«له و علیه ویرایش»
اثر: سایه اقتصادی نیا
ناشر: ققنوس، چاپ اول 1397
179 صفحه، 18000 تومان
****
کمتر ویراستاری را در جهان میتوان پیدا کرد که به اعتبار و شهرت مکس پرکینز رسیده باشد، کسی که او را «ویراستار نوابغ» و «کاشفان شاهکار» می خواندند و نویسندگان بزرگی همچون ارنست همینگوی و اسکات فیتس جرالد از توصیههای بکر و ارزنده او بهره مند شده و سود بردهاند. با وجود چنین جایگاهی، مکس پرکینز با فروتنی بسیار به شاگردان و علاقمندان ویراستاری سفارش می کرد که: «اولین چیزی که باید یادتون بمونه؛ ویراستار چیزی به کتاب اضافه نمیکنه. حداکثر، برای نویسنده مثل یک کُلْفته. هیچوقت فکر نکنین کسی شدین، چون ویراستار در بهترین حالت انرژی رو آزاد میکنه.»1
او معتقد بود که «فرایندش خیلی سادهاس. اگه یه مارک تواین داری، سعی نکن ازش شکسپیر درآری یا یه شکسپیر رو بخوای مارک تواین کنی. چون دستآخر ویراستار همونقدری از نویسنده عایدش ميشه که تو وجود نویسنده هست.»2
اما ویراستاری در ایران حکایتی کاملا متفاوت، داشته و دارد. چه آن روزگار که کسی رسمیتی برایش قائل نبود و چه حالا که برای خود جایی باز کرده. این تفاوت ناشی از عدم شکل گیری یک تعامل منطقی و مناسبات حرفهای میان نویسنده و ویراستار است؛ رابطهای که چند نسل فعالیت، تجربه و پشتوانه را داشته باشد. کتاب «له وعلیه ویرایش» نوشته سایه اقتصادینیا که اخیرا به همت نشر ققنوس منتشر شده نگاهی دارد به حاشیه و متن همین حرفه که برخلاف چند دهه پیش از این، رسمیت یافته است و به عنوان یک ضرورت خاصه در حوزه نشر مورد توجه قرار گرفته است. این کتاب چنانکه از عنوانش پیداست اثری است که حاصل تنفس در فضای ویرایش و ویراستاری است. باتوجه به پراکندگی موضوعات مطرح شده در آن که حاصل ساختار یادداشت محور کتاب است، «له و علیه ویرایش» فاقد آن جامعیتی است که کلیت این حوزه را مورد توجه و واکاوی قرار دهد، اما از نوشته هایی بهره می برد که نکات مهم و دقیق در خور اعتنایی را در آنها می توان سراغ گرفت. بخصوص طرح پیوند ویراستاری با روشنفکری در ایران که نشان از تلقی نا متعارف از حوزه ای است که تکلیفش در خارج از ایران، برخلاف این دیار باخودش روشن است. برای درک این مهم باید به خاستگاه و روند شکل گیری ویراستاری حرفه ای در ایران نگاهی داشته باشیم که نویسنده طی نوشته ای با عنوان ویرایش و روشنفکری که بهترین نوشته کتاب نیز هست، به مرور آن در تاریخ معاصر پرداخته است.
سایه اقتصادینیا چنانکه در مقدمه کوتاهش برای کتاب شرح داده، خود نیز به عنوان ویراستار به صورت حرفهای در این حوزه کار کرده، از سوی دیگر با توجه به تحصیلات دانشگاهی و نیز فعالیت های پژوهشی اش در سالهای دور و نزدیک و نیز کسب تجربه در کنار برخی چهره های صاحب نام و تجربه، با اشراف در این زمینه قلم زده است.. البته کتاب حاضر مجموعه یادداشت های کوتاه و بلندی است که حاصل چند سال فعالیت او در نشریات مختلف به صورت پراکنده و یا متمرکز بوده است. بنابراین برخی از نوشتهها و مطالب این کتاب پیشتر در نشریات و مطبوعات (همچون بخارا، جهان کتاب و...) و پایگاه اینترنتی خود نویسنده اثر، منتشر شدهاند. اقتصادی نیا در مقدمهاش برای کتاب ، اشاره کرده که نشانی چاپ اول این مطالب را تا جایی که یافته در کتاب آورده است. با این حال در اغلب مطالب کتاب بازنگری کرده و چیزی که در کتاب آمده، تحریری تازه و نو است.
بنابراین دور از انتظار نیست که در کتاب حاضر شاهد تنوع موضوعی نوشته ها باشیم که خود نویسنده نیز برای سامان دادن به آن کتاب را در سه فصل اصلی که بهترتیب عبارتاند از: «له و علیه ویرایش»، «نکتهها» و «پرترهها» ارائه کرده است. با این حال هر سه فصل از اشتراکاتی درونی با یکدیگر برخوردارند. فصل نخست به ویرایش و ویراستاری و جنبههای مختلفی از حاشیه تا متن آن می پردازد که یادداشتهای گرد آمده این بخش بدین قرار است:
ویرایش و روشنفکری، ویرایش و مفهوم نثار، ویرایش و نظام باورها، ویرایش و مهریخانم، ویرایش عقده اختگی و عقده حقارت، ویرایش و موضوع املا، ویرایش و حبل متین، جنبش جهانی نیمفاصله، رونق ویرایش اما کدام ویرایش؟، محرمیت ویراستار: اولین درس اخلاق حرفهای، چند کلمه درباره شکستهنویسی با آموزگاران مدارس و مدرسان دانشگاه، ویرایش و دمپایی و همهچیز پژوهی.
در فصل دوم اگر چه یادداشت ها مستقیما حوزه ویرایش را مورد توجه قرار نداده اند اما به واسطه آنکه از نگاه یک ویراستار نوشته شدهاند به نکاتی اشاره دارند که با روح حاکم بر کلیت کتاب بیگانه نیستند، در این فصل نیز خواننده مطالبی به شرح زیر هستیم: «دانشمند، هنرمند، مورخ»، «هنرگردان»، «شوربختانه»،«سایهنویس»، «سوال پرسیدن»، «قضاوت کردن کسی»، «مهمان ناخوانده»، «فرمان نحو در نامگذاری یک فیلم: جدایی نادر از سیمین»، «آیا خیالاتی شدهام؟!»، «خود را یا کسی را خودکشی کردن: باز هم از زبان و سیاست»، «"اول، دوم، سوم"؛ یک نکته درباره تشدید»، «رومی»، «خط مورب»، «الامان از سهنقطه!»، «مشکلات زبانی در سریال شهرزاد»، «نمود بیزاری در زبان فارسی» و «ملکالشعرای بهار یا ملکالشعراءبهار؟»
و نهایتا در فصل سوم، خواننده چند یادداشت درباره شأن و مقام و همچنین کم و یک برخی آثار سه چهره برجسته (از ویراستاران بزرگ این روزگار) هستیم: استاد ابوالحسن نجفی، استاد احمد سمیعی گیلانی و استاد علی صلحجو.
پی نوشت
1و2 مکس پرکینز؛ کاشف فروتن داستان: https://www.alef.ir/news/3980328002.html