخ نداد. به همین خاطر آقای ناطق نوری یک نوع بازنشستگی زودرس را برای خود اعلام کرد.»
در این زمینه باید گفت عطریانفر کمی سادهانگاری میکند وگرنه اگر بنا بود بهدلیل اتهامات احمدینژاد کسی صحنه سیاست را ترک کند، مرحوم هاشمی رفسنجانی زودتر از همه باید با سیاست خداحافظی میکرد. به نظر میرسد آنچه بیش از همه چیز باعث شده ناطقنوری فعالیت سیاسی کمتری داشته باشد، بههمخوردن صفوف احزاب و جناحهای سیاسی باشد.
مرزهای جناحها و گروههای سیاسی در سالهای اخیر، بهخصوص از انتخابات ۹۲، به هم خورده است و جایگاه افراد به شکل دقیق مشخص نیست. ناطق از حیث سابقه، اصولگراست اما در سالهای اخیر بیشتر به جریانات اصلاحطلب نزدیک شده و به نظر میرسد همین مسئله باعث شده خودش متوجه شود اکنون نمیتواند جایگاه ی در جریان اصولگرا داشته باشد و چون از جایگاهش مطمئن نبوده، ترجیح داده فعالیت سیاسیاش کمتر باشد.
***
تذکر جواد لاریجانی به روحانی
محمدجواد لاریجانی معاون اسبق وزارت امور خارجه و از کارشناسان ارشد حوزه روابط بینالملل از بخشی از اظهارات اخیر حجتالاسلام روحانی در گفتگوی تلفنیاش با ایمانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه انتقاد کرد.
روحانی در بخشی از این گفتگوی تلفنی به مکرون گفته بود که "توقف کلیه تحریمها میتواند آغازی برای یک حرکت بین ایران و ۵+۱ باشد". برخی رسانههای غربی هم پس از این گفتگوی تلفنی مدعی شدند که حجتالاسلام روحانی در این گفتگوی تلفنی موافقت کرده است که در صورت متوقف شدن تحریمها، ایران گفتگوهایی را در زمینه هستهای با ۵+۱ آغاز کند.
هرچند ایران این موضوع را نفی کرده و یا دستکم تأیید نکرده است اما محمدجواد لاریجانی در گفتوگو با تسنیم تأکید کرد اساساً این موضع که توقف تحریمها میتواند آغاز اقدامی از سوی ایران در نسبت با ۵+۱ باشد، موضعی "اشتباه" و "سادهبینانه" و همراه با برداشتهای خطرناک است.
لاریجانی متذکر شد: ایران و آمریکا و مجموعه دیگر کشورهای عضو ۵+۱ پس از سالها مذاکره، به توافق برجام دست یافتند که هرچند از نظر ما توافق معیوب و دارای ایرادات اساسی است، اما توافقکنندگان موظفند که به این قرارداد کاملاً پایبند باشند، لذا این وظیفه آمریکاست که به تمام تعهداتش پایبند بوده و تمام تحریمها را بر اساس تعهداتش لغو کند و اروپا نیز موظف است به همین شیوه رفتار کند، لذا سخن گفتن از اینکه با توقف تحریمها از سوی آمریکا، ایران هم کاری انجام دهد، موضع نادرستی است.
بیشتر بخوانید:
واکنش محمدجواد لاریجانی به یک اظهارنظر روحانی
***
روایت سیدمحمد صدر از جلسات گفتوگوی ملی
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلح تظام درباره برگزاری جلسات گفت و گوی ملی به خبرآنلاین گفت: در حال حاضر جلسات گفت و گوی ملی با حضور افرادی همچون آقای باهنر، حجت الاسلام ابوترابی فرد، آقای عارف، آقای ضرغامی و آقای احمد مازنی و بنده در حال برگزاری است که البته آقای مجید انصاری هم جزو این گروه هستند.
