کلکسیونی از تخلفات در فینال جام حذفی فوتبال

گروه ورزشی الف،   3980314119 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

سال ۱۳۶۲ بین دو نیمه بازی پرسپولیس - شاهین سنگ‌پرانی از روی سکو باعث شد نیمه دوم بازی با ۴۰ دقیقه تأخیر برگزار شود...

به گزارش ایسنا، امیرحسن خدیر در عصر ایران نوشت: «بازی پرسپولیس - داماش (فینال جام حذفی در شامگاه ۱۲ خرداد ۹۸) را فارغ از بحث‌های فنی می‌توان نشان دیگری از مدیریت ایرانی دانست با فقدان یا نقصان فهم درست از قوانین و درک نکردن جوهرۀ فوتبال که همانا لذت انسان دنیای مدرن است نه برگزاری مسابقه به هر قیمت.

بگذارید در ابتدا بخواهم این مقاله را رنگی نبینید. چون مطلقاً بحث آبی و قرمز در میان نیست؛ کمااین‌که اگر به جای پرسپولیس، استقلال یا سپاهان در فینال بودند و این اتفاقات رخ داده بود باز قصه همین بود. بحث بر سر قانون و لذت از فوتبال است و این که یا باید بازی را حداکثر ۱۵ دقیقه بعد سه بر صفر به سود تیم حاضر اعلام می‌کردند و سوت پایان بازی را به صدا درمی‌آوردند یا به خاطر شرایط غیر عادی ۴۸ ساعت بعد برگزار می‌شد. هیچ‌یک از این دو اتفاق اما نیفتاد و اصرار تنها بر این بود که به هر قیمت برگزار شود و کار خلاف دقیقاً همین بود: برگزاری بازی به هر قیمت.

آقای فتاحی، مسئول معلق شده سازمان لیگ فوتبال البته می‌گوید: «به او ارتباطی ندارد.» در حالی که خوب می‌داند بلیت را برای فروش باید در اختیار باشگاه قرار می‌داد. این نحوه بلیت‌فروشی مضحک است و سال‌های سال است که منسوخ شده است.

داستان اما منحصر به فوتبال هم نیست. همین تازگی‌ها در مسابقات کشتی، کشتی‌گیر ایرانی با تی‌شرت به روی سکو می‌رود تا مدال بگیرد و وقتی او را «دیسکوالیفه» می‌کنند، اعتراض می‌کند و می‌گوید حق مرا ضایع کردند؛ در حالی که قانون به صراحت می‌گوید برای دریافت مدال باید با لباس رسمی ورزشی یعنی گرمکن به روی سکو رفت و نمی‌توان فیلا را در این قضیه ظالم خواند.

فینال جام حذفی هم کلکسیونی از موارد متعدد رعایت نکردن قوانین بود. از جمله و مهم‌تر از همه این که داور بعد از این که یک تیم طبق قوانین ۱۵ دقیقه حاضر به بازی نشده باید سوت بزند و زمین را ترک کند.

در نظر داشته باشید در این مسابقه خاص چنانچه تیم داماش امتناع می‌کرد، نمی‌شد بازی را سه بر صفر به نفع پرسپولیس اعلام کنند. چرا؟ چون طبق قانون فیفا وقتی شرایط عادی نیست باید ۴۸ ساعت بعد برگزار می‌شد اما همه مسئولین گفتند نه! باید به هر قیمتی حتی بعد از ۱۰ بار گرم کردن بازیکنان که احتمال مصدومیت را افزایش می‌دهد برگزار شود. چون نفس برگزاری برای آنها مهم است و این که خود را خلاص کنند. چون اطلاعات برخی محدود به عصر اینترنت است به دوران پیشااینترنت می‌روم و مثالی می‌آورم: سال ۱۳۶۲ بهروز صحابه، رئیس فدراسیون فوتبال بود. ا‌و تصمیمی گرفت که ۳۶ سال بعد می‌بینیم فدراسیون کنونی جرأت یا دانش اتخاذ آن را ندارد.