وی با تاکید بر اینکه وجود احزاب مختلف امری ضروری و راه نجات کشور از دیکتاتوری و استبداد است که باید اجرایی شود، تصریح کرد: واقعیت آن است که برای بیمه شدن نظام باید احزاب مختلف در کشور وجود داشته باشند زیرا مردم همواره این طور بوده که بعد از مدتی از یک حزب یا دولت خسته می شوند و دنبال تغییر هستند، خب طبیعی است که اگر ما اجازه این تغییرو تحول را در داخل نظام بدهیم مردم هیچ گاه به طرف تغییر نظام نمی روند و انقلاب نمی کنند اما اگر فقط یک حزب و یک گروه حاکم بوده و هیچ تغییری ایجاد نشود و مردم خود را در شرایطی ببینند که تغییرات در چارچوب نظام امکان پذیر نیست بنابراین به سمت تغییر نظام و انقلاب می روند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا از افراد رادیکال هر دو جریان برای حضور در جلسات دعوت نمی شود، گفت: واقعیت آن است که یکی از ویژگیهای افراد و گروه های تندرو این است که به هیچ وجه نمی توانند با مخالفان خود گفت وگو و مذاکره کنند؛ ببینید لازمه گفت وگو این است که طرف گفت و گو فارغ از اصولگرا، اصلاح طلب یا شخصیت مستقل سیاسی بودن از نظر روانی شخصیت متعادلی باشد، افراد افراطی و تندرو در جریان مذاکره به محض اینکه کلمهای در مخالفت با خود می شنوند فضا را به سمت تنش، دعوا، فریاد زدن و احیانا فحش و اهانت به طرف دیگر گفت وگو می برند بنابراین اصل گفت وگو با چنین افرادی از اساس مردود است.
سیدمحمد صدر درباره خروجی جلسات گفت و گوی ملی نیز گفت: ببینید واقع امر آن است که هر دو گروه اصلی اصولگرا و اصلاح طلب در ارزیابی های خود به این نتیجه رسیده اند که یکسری اشکالات در کشور وجود دارد، بناست در جلسات این دغدغه ها از سوی هر دو طرف مطرح شود تا اگر با هم به تفاهم رسیدند وارد فاز اجرا برای حل و فصل آن شوند، طبیعی است که برای حل مشکلات نتیجه مذاکرات و راهکارهای درنظر گرفته شده در جلسات گفت و گوی ملی که به تایید هر دو جریان رسیده به نمایندگان مجلس، دولت و رهبری اعلام شود؛ به طور مثال قطعا هر دو گروه معتقدند که ما در انتخابات پیش رو باید مشارکت حداکثری و بسیار فعال داشته باشیم؛ خب سوال این است که برای رفع این دغدغه و اینکه مردم به حضور در انتخابات ترغیب شوند چه کارهایی باید انجام شود؟ در اینجا ما در نشست های گفت و گوی ملی درباره راهکارها به بحث مینشینیم تا چنانچه نتیجهای حاصل شود آن را به رهبری، شورای نگهبان، مجلس و دولت اعلام کنیم. نکته قابل تامل این است که در ارائه راهکارها هر دو جریان به تفاهم رسیده اند که گامی رو به جلو خواهد بود.
***
مسئولیت عملکرد لیست امید بر گردن خاتمی افتاده است
روزنامه شرق در یادداشتی با انتقاد از ارائه لیستهای جناحی در زمان انتخابات نوشت: «ارائه ليست در حالت طبيعي وظيفه احزاب و نه جناح است و در صورتي كه احزاب موجود در يك جناح به اين نتيجه برسند كه يك ليست واحد و متشكل از تمام يا تعدادي از احزاب بدهند بايد مسئوليت هر حزب در قبال نامزدهاي معرفيشدهاش معين باشد.
وقتي هم كه ليستها حزبي و نه جناحي باشند، در آن صورت پرواضح است كه نامزد معرفيشده در قبال حزب و حزب در قبال مردم موظف به پاسخگويي است و آنچه موضوع پاسخگويي قرار ميگيرد، برنامههاي مشخص و وعدههاي دادهشده حزب است؛ بنابراين وقتي سخن از ارائه ليست انتخاباتي ميشود، بايد يك پيشنياز مهم به نام تحزب رعايت شده باشد و اين در حالي است كه قاعده حزبي درخصوص ليستهاي اخير جناح اصلاحات صادق نبود...
مشكل زماني دوچندان ميشود كه اين ليستها به واسطه تأكيد يك شخصيت مهم سياسي مورد اقبال عمومي قرار بگيرند؛ يعني حتي احزاب اصلاحطلب در شناساندن ليست دلخواه خود نيز نتوانستند مستقلا عمل كنند و اگر «تكرار» سيدمحمد خاتمي نبود، بعيد به نظر ميرسيد كه تمام كرسيهاي نمايندگي شوراي شهر يا مجلس در تهران از آن اصلاحطلبان شود.
اين موضوع گرچه باعث پيروزي نامزدهاي اصلاحطلب در انتخابات شد، اما تمام مسئوليت عملكرد نمايندگان ليست اميد را بر گردن خاتمي انداخت كه شايد او كمترين نقش را در علت انتقادهاي عمومي داشته باشد.»
البته به نظر میرسد خاتمی در عملکرد لیست امید در مجلس و شورای شهر مسئول است، چراکه اولا اگر شناخت درستی از افراد نداشت نباید حمایت میکرد و ثانیا پس از رای آوردن و در دوران مسئولیت باید بر عملکرد افراد نظارت میکرد. حال که او در این دو مورد کوتاهی کرده است، در عملکرد ضعیف افرادی که از آنها حمایت کرده شریک است.
***
لاریجانی به اصولگرایان نزدیک میشود؟
ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی در گفتوگویی با روزنامه همدلی به تحلیل آرایش سیاسی کشور در انتخابات پیشِرو پرداخته است. بخشهایی از سخنان ایمانی را میخوانیم:
-اصولگرایان هم به همان مقداری که اصلاحطلبان به تفاهم رسیدهاند، توانستهاند نوعی همنشینی را تجربه کنند. الان هم به خاطر اینکه اصولگرایان در قدرت خودشان را در اقلیت میبینند، بنابراین تلاش بیشتری برای مساله مهم وحدت خواهند کرد. ضمن اینکه نیاز به حضوری جدی در مجلس آینده دارند، یک امتیازی هم دارند که آنهم وضعیت بسیار متزلزل اصلاحطلبها در افکار عمومی است که همین موضوع میتواند وحدتشان را محتملتر کند. اما باید ببینیم، چه تعبیری از وحدت میتواند برداشتی صحیح باشد. در واقع در فضای سیاسی وحدت به این معنی نیست که تمامی گروهها و شخصیتهای رسمی و غیررسمی یک جناح به ائتلاف انتخاباتی بپیوندند و تقریبا امکانناپذیر است. اما اصولگرایان میتوانند به یک ائتلاف حداکثری برسند که البته با ائتلاف مطلق فرق دارد.
-احتمالش بالا است که اصولگراها در انتخابات مجلس یازدهم سفره خودشان را از پایداریچیها جدا کنند و اجازه بدهند آنها لیست خودشان را بدهند و به معنای انتخابات، از اصولگرایان جدا شوند. این اتفاق ممکن است در بعضی از اصلاحطلبان هم بیفتد و در انتخابات یا یک لیست جدا بدهند یا مثلا بگویند بنای شرکت نداریم. اینها مواردی هستند که احتمالش زیاد است. بنابراین وحدت برای هر دو طیف، وحدتی مطلق نخواهد بود.
-درباره آقای لاریجانی و طیف لاریجانی باید به چند نکته اشاره کرد. نکته اول این است که ایشان به دلیل وضع نامطلوب اصلاحطلبان در افکار عمومی، تمایلی برای همراهی دوباره با آنها را ندارد و به همین دلیل بازگشت به اصولگرایی برایشان گزینه محتمل است که البته این باعث ریزش رایهای طیف لاریجانی خواهد شد. سه سال پیش اصلاحطلبان در لایههای مختلف جامعه خیلی مطرحتر از الان بودند و به همین دلیل حمایتشان از لاریجانی و چند تن از نزدیکانش باعث شد تا آنها رای لازم را برای مجلسنشین شدن بیاورند. اگر این دوره همانهایی که از لیست امید به مجلس دهم راه یافتند، اگر این بار هم با حمایت جریان اصلاحات وارد صحنه انتخاباتی شوند، حتی امکان دارد، رای نیاورند و با بهارستان خداحافظی کنند. بنابراین طبیعی است که تمایلی برای ادامه تعامل با آنها نداشته باشند. نکته دوم درباره جریان لاریجانی هم به حساسیت ویژه شخص علی لاریجانی به جریان موسوم به پایداری ربط پیدا میکند. در واقع اگر قرار بر همنشینی اصولگرایان با پایداریچیها باشد، قطعا لاریجانی حاضر به حضور در فهرست اصولگرایی نخواهد بود و اگر هم یا اصولگراها پایداری را کنار بزنند یا آنها خودشان از اصولگرایان جدا شوند، گمان نمیکنم علی لاریجانی مشکلی برای پیوستن به شورای وحدت اصولگرایان داشته باشد.»