در این سال در بازی پرسپولیس - شاهین به داوری محمد صالحی‌، تیم شاهین یک بر صفر نیمه اول پیش افتاد‌. در بین دو نیمه اما برخی از روی سکوها سنگ‌پرانی کردند و باعث شدند نیمه دوم با ۴۰ دقیقه تأخیر برگزار شود. نیمه دوم انجام شد و پرسپولیس هم بازی را ۵ بر ۲ برد اما پس از شکایت باشگاه شاهین، فدراسیون فوتبال، طبق قوانین اعلام کرد: بازی در شرایط عادی انجام نشده و باید تکرار و در واقع مجدداً برگزار شود و این بار در ورزشگاه اکباتان.

علی پروین البته زیر بار نرفت و بازی ۳-۰ به سود شاهین اعلام شد و جالب این که هواداران پرسپولیس هم در بازی بعد این رأی را پذیرفتند و با آرامش به طرفداری تیم خود در در آن بازی و نیز باقی بازی‌های جام باشگاه‌های تهران پرداختند.

از مثال‌های خارجی می‌توان به بازی رئال مادرید و سویا اشاره کرد. رِئال تا دقیقه ۸۵ بازی ۲-۰ جلو بود اما یکی از طرفداران که حالت عادی نداشت با بطری به سر کمک داور کوفت و او را به زمین انداخت. بازی از شرایط عادی خارج شد و بعداً رأی به تکرار بازی دادند و رئال هم به قانون احترام گذاشت.

چند مثال و نکته دیگر نیز می آورم تا گمان نشود از استثناها صحبت می‌کنیم بلکه سخن از یک قاعده است:

در بازی معروف سال ۱۳۶۲ پرسپولیس و استقلال که بازی را استقلال ۱-۰ برد تا کنار زمین تماشاگر نشسته بود که وقتی از حجازی و پروین خواستند بگویند تعدادی از طرفداران بروند ناصر حجازی اما گفت به او ارتباطی ندارد. می‌خواستید از تلویزیون مستقیم پخش کنید ولی علی پروین گفت به لطف خدا بازی می‌کنیم و اتفافی هم نمی‌افتد و البته اتفاقی هم نیفتاد چون فرهنگ تماشاگران بسیار بالاتر و فضای کلی جامعه نیز متفاوت بود ولی باز قانون رعایت نشد. چون «به هر قیمت» نباید برگزار می‌شد و جان انسان‌هایی که از پلکان‌های پروژکتورها بالا رفته بودند مهم‌تر بود.

ریشه مشکل البته در بلیت‌فروشی است. بلیت‌فروشی همیشه با میزبان است. در بازی‌های زمین بی‌طرف نیز در اختیار باشگاه‌ها با کارت و گیت مخصوص است.

جالب است بدانید در انگلیس یک سیک هندی از زمان سر الکس فرگوسن که بازی‌ها به صورت مسقیم پخش می‌شد بلیت پشت سر فرگوسن را خریده است (در انگلیس مربی در صندلی بالاتر می‌نشیند) و همیشه در کادرهای زمین فرگوسن حضور دارد بی‌این‌که نگران باشد یک نفر لحظه‌ای بتواند صندلی او را اشغال کند!

در آغاز نوشتم این نوشتار را رنگی نبینید. پس به این نکته هم می‌پردازم که وقتی سه بازیکن بزرگ استقلال به راحتی در اینستاگرام به هم فحاشی می‌کنند، چرا باشگاه طبق قانون برخورد نمی‌کند؟

کار کمیته انضباطی و اخلاق همین است که بازی در شرایط غیر عادی را رصد کند و با حرف‌های بی‌اساس و غیر قانونی برخورد جدی کند تا همه به قانون احترام بگذارند.

آقای بیرانوند می‌گوید اگر تماشاگران پرسپولیس نیایند من هم بازی نمی‌کنم اما مگر در حیطه اوست؟

آقای نبی می‌گوید پرسپولیس هم‌اکنون قهرمان سوپرجام هم شده است؛ در حالی که در این موارد که تیمی دبل کرده بازی سوپرجام بین تیم اول و دوم لیگ برتر برگزار می‌شود. وقتی یک عضو هیأت‌مدیره قانون نمی‌خواند از هوادار عادی چه توقعی می‌توان داشت؟

در بازی فینال جام حذفی البته هواداران پرسولیس هم متضرر شدند چون احساس می‌شد بازی به طور مشخص مدیریت شده تا ۱-۰ تمام شود؛ در حالی که پرسپولیس این توان را داشت که بازی را با ۴ یا ۵ گل اختلاف ببرد و تماشاگران را از یک بازی زیبا و یک طرفه سیراب کند. مانند منچسترسیتی امسال که با این که دو جام را برده بود ولی در فینال حذفی ۶-۰ واتفورد را برد و لذت فوتبال را برای هوادارانش کامل کرد.

اما اینجا به هر قیمتی باید برگزار شود. تیم داماشی که مدتهاست بازی‌هایش تمام شده و باید در استراحت مطلق باشد باید با تیمی که در کوران مسابقات است بازی کند؛ در حالی که همه جای دنیا دسته‌های مختلف در یک زمان مساوی به پایان می‌رسد و هفته بعد فینال جام حذفی … چرا؟ چون می‌خواهند لذت فوتبال بیشتر شود اما اینجا فقط می‌خواهند برگزار شود و فقط برگزاری است که مهم است! اگر این وقفه در جریان بازی می‌بود نمی‌توانست بیش از ۳۰ دقیقه باشد و طبق قانون هر بازی را بیش از دو بار نمی‌توان قطع کرد و وقفه نباید از سی دقیقه بیشتر باشد. مهم‌ترین وظیفه داور نیز حفظ سلامت بازیکن و حتی هوادار است و در وضعیتی که امنیت احساس نمی‌شود داور نباید اجازه بازی را صادر کند هر چند به نظر می‌رسید عملاً داور دیگر نقشی نداشت و تصمیم در بیرون گرفته می‌شد.

شاید بگویید چرا بازی لیورپول - یوونتوس سال ۱۹۸۵ و فاجعه هیسل با آن همه کشته بازی برگزار شد؟ پاسخ این است که حادثه یک ساعت قبل رخ داد و ۳۹ کشته - غالباً ایتالیایی - و ۶۰۰ مصدوم هم بر جای گذاشت اما بازی رأس ساعت برگزار شد نه با تأخیر و داور شرایط را در زمان شروع بازی عادی دانست.

بحث ما بر سر این است که یا سر ساعت برگزار کند یا غیر عادی اعلام کند نه با این همه تأخیر و دو ساعت بعد! اگر عادی بود چرا سر ساعت برگزار نکردید یا تأخیر مجاز و اگر عادی نبود چرا دو ساعت بعد؟

ضمن این که بعد بازی کمیته انضباطی یوفا باشگاه لیورپول و انگلیسی‌ها را مقصر تشخیص داد و آنها را نقره‌داغ کرد و تا سال ۱۹۹۰ اجازه شرکت به هیچ تیم انگلیسی - بله هیچ تیم انگلیسی – نداد نه فقط لیورپول. لیورپول را تازه سه سال بیشتر از تیم‌های دیگر انگلیسی محروم کرد. آنها هم با همه نفوذی که داشتند به قانون تمکین کردند و اکنون ثمره‌اش را می‌بینند‌: لذت از نمایش فوتبال‌. آیا کمیته انضباطی فوتبال ایران جرأت دارد رأی به تکرار بازی بدهد برای لذت فوتبال که هواداران پرسپولیس را هم شامل می‌شود؟

در پایان از این نکته هم نمی‌توان گذشت که در امور انسانی، یک نفر هم یک نفر است. حال آن که علیرضا بیرانوند یا محسن خلیلی گفتند به خاطر ۵۰۰ نفر یا دویست سیصد نفر نمی‌توان ۴۰ هزار نفر را معطل کرد!

وقتی بحث حق در میان باشد یا سلامت و جان انسان‌ها اما نفر هم یک نفر است و درصد و عدد تعیین نمی‌کنند. آن هم درباره هوادارانی که رنج سفر از شمال ایران به جنوب کشور را در روز غیر تعطیل بر خود هموار کرده بودند تا از تیم خود حمایت کنند و «حق» آنها بود که بازی را ببینند.